لغت نامه سبزواری (ل)
برای مطالعه سایر واژگان لهجه سبزواری هم اکنون روی اینجا کلیک کنید
لَتَه (latah) = پارچه
لِر(ler) = آب دهان
لِم پا(lempa) = نوعی چراغ نفتی
لُمبَه (lombah) = کلفت ،ضخیم
لَنج ودبَه (lanj o dabah) = چانه زدن
لوک (look) = شانه (عضو بدن )
لُو لُو(lov lov) = سر وصدا
لِفچ (lefch)= لب و لوچه [1]
لیش (lish) = خیس
گرد آورندگان :
ربابه معماری
فاطمه خرم پور
امید برومندی
دوستانی که تا کنون در تکمیل این فهرست با اسرارنامه همکاری کرده اند:
[1] : محمدرضا جلینی
[2] : ؟
نظرت را بنویس