وقتی خدا می خواهد کفن دزد عاقبت بخیر شود

امید برومندی/ مجله اینترنتی اسرارنامه:

🔷فاصله گمراهی تا رستگاری آدمی گاهی به اندازه یک تار مو باریک است اما اگر خدا بخواهد به شکل معجزه گونه ای همان تار مو حفظ می شود و ناممکن ترین ها هم ممکن می گردد. حتی اگر مردی باشی که شبی از شدت فقر و تنگدستی خانواده ات به فکر انجام یک گناه کبیره بیافتی و به قصد نبش قبر مردگان تازه خاک شده به گورستان شهر بروی تا کفن تازه آنان را بدزدی و برای نان فردای فرزندانت به فروش برسانی، به خواست خدا و به برکت دعای عالمی ربانی همین قدم ها و همین نیت ناصواب هم می تواند ناگهان تغییر ماهیت بدهد و در عمل به نجات انسان زنده ای از دل خاک منجر شود.

🔶هر چند این اتفاق بیشتر شبیه ماجراهای افسانه ای است، اما تاریخ پر عظمت دارالمومنین سبزوار گواهی می دهد که در عالم واقعیت چنین رویدادی به وقوع پیوسته است و آن نجات علامه امین الاسلام طبرسی است که یک مرتبه در سالهای سکونتش در سبزوار حالت سکته و سپس مرگ به ایشان دست داد اما چند ساعت بعد از خاکسپاری، در دل قبر به زندگی بازگشت و در حالیکه با احساس خفگی دست و پنجه نرم می کرد و با انجام نذر و نیازهایی به درگاه خدا برای نجات خود استمداد می طلبید، بیل و کلنگ یک کفن دزد در تاریکی شب، سینه ی سرد خاک را شکافت تا وسیله اجابت دعای این عالم برجسته جهان اسلام از جانب خدا باشد.

🔷منابع مختلف ماجرای مرگ و زندگی مجدد علامه طبرسی را به این شرح ذکر کرده اند:

r7opg🔶امین الاسلام طبرسی حدود ۵۴ سال در مشهد مقدس سکونت داشت و سپس بنابر دعوت بزرگان سبزوار و با توجه به امکانات بسیاری که در آن شهر موجود بود و زمینه تدریس، تألیف و ترویج دین را برای او فراهم می‌ساخت، در سال ۵۲۳ ق. راهی آن دیار گردید.

🔷وی در نخستین اقدام ورودش به سبزوار مسئولیت مدرسه دروازه عراق [مدرسه فخریه] را پذیرفت و به فعالیت آموزشی مشغول شد.

🔶زمانی سکته‌ای بر علامه عارض می‌شود و خاندانش به این گمان که او به رحمت ایزدی پیوسته است وی را به خاک می‌سپارند. او پس از مدتی به هوش آمده، خود را درون قبر می‌بیند و هیچ راهی را برای خارج شدن و رهایی از آن نمی‌یابد. در آن حال نذر می‌کند که اگر خداوند او را از درون قبر نجات دهد کتابی را در تفسیر قرآن بنویسد.

🔷در همان شب قبرش به دست فردی کفن دزد نبش می‌شود و آن گورکن پس از شکافتن قبر شروع به باز کردن کفنهای او می‌کند. در آن هنگام علامه دست او را می‌گیرد! کفن دزد از ترس، تمام بدنش به لرزه می‌افتد، علامه با او سخن می‌گوید، لیکن ترس و وحشت آن مرد بیشتر می‌شود. علامه طبرسی به منظور آرام ساختن او، ماجرای خود را شرح می‌دهد و پس از آن می‌ایستد. کفن دزد نیز آرام شده، با درخواست علامه که قادر به حرکت نبود، او را بر پشت خود می‌نهد و به منزلش می‌رساند.

🔶طبرسی نیز به پاس زحمات آن گورکن، کفنهای خود را به همراه مقدار بسیاری پول به او هدیه می‌کند. آن مرد نیز با مشاهده این صحنه‌ها و با یاری و کمک علامه توبه کرده، از کردار گذشته‌اش از درگاه خداوند طلب آمرزش می‌کند. طبرسی نیز پس از آن به نذر خود وفا کرده، کتاب مجمع البیان را می‌نویسد.

🔷تفسیر مجمع البیان، یکى از مهم ترین و ارجمندترین تفاسیر جهان اسلام است که دانشمندان شیعه و سنى آن را مورد توجه قرار داده و از آن به عنوان یکى از منابع تفسیر یاد کرده اند و آن را از جمله تفاسیر قدیم دانسته اند که به نیکوترین صورت با الگوى مناسب و ضمن سر عنوان مکرر و ثابت تنظیم شده است.

🔶امین‌الاسلام طبرسى در سال ۵۴۸ هجرى در سبزوار از دنیا رفت در مشهد مقدس به خاک سپرده شد.

💠منابع:
1️⃣ دانشنامه اسلامی اهل البیت
2️⃣ پایگاه اطلاع رسانی حوزه
3️⃣ خبرگزاری بین المللی قرآن کریم

e234486dfe3d0070f14df625e569a5fa (1)

 

نظرت را بنویس
comments
پربازدیدترین محبوب‌ترین‌ها پرونده ویژه نظرات شما