هنر نه زبان میشناسد نه مکان روز جهانی گرافیک مبارک باد
مجله اینترنتی اسرار نامه/ محمود پهلوان زاده
سابقه کار طولانی است
از جهتی عمر تاریخ هنرهای تجسمی ما را دارد از زمان نقوش اولیه روی سفالها ، بعد حجاریها ، بعد گچ کاریها . خطوط کوفی و ثلث تا نستعلیق ، بعد تصاویر کتابها مینیاتورها و تذهیب ها و آرایش صفحات ، بعد طراحی پارچه ، قالی ، حکاکی ، روی وسائل زندگی و بعد ... و اگر فن چاپ و تکثیر را مبنی قرار دهیم (که چندان مبنای دقیقی نیست) باز سابقه هنر گرافیک ما نزدیک به یک قرن می شود.
امروز هنر گرافیک مفهوم بسیار گسترده ای پیدا کرده است. زیرا موارد استفاده آن در جامعه امروز بسیار متنوع و نامحدود است. هنر گرافیک وسیله ای برای آگاه کردن مصرف کننده از کیفیت موضوع مصرف است. بخشی از موضوعات مصرفی شامل کالاهای تجارتی میشوند و قسمت اعظم آن کیفیتی آموزشی و روشن کننده دارد، مانند شناساندن انواع فعالیتهای فکری انسان بوسیله تصویر. کوچکترین اثر گرافیکی نشانه و سمبل است که بازتاب فکری بسیار بزرگی دارد و مردم با نشانهها با یکدیگر ارتباط برقرارمیکنند .
طراحان گرافیست نشانه هایی خلق و طرح میکنند تا به مردم با یک نگاه موضوعات و قوانین مفصلی را یادآوری کنند. آثار هنرمندان گرافیست در تمامی بخشهای زندگی نفوذ یافته و مشهود است. از نماهای مختلف ساختمانها تا وسائل مصرفی زندگی. پوشاک و خوراک همگی نشانه هایی از هنرمند گرافیست را درخود دارند.
هنر گرافیک هنری گسترده است و نمی توان حدود آنرا مشخص و معین کرد به آسانی هنرهای دیگر را به کمک گرفته و به آنها شکلی گرافیکی میدهد. نقاشی متحرک و تیتراژ فیلمها، تکنیکهای گرافیکی عکاسی فرمها و رنگهای بیان کننده دکورها و لباسها، نقوش پارچه، قالی، سفال، گچ، سنگ، فلز و امکانات متنوع دیگر، هنر گرافیک را به حیطه سینما، تئاتر، معماری، مجسمه سازی، نقاشی، عکاسی، حکاکی، خیاطی، طراحی صنعتی و هنرهای دیگر میکشاند. هنرمند گرافیست هنرمندی جامع است. او با نبض زندگی، زندگی میکند و با ریتم نبض زندگی کار میکند. کار او گفتگوی تصویری زمانه است که با تصاویرش شرایط کیفیت فرهنگی جامعه را بازگو می کند.
و اما هنر گرافیک در شهر ما در چه جایگاهی قرار دارد. شهری که بیگمان به یک قطب فرهنگی در کشورمان تبدیل شده است. ربع قرن پیش گرچه زندگی همهء افراد جامعه سبزوار همانند سایر شهرها با هنر گرافیک آمیخته بود لذا شناخت دقیق و درستی از هنر گرافیک نبود. حتی اکثریت بخش فرهنگی شهر کلمه گرافیک را نمی شناخت و شمار افرادی که در این حوزه به تحصیل علم مشغول بودند کمتر از انگشتان دست بود.
خوشبختانه در حال حاضر نه تنها عامه مردم گرافیک را میشناسند بلکه علاقهمندان فراوانی در این رشته و حتی در همین شهر به تحصیل هنر گرافیک مشغولند. با این وجود چنانچه گشتی در خیابانهای شهربزنیم از دیدن وضعیت تابلوها و اعلانهایی که بر میادین و در و دیوار شهر آویزان است، متاثر خواهیم شد. در اکثر آنها کمتر اثری از یک اثر هنری و چشم نواز به چشم میخورد.
بیلبورد ها که معمولا توسط کانون های تبلیغاتی اجرا میشوند از کیفیت نسبتا قابل قبولی بر خوردارند ، لذا این به تنهایی کافی نیست. اینها فقط بخشی از نمای بصری شهری را شامل میشوند، در حالی که بخش بسیار وسیعی از تابلوها و سردرب مکان های تجاری اصلا از شرایط خوبی بهره نمی برند. به نظر میرسد برای رسیدن به یک شکل مطلوب و ایده آل ، با یک همت و تصمیم از سوی مسئولین و به خصوص قانون گذاران در سطح کلان می توان بر این مشکل فائق آمد. آن گونه که در سال های اخیر برای نماهای ساختمانها و محلات مختلف دستورالعمل مشخصی ارائه وتکلیف شده است. تعامل نزدیک بین شهرداری ها و مراکز فرهنگی و هنری برای رسیدن به این هدف ضروری است.
شاید بتوان گفت: هنرمند گرافیست نزدیک ترین و آشنا ترین هنرمندان به جامعه است. اثر او به خلوت زندگی جامعه راه دارد. گرایشهای فکری او به آسانی بر جامعه اثر میگذارد و سلیقه محیط را معین و مشخص میکند. همه اینها باعث میشود که بار مسئولیت یک هنرمند گرافیست را سنگین کند. او باید حافظ و نمایش گر معیارهای صحیح فن و هنر و ممروح با میراث های فرهنگی - ملی باشد. تا بتواند خواست بیننده را که همیشه خواستار آموزشی سودمند از تجربه های زمانه است، جواب دهد.
تجربه طراح اگر توام با خلاقیت نباشد. اثر او بی روح در میآید. زنده بودن اثر، بستگی به جست و جوها و نوگراییهای فنی،حرفه ای و هنری دارد. اما جست و جو و نوگرایی باید بر پایه سنت باشد. در غیر اینصورت طراح خود را اغوا کرده و به بن بست کشانیده است. سنت، سرمایه عظیم دستمایهها و تجربیات اساتید ماست و جست وجوهای هنرمندانه پی جویی فضاهای جدید برای نمایش بهره وریها از این سرمایه است. البته و به طور طبیعی هرچیز تازه به آسانی طراح جست و جوگر را تحت تاثیر قرارمیدهد و برخورداری از سرمایه عظیم سنت سبب می شود تا طراح آسیب ناپذیرتر با فضا و عوامل جدید روبرو شده و بتواند برداشتهای ناب و مفید از آنها بکند.