فاطمه شریف نیا یکی از جوانان هنرمند سبزواری است که در زمینه نویسندگی متن های ادبی ، داستان کوتاه و سرودن شعر در قالب های نوین شعر پارسی ، دست توانایی دارد.
وی یکی از اعضای فعال در انجمن داستان سبزوار است که در جلسات هفتگی این انجمن در روزهای دوشنبه حضور پیدا می کند.
مسوولیت دبیرخانه اولین جشنواره ملی دانشجویی تئاتر تک بازیگر رضوی و نیز حضور فعال در ستاد اجرایی نکوداشت ملی استاد حمید سبزواری از جمله شماری از فعالیت های اجرایی او در زمینه های هنری در شهرستان سبزوار است.
مجله اینترنتی اسرارنامه در ادامه برای آشنایی بیشتر مخاطبان گرامی با توانایی های این هنرمند سبزواری ، دو قطعه از نوشته ها و آثار ادبی او را  منتشر می کند.


بی تو آوار می شوم
و سکوت ممتد خیابان را ، فریادی به آتش می کشد
در راه بندان خیابان
                مچاله می شوم ؛
در انبوه دیرآمدن هایی که به نیامدن رسیدن
                            و رفتن هایی که ...
##
بعد تو سرسنگین می شوم
با همه آدمکهای شهر بی کسی ام.




توی دایره همه بودند ؛ کلاغ بود ؛ گنجشک بود ؛ بابا بود ؛ مامان بود
پروانه هم بود ، با بال های ظریف و زیبا ، کنار همه ، توی دایره .
بعد یک روز بابا چشم هایش را بست . هیچ چیز ندید ، اصلاً هیچ کس را ندید ؛ نه دایره را ، نه پروانه را و بیرون دایره با آن رقاصه چرخید و چرخید و ...
توی دایره همه بودند ؛ کلاغ بود ، گنجشک بود ، مامان بود ، فقط بابا نبود.
بعد مامان یک عالم گریه کرد ؛ هوا که طوفانی شد ساکش را برداشت و هیچ چیز را ندید ، اصلاً هیچ کس را ندید ؛ نه دایره را ، نه پروانه را و بیرون دایره توی سیاهی سایه ها گم شد.
توی دایره همه ، نه هیچ کس نبود ؛ کلاغ نبود ، گنجشک نبود ؛ بابا نبود ، مامان نبود ، تنها پروانه بود ؛ اما پروانه که ...

نویسنده : فاطمه شریف نیا



کوچه پس کوچه پیوندها
کلیک کنید:
شعری برای امام زمان (عج)