سرمقاله شماره جدید هفته نامه ستاره صبح به قلم علی صالح آبادی
علی صالح آبادی مدیرمسوول هفته نامه ستاره صبح ، در دویست و بیست و نهمین شماره این نشریه که به تازگی منتشر شده است، سرمقاله خود را به بررسی وضعیت اتحادیه اروپا و تغییراتی که احتمالا پیش روی این اتحادیه خواهد بود، اختصاص داده است.
اسرارنامه در ادامه به انتشار متن کامل سرمقاله این همشهری سبزواری در ستاره صبح می پردازد:
قاره سبز در مسیر تغییر
اتحادیه اروپا پس از جنگ جهانی دوم شکل گرفت. کشورهای عضو آن برای سهولت در انجام مبادلات اقتصادی، فرهنگی و بازرگانی در دهههای اخیر به این نتیجه رسیدند که باید مرزهای میان خود را بردارندتا 500 میلیون شهروند اروپایی به راحتی بتوانند در 28 کشور عضو رفتوآمد، داد و ستد، تحصیل و گردش کنند.
اروپای واحد از سه نهاد «شورای اروپا»، «اتحادیه اروپا» و «پارلمان اروپا» تشکیل میشود که هر یک از این نهادها دارای وظایف و ماموریت تعریف شده و خاص هستند. استراتژیستهای اروپایی این سه نهاد بر این عقیده بودند که اروپا مثل ایالات متحده آمریکا که از 50 ایالت تشکیل شده و قانون اساسی، کنگره و دولت دارد، قاره سبز نیز که قدمتش بیش از آمریکاست، در سایه وحدت کشورهای عضو میتواند ایالات متحده اروپایی قدرتمند و تاثیرگذار مشابه آمریکا به وجود آورد تا اروپا بر بحرانها و مشکلات اقتصادی فائق آید، چون آنها شاهد بودند که ایالات متحده به راحتی بر بحرانها و مشکلات فائق میشود و از خود میپرسیدند چرا ما نتوانیم در سایه اتحاد بر مشکلات پیروز شویم.
غافل از اینکه ساختار اروپا با آمریکا متفاوت است. در آمریکا تصمیمات سیاسی و اقتصادی توسط کنگره، دولت و رییس جمهور صورت میگیرد، اما تصمیمسازی و تصمیمگیری در اروپا به دلیل وجود 28 کشور عضو، قوانین و ساختارهای متفاوت، رسیدن به اجماع درباره موضوعات اختلافی را سخت و دشوار کرده است، به همین دلیل اروپا دنبالهرو آمریکا شده است. علت این است که قدرت اقتصادی آمریکا از همه کشورهای اروپایی بیشتر است، در میان 28 کشور اروپا نیز قدرت اقتصادی آلمان از دیگر کشورهای عضو بیشتر است. به همین دلیل آلمان در اتحادیه اروپا تا حدی تسلط دارد.
پارلمان اروپا 751 عضو دارد که اعضای آن براساس جمعیت کشورها تعیین میشود، برای نمونه آلمان پرجمعیتترین کشور اروپایی، 196 عضو و قبرس شش عضو در این پارلمان دارد. پارلمان اروپا در امور قانونگذاری برای اروپای واحد پرکار و پرتلاش است و هدفش یکسانسازی قوانین و مقررات در قاره سبز است. در گذشته مارک، پول آلمان قوی و قدرتمند بود، وقتی پول یک کشور قوی باشد صادراتش کاهش مییابد و وارداتش بیشتر میشود، منظور این است که در کشورهایی که ارزش پولشان پایین است، افراد خریدار با ارزهای دیگر کالای بیشتری میخرند و به کشورشان میبرند. در نتیجه وقتی ارزش پول در مقایسه با ارزهای دیگر پایین باشد، حجم صادرات افزایش مییابد.کشورها قبل از شکلگیری پول واحد (یورو) در خرید کالاهای آلمانی با مشکل روبهرو بودند، اما پس از اینکه یورو پول واحد و قدرتاش از دلار کمترشد، آلمان از پایین بودن ارزش یورو در برابر دلار به این دلیل سود میبرد که یورو نسبت به زمانی که مارک پول آلمان بود ضعیفتر شده و در نتیجه خریداران بیشتری به سوی بازارهای آلمان میآیند. به همین دلیل وقتی در یونان، اسپانیا، پرتغال و دیگر کشورهای عضو اتحادیه اروپا مشکل اقتصادی بروز میکند، آلمان بیش از دیگر کشورها نگران میشود و برای حل مشکل پا به میدان میگذارد و برای رفع بحران پول خرج میکند.
با گذشت کمتر از دو دهه از شکلگیری یورو،بسیاری از افراد و صاحبنظران به این نتیجه رسیدهاند که اتحادیه اروپا، پارلمان اروپا و پول واحد اروپایی در عمل نتوانسته از بار مشکلات بکاهد و رونق و رفاه اقتصادی به بار آورد. به همین علت یک نهضت ملیگرایی و ضداتحاد در میان مردمان و گروههای سیاسی اهالی 28 عضو اتحادیه اروپا در حال شکلگیری است، هر چند این نهضت هنوز غالب نیست، اما نشانههایش پیداست. به نظر میرسد در زیر پوست جامعه واحد اروپایی واقعیتی نهفته است که ایده اروپای واحد را نشانه رفته که این موضوع میتواند بر پارلمانها و دولتها تاثیرگذارباشد.نشانههای این جنبش در انتخابات پارلمانی اروپا به ویژه در انگلیس و فرانسه دو عضو مهم اتحادیه اروپا رخ نشان داد و حاکمان این دو کشور را شوکه کرد و به وحشت انداخت.
شگفت آنکه حزب استقلال انگلیس که گرایش چپ از نوع اروپایی دارد توانست با کسب 28 درصد کرسیهای سهم انگلیس در پارلمان اروپا دو حزب قدرتمند و باسابقه انگلیس، یعنی حزب محافظهکار و حزب کارگر را پشت سر بگذارد. در فرانسه هم حزب راستگرای افراطی خانم لوپن توانست دو حزب قدرتمند سوسیالیسم و محافظهکار را کنار زده و نماینده غالب ملت فرانسه در پارلمان اروپا شود. رایدهندگان انگلیسی و فرانسوی با رای معنادار خود به رهبران این دو کشور دهنکجی و در نزد افکار عمومی،آنها را تحقیر کردند. راست میانه و راست افراطی و دیگر نحلههای فکری که در اروپا وجود دارند،به دنبال خروج از اتحادیه اروپا و از پول واحد اروپایی با اهرم صندوق رای هستند، چه بسا اتفاقی که در انتخابات پارلمان اروپا افتاد در انتخابات پارلمانی فرانسه و انگلیس هم در آینده رخ دهد، در آن صورت اتحادیه اروپا چندپاره خواهد شد و احتمال فروپاشیاش وجود دارد.
نتیجه انتخابات نشان داد که پارلمان اروپا به کنترل محافظهکارانی درآمده که با دولتهایشان میانه خوبی ندارند. از 751 عضو پارلمان اروپا حزب مردم اروپا 212 کرسی و ائتلاف سوسیال دموکراتها 185 کرسی یعنی این دو بیش از 50 درصد کرسی را در اختیار دارند که کار را بر دولتهای اروپایی به ویژه انگلیس، فرانسه و آلمان سخت خواهد کرد.
نکته قابل تامل این که انگلیس با محاسبات پیچیده و دوراندیشی که داشت از ابتدا حاضر نشد به پول واحد اروپایی تن دهد و پول خود یعنی پوند را مستقل از یورو حفظ کرد.
هر چند اتحاد اروپا با انتخابات اخیر با موانع برخورد کرده است، اما از آنجا که اروپاییها برخلاف کشورهای جهان سوم یاد گرفتهاند که وقتی دچار بحران میشوندبا شناخت آن برای عبورراهحل پیدا میکنند و هر جا هم که دیدند اشتباه کردهاند از کرده خود پشیمان شده، یا عذرخواهی میکنند یا استعفا میدهند یا سیاستها را براساس واقعیتها تغییر میدهند. این همان واقعیتی است که هنوز اکثریت اروپاییهابه آن پایبندند و فکر میکنند ماندن در اروپای واحد به نفعشان است تا جدا شدن از آن.
منبع: هفته نامه ستاره صبح / شماره 229 / تاریخ انتشار شنبه 10 خرداد 93
با سپاس از آقای مصطفی صالح بادی بابت همکاریشان در انتشار این مطلب
کوچه پس کوچه پیوندها
کلیک کنید:
شماره جدید هفته نامه ستاره صبح منتشر شد / آقایان ما هم دلواپسیم