لغت نامه سبزواری (ق)

برای مطالعه سایر واؤگان لهجه سبزواری روی اینجا کلیک کنید

قاشق کَش (ghashogh kash) = کنایه از تند خوردن غذا است

قاق (ghagh) = اصطلاحی است به معنای:(من اشتباه کردم ادامه ندهید بحث را ) که معمولا برای اعتراف به چیزی از روی ناراحتی وعصبانیت می گویند وبه معنای پذیرفتن اشتباه است

قبرغَه (gheber ghah) = دنده

قَچَه (ghavh)= میان لنگ ودو پا

قَرِودَبِّه (ghoredabah)= اوراق شده یا به آهن مچاله شده گفته می شود

قَرنِه قِزی (ghorne ghezy) = کج ومعوج شده، ناموزون، بد ریخت 

قِرقََشه (gherghasha) = سروصدا، آشوب

قُندره (ghonderah) =پشم حلاجی شده

قِوَرَه ((ghenarah= تیپ

قیچ (ghech) = نوعی هیزم

 

گردآورندگان :

ربابه معماری

فاطمه خرم پور

امید برومندی

نظرت را بنویس
comments

سعید

قُرّ و دَبَّه : اوراق شده
پربازدیدترین محبوب‌ترین‌ها پرونده ویژه نظرات شما