داستان یک نقاشی از مناره خسروگرد سبزوار

 

این نقاشی اثر استاد اردشیر پیرزاد از #مناره_خسروگرد سبزوار است. به گزارش مجله اینترنتی اسرارنامه اردشیر پیرزاد متولد تهران بوده و حدود 27 سال در خارج از ایران زندگی کرده است. استاد پیرزاد زمانی این نقاشی را می کشد که پیش از آن هرگز در سبزوار نبوده و آشنایی با منار خسروگرد نداشته است. متنی که در ادامه می خوانید توضیحاتی ست که او درباره این نقاشی خطاب به دکتر محمود سلیمانی پژوهشگر سبزواری داده است.

"جناب سليماني عزيز سلام

من اين تابلو را در اوايل ده ی هشتاد ميلادی در لندن كشيدم. قبل از آن هرگز در سبزوار نبودم.

دانشجوي هنر بودم در آكسفورد. روزي كتابي مطالعه ميكردم از يك سياحتگر انگليسي درقرن  نوزده ميلادي كه در راه سفر به مشهد با منار خسروگرد برخورد ميكند و يك اتود ساده  با قلم سياه از منار ميزند. اين قلم سياه خيلي كوچك در كتاب چاپ شده بود و بانگاه كردن به اين عكس حسي دروني در من رخ داد و عكسي به دلم رسيد گويا كه من قبلاً آنجا بوده ام. تصويري كه به قلبم رسيد به حدي زيبا و حيرت آور بود كه برآن شدم آنرا بكشم.

زود بعد از بازگشت به منزل از دانشگاه اتودي زدم  با كريون روغني و مداد رنگي كرندش ( Caran'Dache ) روي برگ كاغذي زخيم آبي نفتي رنگ كه تصوير از يادم نرود و چند سال بعد از تحصيل شروع به نقاشي اين تابلو  با رنگ و روغن روي بوم به ابعاد يك در يك متر شدم  بيخبر از انكه روزي از آن خطه گذر خواهم كرد.

اولين روزي كه در سبزوار بودم دكتر معصومي طي بررسي البوم كارهاي من به چاپ اين تابلو برخورد و رو كرد به من و گفت اين منار در ده كيلومتري سبزوار قرار دارد! من متوجه منظور ايشان نشدم و با تعجب به ايشان نگاه كردم و ايشان دوباره تكرار كرد  كه ناگهان متوجه اين اتفاق حيرت آور شدم.  حسي عجيب به من دست داد كه منار خسروگرد كاملاً هوشيار و زنده من را به طلب خود كشيده است.

البته داستان منار خسروگرد فقط به كشيدن  اين تابلو ختم نميشود! حدود ده سال بعد از كشيدن تابلو مشغول به فراگيري كامپيوتر گرافيك يا CGI شدم كه براي اولين پروژه كارم داخل منار را اطاقي در آوردم  مختص به خداوند و در مركز اطاق يك ساختار مكعبي در كامپيوتر طراحي كردم با نام الله كه از هر زاويه كه نگاه ميكرديد با نام الله مواجه ميشديد! و اين ساختار در مركز معلق مي بود و به طور عجيب حركت آهسته ي دوراني ميداشت كه از داستان پادشاهي از ايران باستان الهام گرفته بودم. ديوارهاي اطاق زينت شده بود با تابلوهايم كه در همگي انها خداوند تعالي حضور ميداشت که تابلو منار خسروگرد مابين تابلوها قرار گرفته بود.

صحنه فيلم با تابلو شروع ميشد و بعد از ورود به اطاق و حركت و گشت دوربين  در داخل اطاق جلوي تابلو منار مكثي مي بود قبل از اينكه وارد تابلو منار و صحنه ي شروع فيلم گردد."

111

010101

نظرت را بنویس
comments
پربازدیدترین محبوب‌ترین‌ها پرونده ویژه نظرات شما