آیا تحمل چاپ کتاب محمود دولت آبادی دشوارتر از تحمل اعطای مجوز به بازرسان هسته ای است؟
روزنامه اعتماد در شماره امروز خود با تیتر مسئولیت پذیری یا اختیارهای فرهنگی، نوشته است:
مسئولیت پذیری یا اختیارهای فرهنگی
وزارت ارشاد، استاد شجريان را هنرمندي بزرگ و فرهيخته ميداند اما اجازه برگزاري كنسرتهايش دراختيار آن نيست.
به خوانندگان مجوز كنسرت در مشهد و شيراز داده ميشود اما دستور لغو كنسرتها بديهيتر و الزامآورتر از مجوز اجراي آنهاست. خانمهاي ايراني حق ورود به ورزشگاهها را ندارند اما اگر تيمي خارجي، تماشاگر زن با خود داشته باشد، آنها ميتوانند در جايگاهي ويژه بنشينند و تيمشان را تشويق كنند.
اجراي اپراي سعدي لغو ميشود. «خانه پدري» كيانوش عياري از اكران بازميماند. دادن مجوز به كتاب «كلنل» محمود دولتآبادي هم ظاهرا در اختيار وزارت ارشاد نيست. كتابهاي سروش دباغ يكي دو سال است كه مجوز نميگيرند و معاونت فرهنگي ارشاد ميگويد از دست ما خارج است.
دولت اما اختياردار مذاكره با امريكاست و نمايندگان ايران به اندازه سي و چند سال، با جان كري و شرمن و شركا مذاكره كردهاند. براي رسيدن به تفاهم. براي امنيت. با رعايت احترام متقابل. وقتي از گفتوگو و احترام متقابل حرف ميزنيم از مدارا و اهميت دادن به ديگري حرف ميزنيم.
چرا دولت در قبال برخي موضوعات داخلي و بسيار كوچكتر از مذاكره با 1+5 مسووليتي ندارد؟ چرا براي موسيقي، كتاب و سينما نهادهايي فراتر از حوزه هنر تصميم ميگيرند؟
آيا تحمل چاپ كتاب محمود دولتآبادي و ساير نويسندگان وطن، دشوارتر از تحمل اعطاي مجوز به بازرسان هستهاي است؟
آيا ريسك برگزاري كنسرتهاي شجريان و قرباني و اپراي سعدي، بالاتر از ريسك توافق هستهاي است؟ محدوده تصديگري دولت در امور فرهنگ و هنر تا كجاست و آيا دولت ارادهاي براي مسووليتپذيري در اين عرصه دارد؟
جان كلام اينكه توازني ميان بخشهاي مختلف دولت ديده نميشود. بخش فرهنگي دولت روحاني به اختيارات يا جسارت و مسووليتپذيري بيشتري نياز دارد.
کوچه پس کوچه پیوندها
کلیک کنید: