«تئاترکافه ای» یکی از سیماچه های« تئاتر محیطی» است

براتعلی رجبی/ مجله اینترنتی اسرار نامه
 
این روزها در گوشه وکنار سبزوار، در تبلیغات فضای مجازی توسط هنرمندان تئاتر این شهرمی شنویم، برای اولین بار اجرای تئاتر کافه ای درسبزوار...
 
تئاتر کافه ای، موج جدیدی در تئاتر ایران بوده که در حال رخ دادن است. سبزوار وهنرمندان سبزواری هم از این امر مستثنی نبوده اند و با هنرمندان سایر شهرهای ایران بخصوص هنرمندان پایتخت همسو شده وبا این موج حرکت کرده اند.
 
این اصطلاح تئاتر کافه ای ازکجا شکل گرفته است؟ مشخص است که شکل گیری این نوع تئاتر براساس محیطی جدید است، که در دنیا آن را بعنوان «تئاتر محیطی» می شناسند.
 
تئاتر محیطی در حیطه تئاتر پست مدرن وآوانگارد برای خود جایگاه علمی معتبری کسب کرده وشیوه ای برآمده از آثار بسیاری از بزرگان تئاتر دنیا چون "پیتربروک" و و"گرتوفسکی" است.
 
« تئاتر محیطی» همانطور که از اسمش پیداست، فضا ومکانی بیرون از صحنه های معمول وشناخته شده بین مخاطبان است. به عبارت دیگر محیط، امکانات موجود در آن ومشارکت تماشگر بر حسب طبقه وجایگاه اجتماعی مفهوم وشکل اجرایی نمایش را تعیین می کند. در واقع رابطه بین تماشگر وبازیگر به شکل بداهه وبکر عناصر اصلی شکل گیری این نوع تئاتر است که می تواند بدون گریم، لباس، دکور، حتی صحنه، نورپردازی و تاثیرات صوتی وجود داشته باشد، اما بدون رابطه بازیگر و تماشاگر نه. گرتوفسکی این رابطه اساسی، این رویارویی بین دو گروه از مردم را  تئاتر« بی چیز» یا تئاتر «فقیر» نامید.
 
ریچارد چکنر، سردبیر مجلهTDR ، هم اصطلاح "تئاتر محیطی" را به کار برد و برای آن شش اصل قائل شد: نخست- اعلام اینکه می توان به هنر خالص از یک سو و به زندگی ناخالص از سوی دیگر پرداخت که به برداشتی مشترک از تئاتر سنتی و تئاتر محیطی منجر شود، دوم- همه فضا یا محیط همان طور که مورد استفاده مجریان قرار می گیرد مورد استفاده تماشاچیان هم قرار می گیرد. تماشاگر هم صحنه ساز است و هم تماشاگر صحنه، سوم- واقعه می تواند در فضایی کاملا دگرگون شده یا فضایی آشنا اتفاق افتد، چهارم- نقطه تمرکز قابل انعطاف و تغییرپذیر است، پنجم- همه عناصر نمایش به زبان خود سخن می گوید نه فقط با عرضه کلام، ششم- متن قرار نیست صرفا یک نقطه شروع و یا یک نقطه پایان داشته باشد.
 
مخاطب ایرانی مخصوصا سبزورای با تئاتر محیطی خیلی غریبه نیست، اگر امروز مخاطب سبزواری اصطلاح تئاتر کافه ای را برای اولین بار می شنود شاید در گذشته نه چندان دور از لحاظ شکل اجرایی «محیطی» یک نمونه بارز از نمایش ایرانی را به وضوح دیده باشد. 
 
در قدیم نقالی در قهوه خانه ها اجرا می شد که ارتباط تنگاتنگی بین تماشگر ونقال که می توان گفت همان  شخص بازی است که از نقشی به نقش دیگر می رود و در اصل روایت می کند ومدام در طول اجرا با تماشاگرش مراوده دارد. تا جایی که بزرگترهای ما برای مان گفته اند که در نقل حماسه "رستم وسهراب" تماشاگران بین خودشان پول جمع می کرده اند به نقال می داده اند واز او خواهش وتمنا می کرده اند که در اجرایش سهراب را به دست رستم نکشد. نیت از تعریف این خاطره ها این بود که گفته شود مخاطب ما با این شیوه ها نا آشنا نیست.
 
هرچند اینگونه اجراها که اکنون به اسم تئاتر کافه ای یا همان تئاتر "محیطی" در این شهررونق گرفته و مخاطبان زیادی را به سمت خود جلب کرده  و برخی دانشجویان در محیط کافه ها به عنوان تئاتر محیطی به اجرا می پردازند، اما بیشترشان فقط عنوان محیطی را دارند وکمتر استانداردها و مولفه های تئاتر محیطی را رعایت می کنند.
 
 نباید فراموش کرد که در سالیان دور هنرمندان آوانگارد و پیشروی درسبزواربوده اند که اگر بخواهیم اسمی از اولین اجراکنندگان تئاتر محیطی ببریم باید انصاف را رعایت کرده و از آنها یاد کنیم. هنرمندانی که امروز پیشکسوتانی هستند که خیلی خوب مولفه های تئاتر محیطی را می شناختند وآن را در اجراهایشان لحاظ می کردند. این اساتید هادی زرقانی، محمد اکبری، محمود اجنوردی و رضا غفاریان بودند که نمایش "ایست آه" را در فضای محیطی داخل اتوبوس و"معرکه مهتاب" را در فضای کاروانسرا فرامرز خان اجرا کردند. که در زمانه خودشان ودهه هفتاد در جشنواره ها خوش درخشیدند ودیده شدند.بنابرین درباره استفاده از عبارت "اولین" باید کمی تامل کرده وبه حافظه تاریخی مان مراجعه کنیم.
 
منابع:
تئاتر بی چیز: یرژی گرتوفسکی
تئاتر محیطی: ریچارد چکنر
 
نظرت را بنویس
comments

امیر صفار

اقای رجبی درمتنی که برای بزرگداشت بهرام بیضایی در کانالهای تلگرام گذاشته بودید اسمی از اقای اکبر رادی نگارنده ان سطور که در مقام ارج و نکوداشا بیضایی نوشته بودند نبرده و به عمد یا سهو بنام خودتان درج نموده بودید.با توجه به رسالت نوشته و نانوشته سایت اسرارنامه مبنی بر حفظ حقوق معنوی آثار نویسندگان و نگارندگان موظفید در همان کانالها این اشتباه برطرف و نام اصلی نویسنده ذکر گردد

مشتی

عجب روزگاری شده...دوست ارجمندبرات رجبی روهرکی نشناسه ماجماعت تئاتری خیلی خوب میشناسیم وعجیب به این دوتانویسنده که شماازش دم میزنیداحترام میذاره این انگ هاهم بهش نمیچسبه توهمین رسانه های سبزوارکدوم یکی شون به تولداستادبیضایی پرداختن...چی روباچی مقایسه میکنی؟اگه تفی هم هست تویخه خودته...

اسرارنامه اش که اینه وای...

جناب اسرار نامه این متن توسط خودت در کانال خودت که بعداً ادیت هم خورده استفاده شده بدون نام نویسنده.حالا اون بندهخدا یا هر کس دیگه ای اینو کارکرده به ما چه!! اما وظیفه توی دبیر، دبیربخش، مسئول سایت ،هر کی ..در صورت بی تعهدی خبربیارت ایجاب میکنه اسم نویسنده شو بزنی ، رجبی کیه؟ اینستا چیه؟! . اصلاً من و صدها خواننده اومد اهل ایسنتا نبودیم اونوخت این سرقت مینیاتوری باید اینجور سرپوش گذاشته بشه.؟؟ حکایت شما هم شده حکایت رییس مجلس و فیلم نماینده سراوان. تف بی این مسئولیتی تف
پربازدیدترین محبوب‌ترین‌ها پرونده ویژه نظرات شما