مقام معظم رهبری : به نظر من شریعتی چهره ای همچنان مظلوم است .

در هفته های گذشته یکی از مخاطبین عزیز اسرارنامه به نام مستعار roli ضمن ارسال یک نظر از شکل گرفتن موج نامطلوبی از پیامک هایی که در آنها دکتر علی شریعتی این اندیشمند بزرگ معاصر مورد بی احترامی و وسیله شوخی و تفریح قرار می گیرد گلایه کرده بود. مجله اینترنتی اسرارنامه از همان ابتدا برآن شد تا این موضوع را در یک فرصت مناسب بیان کرده و نسبت به رواج این رفتار نامطلوب اجتماعی یعنی مسخره کردن برخی ارزش ها و شخصیت های عزیز ملی و مذهبی تذکر لازم را بدهد.
Roli موضوع پیامک های تمسخرآمیز درمورد بزرگان از جمله دکتر شریعتی را در وبلاگ شخصی خود به خوبی مورد اشاره قرار داده است که می توانید برای مطالعه این مطلب به پیوند زیرمراجعه نمایید :
ققنوس

در همین اوضاع انتشار خبر اهانت یکی از روحانیون سرشناس تلویزیونی به دکتر علی شریعتی ، نشان از آن داد که عمق فاجعه کمی بیشتر از این حرف هاست و نباید تنها جوانانی را که به هوای لحظه ای شوخی و خنده به مسیر نامبارک تمسخر بزرگان و مشاهیر ملی و مذهی خود می روند ، مقصر بدانیم .
متأسفانه وقتی یک روحانی شناخته شده و یک چهره تلویزیونی نظیر حجت الاسلام پناهیان به خود اجازه می دهد به راحتی مقام و شأن دکتر علی شریعتی با طرفداران بی شمار را آنقدر پایین بیاورد که دوستی و محبت وی را دلیل افت درجه شهدا در عالم آخرت معرفی کند ، ما می فهمیم که اوضاع فکری برخی – و نه همه - دست اندرکاران عرصه تربیت دینی و فرهنگی جامعه ما ضعیفتر از آن است که بخواهیم فقط ارسال برخی پیامک های اهانت آمیز را مورد توجه و انتقاد قرار دهیم.
(برای آگاهی از شرح کامل ماجرای توهین پناهیان به مرحوم دکتر شریعتی به پیوند مقابل مراجعه کنید.سبزوارنیوز)
این موضوع نشان از آن دارد که رسانه قدرتمندی مانند تلویزیون متأسفانه گاهی ممکن است تا چه اندازه عملکرد ضعیفی ازخود به نمایش بگذارد که در حالی که داعیه پاسداری از فرهنگ و ارزش های بومی و ملی را دارد ، خود ضربه های مهلکی بر پیکر ارزش های فرهنگی جامعه وارد آورد؟
این درحالی است که برخی کشورهای دیگر ، سعی می کنند با بزرگنمایی از شخصیت های نه چندان مطرح خود ، آنها را به نمادهایی برای پاسداشت ، حفظ و اشاعه فرهنگ بومیشان تبیدل کنند.اما کسی مانند دکتر علی شریعتی با این حجم بالا از طرفداران و این اندیشه هایی که هرچند خالی از نقص نبوده ، اما ارزش و جایگاه فکری خاص خود را دارند باید در ایران مورد اهانت خودی ها قرار گیرد.
چنین رفتارهایی بی شک در طولانی مدت اعتماد مردم را دچار خدشه خواهد کرد و ضربه های فرهنگی بزرگتری را به دنبال خواهد داشت.
اما به نظر می رسد در چنین موقعیتی برما مردمان خطه سربداران به ویژه مردمان شهرستان های داورزن و سبزوار بیش از پیش لازم و واجب است که در جهت شناخت و معرفی هرچه بیشتر و کامل تر دکتر علی شریعتی بکوشیم و ضمن پذیرش همه نقاط قوت و ضعف موجود در تفکرات شریعتی ، وی را به عنوان اندیشمندی عمیق ، نویسنده ای توانمند و فرهیخته ای دلسوز پاس بداریم.
این درحالی است که متأسفانه همه ساله می بینیم روزهای ولادت یا درگذشت دکتر شریعتی نه تنها در کشور بلکه حتی در شهر و روستای زادگاه و محل زندگی او مزینان ، داورزن و سبزوار هم چنان که باید و شاید پاس داشته نمی شود.
البته مردم محلی در مزینان و سبزوار اغلب برای برگزاری مراسماتی جهت بزرگداشت شریعتی به صورت خودجوش تلاش هایی می کنند. اما به نظر می رسد به ویژه مسئولین فرهنگی شهرستان تا کنون در این رابطه کوتاهی های زیادی مرتکب شده اند.
باید تأکید کنیم منظور این نیست که شریعتی را چون همشهری ماست باید پاس بداریم و اگر همشهری ما نبود دیگر اندیشه هایش چندان ارزشی نداشت. نه هرگز ! چنانکه می دانیم اندیشه های شریعتی نه فقط در سبزوار و خراسان بلکه در همه ایران طرفداران بیشماری دارد و ممکمن است حتی کسانی باشند که شناخت صحیحی از دارالمومنین سبزوار یا شهرستان داورزن نداشته باشند ، اما دکتر علی شریعتی را می شناسند و به واسطه کتاب کویر دکتر شریعتی با کویر مزینان آشنایند. چنین است که در بسیاری از شهرهای کشور حداقل یک خیابان یا پارک یا کتابخانه به نام دکتر علی شریعتی وجود دارد و کتب او هنوز در میان بسیاری از جوانان ایران دائماً دست به دست می چرخد. اما متأسفانه قدر این معلم فرهیخته مزینانی هرگز چنان که باید و شاید  شناخته نشده و بسیاری از ارزش های وی مورد تردید قرار گرفته است.
اینجاست که ما معتقدیم به هرحال در مرحله اول حرمت یک امامزاده را متولی آن باید نگاه دارد.و ما مردمان و مسئولان شهرستان های سبزوار و داورزن اگر حرمت کافی را برای بزرگانمان قائل نشویم طبیعی است که باید روزبه روز شاهد چنین اهانت های نامبارکی به ساحت شخصیت ها و ارزش های فرهنگی خود باشیم.
بدین ترتیب باید از همه مسئولین شهرستان های سبزوار و داورزن به ویژه رئسای ادارات و نهادهای فرهنگی نظیر فرماندار ، شوراها ، اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی ، اداره میراث فرهنگی ، دانشگاه ها و ... بپرسیم ، پس در چنین موقعیت های حساسی شما کجا هستید؟ نقشتان چیست ؟ و چه کارمفیدی انجام می دهید؟
آیا به غیر از حرکت های خودجوش مردمی در بزرگداشت دکتر شریعتی ، شما مسئولین محترم تا کنون یک حرکت درخورشأن برای پاسداشت و شناخت حقیقی اندیشه های دکتر علی شریعتی برگزار کرده اید؟ آیا شما که اغلب حتی سبزواری هم نیستید ، اصلاً دکتر علی شریعتی را می شناسید؟!!!
البته مجله اینترنتی اسرارنامه لازم می داند تأکید کند ، در این مطلب که قصد انتقاد از اهانت به برخی ارزش های فرهنگی را دارد ، خود تصمیم ندارد به دیگر شئونات فرهنگی  و دینی جامعه اهانت کند.
برای مجله ما مسلماً ، جامعه معزز روحانیت ، دست اندرکاران رسانه ملی ، مسئولین و رسانه های محلی همه قابل احترامند و هرگز تصمیم نداریم اشتباه فکری یا رفتاری یک شخص را به کلیه هم صنفی های او نسبت بدهیم. اما مسئله اینجاست که وقتی مشاهده می کنیم بیانات آقای پناهیان در توهین به دکتر علی شریعتی دقیقاً در تعارض با آنچیزهایی است که بزرگان سیاسی و مذهبی کشور از جمله رهبر معظم انقلاب قبلاً بیان کرده اند تأسف می خوریم که چرا باید شخصی با موقعیت و شناخته شدگی حجت الاسلام پناهیان چنین اهانتی را نسبت به یک نویسنده متفکر اجتماعی و یک روشنفکر مذهبی روا دارد.
مگر غیر از این است که حضرت آیت الله خامنه ای در مصاحبه مفصلی که در مورد شخصیت و جایگاه فکری دکتر علی شریعتی انجام شده ، فرموده اند : «به نظر من شريعتي به‌خلاف آنچه كه همگان تصور مي‌كنند، چهره‌اي همچنان مظلوم است»(منبع)
و باز هم ایشان در همان مصاحبه فرموده اند : «ظلم است اگر به خاطر اشتباهات او برجستگي‌هايش را نبينيم. من فراموش نمي‌كنم كه در اوج مبارزات كه مي‌توان گفت كه مراحل پاياني قال و قيل‌هاي مربوط به شريعتي محسوب مي‌شد، امام ضمن صحبتي بدون اينكه نام از كسي ببرند، اشاره‌اي كردند به وضع شريعتي و مخالفت‌هايي كه در اطراف او هست. نوار اين سخن همان وقت از نجف آمد و در فرونشاندن آتش اختلافات مؤثر بود. در آنجا امام بدون اينكه اسم شريعتي را بياورند، اينجور بيان كرده بودند: (چيزي نزديك به اين مضمون) به‌خاطر چهار تا اشتباه در كتاب‌هايش بكوبيم، اين صحيح نيست.»(منبع)
مگر غیر از این است که فقط مطالعه تعدادی از کتب دکتر شریعتی نظیر فاطمه فاطمه است عمق تفکر و بینش دینی و مذهبی این بزرگمرد کویر را نشان می دهد؟
پس طبیعی است که انتظار نداشته باشیم چنین بی حرمتی هایی به نویسنده محبوب کتاب کویر ، حسین وارث آدم ، حج و... روا داشته شود.
مجله اینترنتی اسرارنامه هم اکنون ، به همین مناسبت متن کامل مصاحبه حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب را در مورد دکتر شریعتی که چندسال قبل انجام گرفته در بخش حوض هشت پایه همین وبسایت مجدداً منتشر کرده است.
برای مطالعه این مطلب روی اینجا کلیک کنید.


کوچه پس کوچه پیوندها
کلیک کنید:
آخرین روزهای خرداد و غربتی همه ساله (به مناسبت سالروز درگذشت دکترعلی شریعتی)

نظرت را بنویس
comments

مینا

دیگه وقتی مقام معظم رهبری به این وضوح نظر خودشونو در مورد دکتر شریعتی اعلام می کنند ، من واقعا می مونم که چه طور بعضی از این ادمای خشک مقدس بازم اینقدر برای تخریب دکتر شریعتی تلاش می کنند و سعی می کنند بگن دکتر شریعتی ساواکی یا ضد دین بوده. در حالی که مطمئنم خیلی از اینا حتی یک بار بسیاری از کتب و اندیشه های عمیق شریعتی رو نخوندن. به نظر منم واقعا دکتر شریعتی چهره مظلومی است که هم دوستانش نسبت به ایشان کم لطفی می کنند هم دشمناش.

ایران

شهید مطهری: اغلب آثار شریعتی از نظری هنری اعلی، از نظر علمی متوسط و از نظر دینی و اسلامی صفر است. به نظر باید جنبه شنیدن واقعیات رو داشت

hanooz

افکار دکتر شریعتی بی مورد نیست کمی حق دارند اقای پناهیان

سبزوارنیوز

سلام وبلاگ سبزوارنیوز امد ادرس وب سایت www.sabzevarnews.blogfa.com

سبزواری

سلام کسی نگفت تو مطلب شریعتی از دولت ابادی صحبت کنید. منظورم تو یه مطلب جدا بود. بعضی وقتها خودتون رو واقعا می زنید به کوچه علی چپ

حسین آزاد

سلام متاسفانه عمق فاجعه از این حرف ها ژرف تر است! بنده مطلبی در این باره نوشته ام اما تا حالا هیچ نشریه ای شاید بتوانم بگویم جرئت چاپ آن را نداشته است! اما همین قدر بگویم که متاسفانه این حرکات ریشه هایی بس خطرناک دارد که از مافیای قدرت سود می برد! کاش ما هم پایگاهی داشتیم که بتوانیم حرف خودمان را منتشر کنیم! هنوز زوایای مختلفی از شریعتی بکر مانده و کسی به آن ی نبرده است! و هنوز تازه بعد از یک رشدئ 30 ساله توانسته ایم به وجوهاتی از کار علمی و دقیق شریعتی پی ببریم! زمانی که در این مرز و بوم تعداد کسانی که میدانستند هرمنوتیک یعنی چه به اندازه ی انگشتان یک دست تنمیرسید , شریعتی با منقلب کردن هرمنوتیک هایدگر, نوع جدیدی از هرمنوتیک را ابداع کرد (هرمنوتیک رهایی) و البتنه به جای آن که بنشیند و از هرمنوتیکش در کتاب ها به روش فلسفی سخن بگوید و ایرادات تفکرش را برطرف کند و یک نظام فلسفی شسته و رفته تحویل فلسفه دهد که نه به درد مردم بخورد و نه به درد خودش!!! بر اساس آن هرمنوتیک عمل کرد و نتیجه اش این کتب و بیداری قشر دانشجو و جوان انقلاب و آشتی دادن دانشگاه با حوزه ی علمیه و ... بود! افسوس که مجال نیست که شرحی از کار فوق العاده و البته در نظر نگاره عجیب شریعتی را در جایی منتظر کنم! وگرنه میدیدید که کسانی که به ضرب و زور تلوزیون و سخنرانی همراه با پخش مستقیم نام استاد را هدیه گرفتند با شریعتی چه کار؟ و انها را چه به این که بخواهند شریعتی را نقد کنند! افسوس که نه شناختند شریعتی را و نه گذاشتند بشناسند . و کسانی هم که می شناسند و کار و روش و متد وی را میفهمند نه رسانه ای دارند و نه جایگاهی که بتاونند بگویند شریعتی کیست! دردش چه بود! سخنش چیست و چگونه باید با وی و آثار وی برخورد نمود تا حظی درست از آن برد.

شریعتی

با سلام خدمت اسرارنامه عزیز من هم به عنوان یکی از افرادی که معتقدم دکتر شریعتی خیلی مظلوم مانده تصمیم گرفتم متنی را که در یکی از سایت ها به چشمم خورد برایتان ارسال کنم که به نظر من بهترین جواب برای افراد معاند با ایشان است. موفق باشید.(http://forum.downloadworld.ir/showthread.php/1433-%D9%82%D8%B7%D8%B9%D8%A7%D8%AA-%DA%A9%D9%88%D8%AA%D8%A7%D9%87%DB%8C-%D8%A7%D8%B2-%D8%B3%D8%AE%D9%86%D8%A7%D9%86-%D8%AF%DA%A9%D8%AA%D8%B1-%D8%B9%D9%84%DB%8C-%D8%B4%D8%B1%DB%8C%D8%B9%D8%AA%DB%8C/page4) خيلي ها که مصلحت بودنشان با کلام تو در تضادي دست و پنجه نرم مي کند . آري برادر ، چه نيازي است به گفتن ، که تا انتهاي ابد ، همه آناني که آشيانه انديشه شان را با عنکبوت جهل آذين بسته اند ، خواهند دانست که اشتباهات شريعتي چه بوده است ؟ چرا تو زنده باشي ؟ بگذار در سالروز شهادتت درشت ترين خبر روزنامه ها پيام افتتاحيه سمينار فرش باشد و بزرگواران ما به تصويب ابعاد فرشنامه هايي بنشينند که بيش از آن هيچ پايي نبايد دراز شود . چرا تو زنده باشي ؟ وقتي که ديگر هيچ کس با ابوذر از چهارراه درد عبور نمي کند ، يگانه مرد انديشه ات در ربذه تنها مي ماند . وقتي ديگر هيچ کس به رسالت حسين کاري ندارد . بايد که زينب وار دودکش آشپزخانه اش به معراج برود . وقتي ديگر هيچ سري درد نمي کند . بايد که سراغ پيشاني بندهاي سرخ را از نمايشگاهها گرفت . چرا تو زنده باشي ؟ وقتي به حمد الله ارتفاع انديشه انديشمندانمان آن قدر صعود کرده است که ديگر هيچ کدام ، هيچ اشتباهي ندارند ، چرا به تو ، به تو که اشتباهات پر دردسري داشته اي بها داده شود ؟ بگذار انديشمند عادل ما ، عدالت را تراز کند و دلش براي صفويه بسوزد و تاملي در تشيع علوي داشته باشد . چه نيازي است به تو ؟ وقتي برادرانم از آن سوي شهر عبور ميکنند ، از چهارراه درد ، از چهارراه فقر ، از کنار قصر عقيل مي گذرند ، تا در ماواي اميدهاي مردم ، پاهايشان را از روانشناسي فراتر بگذارند و از استاد معظمشان سوال کنند که : چگونه مي شود با ارواح تماس داشت ؟ وقتي روزگار ، روزگار نو شدن است . و هيچ کس از انديشمندان ما نيز برخلاف مد سخن نميگويند چرا جملات از مدافتاده تو بار ديگر تکرار شود و پرستيژ محافل مارا بر هم بزند. آري بــــــــــــرادر ! وقتي نخبگان شهرمان متفق القولند که اسلام بدون سرمايه خديجه حيات ماندن و بودن پيدا نميکرد . ديگر با من بگو ، چرا بايد مثلث زر ، زور ، تزوير آرامش آناني را که ميخواهند با سرمايه شان خادمان به اسلام باشند را بر هم بزند ؟ وقتي قرار است آرامش تا مغز استخوان خانه هايمان نفوذ کند ، ديگر چه نيازي است به تو ؟ تويي که کلامت به بي قراري مان مي خواند . نيستي بـــــرادر . نيستي تا نشانت دهم که داشتن و خواستن چه بلايي بر سرنور چشمهايمان آورده است ؟! و بازار عافيت چه کسب و کاري گرفته است ، اين روزها ؟! شرم دارم از تو . لحظه اي چشمهاي کويري ات را بگردان ، تا با تو مويه کنم که اين روزها شاگردانت ، حتي آنان که حيات فکري خود را مرهون و مديون تو هستند ، براي بودن در جمع دوستدارانت استخاره ميکنند تا دريابند که خير درچيست ؟ شايد در داشتن ها و خواستن ها اين روزها برادر ، غنچه همه عشقها و شورها و اشکها و فريادها و رسالتها و آرمانهايمان درچهارديواري قطور مصلحت مي پوسد و هيچ کس مصلحت نميبيند که قطره آبي در پاي اين غنچه هاي پژمرده بريزد . چرا تو زنده باشي ؟ وقتي ديگر نيازي به تو نيست ، بايد که انديشمندان ما به ياري رزمندانمان بشتابند و فرضيه بدهند و چنين افاضه کنند که : "خدا پدرت را بيامرزد ." تو با آنکه اشتباهاتي داشتي اما در مسلمان کردن نسل جوان ما خيلي موثر بودي ، خدا خيرت دهد . حالا که بحمدالله همه جوانها يمان مسلمان شده اند لطفا تشريفتان را ببريد آفريقاي جنوبي و آنها را مسلمان کنيد . ما ديگر باشما کاري نداريم ، شما نيز به مصلحتتان نيست که با ما کاري داشته باشيد . و اساسا تفکرات شريعتي به درد يک انقلاب ميخورد و نه يک نظام . ديروز گفته بودم ، که مي خواهم خيلي حرفها را بگويم ، اما بگذار اين رازهاي سر به مهر ، همچنان مکتوم باقي بماند ، که بزرگي ميگفت : " دوستدار علي کسي است که به تعداد دشمنان علي دشمن داشته باشد . " و من نميدانم چرا آنان که به هر نحوي تو را و انديشه هايت را با منافعشان در تضاد مي بينند ، هيچ گاه نمي انديشند که شريعتي و کلام شريعت ،گشايش هديه خدا بر همه عصرها و نسلها بود . تا آناني که شجاعت انديشيدن دارند از قحط سالي انديشه نميرند . آري برادر ! بگذار آناني که زنده بودن تو را مصلحت نمي بينند ، همچنان در گرداب تلاشهاي خود دست و پا بزنند . بگذار انديشمندان ما هيچ کدامشان افتخار ندهند که در جمع دوستداران تو حضور يابند ، بگذار آناني که حيات فکري خود را مرهون و مديون تو هستند باز هم مصلحت نبينند که از تو سخن بگويند ، بگذار اسلامي ترينها و انقلابي ترينهاي اين ديار مصلحت نبينند که به يادبود تو بنشينند . بگذار آناني که شجاعت انديشيدن را ندارند ، همچنان با هر آنچه که بوي تو را دارد دست و پنجه نرم کنند . بگذار هزار گذاردن ديگر اتفاق بيفتد . نيمدانم چرا نيمدانند ، ياد تو نه از آن روست که تو نيازي به ياد کردن داشته باشي ، که عظمت روحت از حقارت اين کلام منزه است . که اگر به يادبود تو مينشنيم از شدت نيازي است که در خويشتن احساس ميکنيم . نياز به ياد آوري اصالت ها و غيرت هاي فراموش شده مان و نميفهميم چرا خيلي ها نميفهمند کلام شريعتي همچون شجره طيبه اي است که تا انتهاي ابد مخاطبان خويش را خواهد يافت و همچون هميشه راه گشايشان خواهد بود حتي اگر خيلي ها نخواهند .

سبزواری

شما اگه غرض ندارین چرا نظرات رهبری در مورد محمود دولت آبادی رو نمی ذارین رو سایتتون و چسبیدین به شریعتی؟

صادق

منظورم ازاین که گفتم همشونم غیرسبزواری نیستن ، همین مسئولانه که شما اشاره کردید دیگه. شما از مسئولین پرسیدید شما که اغلب سبزواری هم نیستید آیا اصلاً شریعتی را می شناسید؟ من گفتم همشونم غیرسبزواری نیستن. بعضی از مدیران سبزواری خودمون از بس بی بخارن از همه بدترن.اگراونا همت داشته باشن مدیران غیرسبزواری هم مجبور می شن کار کنن و دست از تنبلی بردارن. مرسی اسرارنامه ولی دقتتون رو بیشتر کنید. ok

سبزواری

در مظلومیت مرحوم شریعتی همین بس که امثال شما طرفدارشین!

roli

با سلام خسته نباشید خدمت اسرار نامه چند نکته رو به دوست عزیز صادق عرض کنم : 1.جناب اقای پناهیان شخصیت کوچیکی نیستند که به این راحتی درباره شان نظر دهیم چون بنده علم را ندارم و شما دارید؟ اگه ندارید بهتر است از بزرگان نظر بخواهید 2. به اندازه مخالفان شریعتی ما دوستدارنش نیز مقصر هستیم که چرا انقدر بزرگ می کنیم ضعف هایش دیده نمی شود و با دفاع ها شتاب زده ستم می کنیم در حقش به قول حضرت اقا شریعتی در بین دوستدارنش هم مظلوم است و من بهترین نقد و دفاع را از حضرت اقا دیده ام (در حاشیه ای بر کتاب رسول نجفیان !!)

با سلام و تشکر از مقاله زيبا و به موقعتان. به نظر بنده بحث شوخي هاي پيامکي از صحبت هاي مغرضانه و گاهي بي عمق که از کم اطلاعي و بعضا با ديد حسادت به شخصيت هاي بزرگ گفته مي شود متفاوت است. پيامک ها به شاخه ديگري از مشکلات جامعه اشاره مي کند و آن هم کليشه ايي شدن صحبت ها بزرگاني نظير شريعتي در ميان مردم مي باشد. نبايد از شوخي هاي اينگونه ناراحت شويم و موضعه گيري نماييم که از نظر بنده اين نشانگر اهميت به اين موضوع مي باشد

همکار

خاطره ای از مادر آرمیتا دختر محبوب ایران خاطره ای که می خواهم برایتان بگویم از مادر آرمیتا دختر محبوب ایران است. آشنایی من با مادر آرمیتا یعنی خانم شهره پیرانی به سال 76 می رسد همان سالی که در دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران در رشته علوم سیاسی پذیرفته شدم. خانم پیرانی که اصالتا کرد زبان منطقه ایلام است دختری فعال در مباحث سیاسی کلاس های درسمان بود، او در درس های اساتید به نام همچون صادق زیباکلام، بشیری، سیف زاده و مرحوم آیت الله عمید زنجانی حضور فعالی داشت. در سال 79 و در دوران اصلاحات بود که مادر آرمیتا با رای بالایی به عضویت انجمن اسلامی دانشکده حقوق و علوم سیاسی انتخاب شد. انجمنی که فضای مسمومی را به لحاظ مسائل سیاسی و مذهبی داشت. برخی از دانشجویان متعهد و انقلابی از حضور خانم پیرانی در انجمن گلایه داشتند، بعد از مدتی با خبر شدم خانم پیرانی عطای حضور انجمن را به لقایش بخشیده ماجرا از آنجا شروع شد که وی در داخل انجمن مشغول به ادای فریضه نماز ظهر بوده که مورد تمسخر یکی از اعضای انجمن قرار می گیرد، این عمل شنیع آن فرد باعث شد خانم پیرانی از انجمن اسلامی فاصله بگیرد و دیگر در فعالیت های سیاسی حضور کم رنگ تری نسبت به گذشته داشته باشد. درقدمی خبرنگار واحد مرکزی خبر سبزوار

علی مزینانی

بازهم سلام عین مطلب منعکس شدموجب امتنان است اگر بعضی ازاخبارشاهدان کویردرمجله شمامنتشر شود شاهدان کویرمزینان

علی مزینانی

باسلام متاسفانه هجمه بعضی ازاین آقایان که هرچند وقت می خواهند اسمشان رسانه ای شود وبه قول خودشان بروز باشند به شخصیتهای فرهیخته همچون معلم شهید دکتر شریعتی تازگی ندارد اتفاقا سکوت درمقابل این آقایان نه از سررضاست که عین عقلانیت است چرا که آنها همین رامی خواهند . ازموضع گیری به موقع شما که یقینا ازروی دلسوزی وتعصب می باشد کمال تشکر وقدردانی می شود. شاهدان کویرمزینان

صادق

همشونم غیرسبزواری نیستن. نصف بدبختی ما از دست همین سبزواری های بی بخار خودمونه ... مطلب خوبی بود. من که دیگه سخنرانی های پناهیانو گوش نمی کنم.قبلاً هم که سخنرانیاشو از تلویزیون گوش می دادم گاهی چیزایی می گفت که هیچ جور نمی شد قبولشون کنی. ولی نمی تونستم ردشونم بکنم . ولی دیگه این موضوع آخری کافیه تا همه چیز مشخص شه.

roli

مرسی اسرار نامه انگار کسانی در این جامعه هستند که خود را از مقام رهبر جامعه و ولی مسلمین پیش تر می بینند...
پربازدیدترین محبوب‌ترین‌ها پرونده ویژه نظرات شما