اسم من گم شده است

انتشار مطلبی با عنوان قصه فراموش شدگان  که به بیان گله مندی عده ای از معلمان بازنشسته شهرمان از عدم رسیدگی اداره آموزش و پرورش به وضعیت بازنشستگان فرهنگی پرداخته بود ، در هفته های گذشته در همین وبسایت باعث شد تا به امروز شاهد واکنش های متفاوتی از جانب تعدادی از معلمین و به ویژه بازنشستگان عزیز فرهنگی باشیم.
هم اکنون برای مطالعه متن مطلب قصه فراموش شدگان می توانید به آدرس قرار گرفته در بخش کوچه پس کوچه پیوندها مراجعه کنید.
اما برخی از عزیزان در همین رابطه اقدام به ارسال نظراتی کردند که خود این نظرات به شکل مستقلی قابل انتشار بود. از جمله شعر زیبایی که یکی از مخاطبین با نام مستعار "فراموش شده" برای ما ارسال کردند ، روایت دیگری از همان قصه فراموش شدگان با زبان زیبای شعر نو فارسی است. قصه ای غم انگیز که هشدارهایی عمیق برای هریک از ما دارد. هشداری مبنی براینکه مبادا روزی معلمان عزیز جامعه را فراموش کنیم . همانها که وجود خود را با مهربانی نردبانی برای آموزش ، رشد و ترقی ما قرار دادند. 
اینک در اینجا به انتشار همان شعر نو ارسال شده در خصوص اوضاع نابسامان بازنشستگان فرهنگی می پردازیم :

اسم من گم شده است توی دفترچه ی پر حجم زمان
دیرگاهی است فراموش شدم.
اسم من گم شده است لا به لای ورق کهنه ی آن لایحه ها ، لای آن تبصره ها
حق من گم شده است از جفای یاران که کنون مسئولند
شان من گم شده است کسی انگار نمی خواد معلم بشود
شان من نیست بنالم شان من نیست بگویم چون غروری به وجودم جاریست 
رنگ رخساره گواهی دهد از سر درون پس بزن سیلی و سرخ کن تو مرا
نردبانی شده ام صاف به دیوار ترقی تا که نسل بشری پای بر پله ی من، سوی فردا بروند 
و غریبانه فراموش شوم اسم من گم شده است.

کوچه پس کوچه پیوندها
کلیک کنید:
نظرت را بنویس
comments

دلباخته

در وصف امام عصر (عج) مرا دردی است بی درمان مرا هجری است بی پایان یکایک لحظه های عمر در حسرت به سر بردم که شاید چهر ه بگشایی ای نور دو چشمانم تو ای منجی تو ای بی انتها امید دلم در اشتیاق رﺅیتت در سینه می لرزد ولی بوی تو را از تک تک یاران بی تردید تو هر لحظه بوییدم و من در انتظار دیدن رویت جوان گشتم که شاید در رکابت جان بیفشانم. وجسم خاکیم را خاک پایت من بگردانم.

منتطر پاسخ

ای کاش حرف دل مردم را به رویت مسئولین مربوطه می رساندید و پاسخ آن هارا هم در زمینه مشکل مردم می گرفتید و در مجله وزین اسرارنامه درج می کردید.تا شهروندان سبزواری با دلگرمی از به نتیجه رسیدن و لااقل به گوش مسئولین رسیدن درد دلشان خشنود و راضی می شدند.ودر نتیجه قدر دان شما عزیزان به عنوان حامی و پشتیبان حود نیز بودند. از قدیم گفته اند بی مایه فتیر است.

هادی نژادهاشمی

با احترام دعوتید به : گزارش تصویری چهل و یکمین جلسه کانون ادبی غزل معاصر سبزوار http://sasoye-sher.persianblog.ir
پربازدیدترین محبوب‌ترین‌ها پرونده ویژه نظرات شما