چقدر زشت و زننده است دودستگي اين چند نفر و نصفي...

 
* علي نورآبادي / مجله اینترنتی اسرارنامه 
 
شنبه مراسمي داشتيم و سه شنبه نيز؛ يکي از طرف تشکلي به نام انجمن صنفي خبرنگاران سبزوار و ديگري از طرف کانون خبرنگاران سبزوار. هر دو به بهانه روز خبرنگار اما در واقع براي هواي نفس بود؛ هواي نفسي که موجب اين دو هوايي شده است.
 
هواي نفسي که همه ما داريم و هيچ کس را هيچ وقت رها نمي کند. هر کسي نمي تواند، مرد مي خواهد که هواي نفسش را زير پا بگذارد. اگر هواي نفس نيست چه معنا دارد که در شهري دو تشکل براي يک موضوع باشد؟ اگر هواي نفس نيست چه معنا دارد که جمعي 30 - 40 نفره دو تشکل و دو مراسم جداگانه داشته باشند.
آخر مگر 30 - 40 نفر، چند نفر است؟ 300 يا 400 هزار نفر، 30 يا 40 هزار نفر و يا حتي 3 يا 4 هزار نفر که نيستند، دست بالا 30 - 40 نفرند. اگر هواي نفس نيست چرا باز هم بکش بکش راه افتاده است و هر تشکلي خودزني و ديگرزني مي کند تا اين چند نفر و نصفي را به سمت خود بکشد. فکرش را بکنيد؛ اين دودستگي ها و کش مکش ها فقط براي 30 - 40 نفر است. 
 
چقدر زشت و زننده است اين دودستگي ها و اختلاف ها. چقدر مضحک است اين دعواهاي خاله زنکي. چقدر زشت و زننده است اين اختلاف ها و دعواها آن هم بر سر 30 - 40 نفر. چقدر زشت و زننده است اين اختلاف ها و دعواها آن هم در شهر و منطقه اي که مي خواهد پيشرفت کند.
 
چقدر زشت و زننده است اين اختلاف ها و دعواها آن هم بين خبرنگارها. خبرنگارها که بايد نزديک کننده دلها و به هم آورنده شکافها باشند حالا خودشان موجب اختلاف و شکاف شده اند. خبرنگارها که بايد حلال مشکلات و مسائل باشند حالا خودشان مشکل مضاعفي شده اند براي شهر و منطقه. خبرنگاران که بايد يار شاطر شهر و مردم باشند حالا خودشان بار خاطر شده اند. خبرنگاراني که بايد به فکر کار حرفه اي باشند به حال گيري و مچ گيري از همديگر و از تشکل رقيب شان فکر مي کنند.
 
خبرنگاران که بايد به فکر رفع مشکلات شهر و مردم باشند حالا به دنبال انگ زني و متهم کردن يکديگرند. خبرنگاران که بايد مواظب باشند مسئولان شهري و نهادها از مشکلات و مسائل اصلي شهر غافل و گرفتار حاشيه هاي بيهوده و پوچ نشوند حالا خودشان حاشيه ساز شده اند.
 
خبرنگاران که بايد فکر و ذکرشان،‌ کار و کار و کار باشد آنقدر بيکار شده اند که نمي دانند چه کنند. از قديم گفته اند بيکاري، منشا همه بلاها و گرفتاري هاست، و گر نه کسي که "کار" کند و سرش شلوغ باشد نصف شب هم به فکر اين دعواهاي خاله زنکي نمي افتد.
 
خبرنگاران که بايد چشم بينا و گوش شنواي مردم باشند حال خودشان، غوغا و هياهويي برپا کرده اند که نه تنها چشم و گوش خودشان را بسته است و بلکه موجب آزار و اذيت ديگران هم شده اند. خبرنگاران که بايد بر طرف کننده اختلاف ها و دودستگي هاي بين مسئولان، مديران و نهادهاي منطقه باشند خودشان منشا اختلاف و دودستگي شده اند. خبرنگاران که بايد موجب وحدت ، همکاري و همفکري باشند حالا خودشان اسباب تفرقه و اختلاف شده اند. اين دعواها و دودستگي ها بين 30 - 40 نفر آنقدر زشت و مضحک است که آدم، خجالت مي کشد و شرمش مي آيد که آن را مطرح کند.
 
تا چندي پيش، وقتي دعوا و دودستگي هاي بين اهالي يک روستا يا دو روستاي همسايه را مي ديديم و مي شنيديم تقبيح مي کرديم اما حالا خودمان بدتر از آنها شده ايم. مگر خودمان بارها نگفتيم و ننوشتيم که نماينده ها بايد با هم متحد باشند و با هم براي شهر کار کنند. مگر خودمان بارها به مسئولان و مديران شهر تذکر نداديم که شهر با همکاري و همفکري همديگر پيشرفت مي کند. مگر بارها تکرار نکرديم و نمي کنيم که دعواها و دودستگي ها از جمله علل اصلي عقب ماندگي مزمن منطقه سبزوار در چند دهه گذشته بوده است. رطب خورده منع رطب مي کند! آيا مي خواهيم تجربه تلخ دعواها و اختلافات گذشته را تکرار کنيم؟ آيا مي خواهيم باز هم از همين سوراخ براي چندمين بار گزيده شويم؟ آيا مي خواهيم سبزوار باز هم در آتش اين دعواها و اختلافات بسوزد؟‌ اگر نه، پس چرا از آن تجربيات تلخ، عبرت نمي گيريم؟
 
با اين کدورتها و کينه ها خبرنگاران چطور مي توانند به روي هم نگاه کنند وقتي هر روز از کنار همديگر رد مي شوند. با اين دعواها و اختلافها خبرنگاران چگونه مي خواهند فردا در فلان نشست و برنامه کنار هم بنشينند. چه مي شد اگر اين 30 - 40 نفر با هم در يک جا جمع مي شدند. چه مي شد اگر اين جمع انگشت شمار با همفکري و همکاري يکديگر يک مراسم جمع و جور و با شکوه برگزار مي کردند؛ کنار هم نشستن اين جمع معدود، خودش شکوه خاصي دارد.
 
چه مي شد اگر اين 30 - 40 نفر يک تشکل داشتند. با يک تشکل و يک صدايي و اتحاد، مشکلات بهتر حل مي شود يا با اختلاف و دعوا و دودستگي. اختلاف نظر بين افراد کاملا طبيعي است و اساسا همين تفاوت نظرها و نگاه هاست که موجب رشد و تعالي مي شود. اما هيچ اختلاف نظري نبايد موجب دعوا و دودستگي شود. هيچ اختلاف نظري نيست که با گفتگو، همدلي و همفکري برطرف نشود. به هر حال هيچ بهانه اي براي اين دعواها و دودستگي ها پذيرفته نيست. 
 
برای مطالعه یادداشت های بیشتر به قلم علی نورآبادی هم اکنون روی اینجا کلیک کنید.
 
نظرت را بنویس
comments

امیر مسکنی

سلام مطالب جناب نورآبادی همیشه عالی هستند ولی گاهی یک مشکل بزرگ دارند. ایشون یک سری مسائل رو خارج از محیط سبزوار می‌بینن و بر اساس دریافت‌های اشتباهشون (که طبیعی هم هست به دلیل نبودن در محیط اصلی داستان)، مطلب می‌نویسند. حتی اگر واقعاً اختلافی هم وجود داشت به نظرم نباید این مطلب به صورت پابلیک و عمومی منتشر می‌شد. انتشارش در بین اهالی رسانه، محفلی می‌شد برای گفتگو ولی این شیوه انتشار، کشاندن یک اختلاف و دیدگاه اشتباهی در بین کسانی است که آن ها هم هیچ اطلاعات درستی ندارند.
پربازدیدترین محبوب‌ترین‌ها پرونده ویژه نظرات شما