مهران صولتی: چرا گفت و گو نمی کنیم؟ / شکل گیری گفت و گو یک ضرورت انکار ناپذیر برای ایران امروز

دکتر مهران صولتی جامعه شناس و تحلیلگر سبزواری مسائل سیاسی و اجتماعی کشور در جدیدترین یادداشتی که در کانال تلگرامی خود منتشر کرده است، به نبود فرهنگ گفت و گو در ایران و ضرورت ایجاد چنین فرهنگی اشاره کرده است.
 
به گزارش مجله اینترنتی اسرارنامه وی ضمن برشمردن دلایلی که تا کنون جامعه ایران نتوانسته فرهنگ گفت وگو را به خوبی در داخل خود رواج دهد، در نهایت به این پیشنهاد رسیده است که به هرحال باید به سمت بسط گفتگو در جامعه برویم و این هدف را می توان از مسیر تربیت نسل جدید در خانه و مدرسه تحقق داد:
 
چرا  "  گفت و گو "  نمی کنیم ؟     
 
 مهران صولتی /جامعه ایران ، یک جامعه بدون گفت و گو است . سیطره "مونولوگ " بر " دیالوگ " ، اشتیاق به" پرگویی" و " کم شنوی " ، میل مفرط به تحکم و سلطه ورزی ، نبود سازوکارهای روشن و شناخته شده برای گسترش گفت و گو های معنادار و جمعی ، حاکمیت اسطوره قاطعیت ، و طرد فرآیند های دستیابی به سازش های ماندگار در فرهنگ سیاسی ، از نشانه های مهجور ماندن " گفت و گو " در ایران است.اما از طرف دیگر شکل گیری " گفت و گو " یک ضرورت انکار ناپذیر برای ایران امروز هم به شمار می رود .
 
حجم برخی از بحران ها به درجه ای رسیده است که جز با  شکل گیری یک گفتگوی واقعی قابل حل و فصل نیست ؛ رشد فزاینده آسیب های اجتماعی ، سقوط سرمایه اجتماعی ، بحران آب و محیط زیست ، کاهش مشارکت اقتصادی ، در کنار رشد فزاینده نیروی کار جوان ناامید از اشتغال ، افزایش چشمگیر پرونده های قضایی ، بحران حکمرانی خوب و پاسخگو و ...کار رابه نقطه ای رسانده که خطر یک فروپاشی سیاسی -اجتماعی هر روز بیشتر می شود.با این وجود چنان رفتار می کنیم که گویی اوضاع کاملا آرام است و هیچ خطری از درون ، کشور را تهدید نمی کند. و پرسش اصلی اینکه ؛ حال چرا برای حل مشکلات موجود " گفت و گو " نمی کنیم ؟
 
 
"گفت و گو "پیش از هرچیز یک محصول فرهنگی است ، مبتنی بر سنتی که در آن مدارا ، صبوری ، حق طلبی ، خردورزی و اعتماد و احترام به یکدیگر ، به اندازه کافی نهادینه و ماندگار شده باشد.
 
همچنین" گفت و گو " محصول یک فرهنگ سیاسی است که توطئه اندیشی ، سازش ناپذیری ، یکسان اندیشی ، خودمحوری و هویت اندیشی و ... در آن سهم غالب را نداشته باشد. به نظر می رسد سنت فرهنگی و فرهنگ سیاسی غالب در ایران هنوز هم به اندازه کافی ، دارای عناصر برانگیزاننده و تثبیت کننده " گفت و گو "  نمی باشد. 
 
فارغ از نفس و اصل " گفت و گو " که می تواند لذت بخش و ارزشمند تلقی شود ، این امر باید موجب انباشت تجربیات انسانی ، پیوسته و گامی به جلو تلقی شود. انباشتی که می تواند به ارائه راهبردهایی جهت توسعه پایدار کشور بینجامد . متاسفانه بسیاری از نمونه های بارز این پدیده در کشور بی حاصل ، و بیشتر شکل مناظره ، یا جنگ حنجره با حنجره یافته اند که تنها مقصود آن سرکوب یا ساکت کردن رقیب  می باشد . چنین " گفت و گو" هایی هرگز نتوانستند به الگوهایی موفق در غرب همچون موارد گفت و گوی تاریخی پوپر ، هابرماس ، گادامر و ... نزدیک شوند.
 
دستیابی به یک "گفت و گو" ی سازنده مستلزم پذیرش تساوی و برابری در مواضع مشارکت کنندگان در امر "گفت و گو " است. دستیابی به این برابری هم پیش از هر چیز نیازمند وجود آزادی مکفی جهت انتقاد و به پرسش گرفتن تبعیض ها و نابرابری ها می باشد. در جامعه ای که وجود یک دولت نفتی و حداکثری ، موجد شکل گیری رانت های عمده در آن شده است ، کمتر می توان به شکل گیری روابط برابرانه امید داشت. از همین رو " گفت و گو " به نوعی اخلاق بخشنامه ای از جنس گشت ارشاد تقلیل یافته است !
 
" گفت و گو " ابزاری برای رسیدن به تفاهم و دستیابی به حقیقت است . راهی برای به اشتراک گذاردن تجربیات بشری ، و البته همراهی و همدلی با یکدیگر در جاده نیل به کامیابی و سعادت ! در فرهنگ ما هنوز هم رگه هایی پررنگ از باطل یا مهجور دانستن دیگران ، نشانه هایی از میل مفرط به ارشاد یا هدایت دیگران ، و انگیزه هایی برای اتهام زدن و حذف دیگران به چشم می خورد.
 
در فرهنگ سیاسی ما هنوز هم سازش کم و بیش معنای خیانت دارد ! و احترام به حقوق دیگران ، دستاوردی متعلق به فرهنگ خبیث غرب شمرده می شود ! پر واضح است که با چنین زمینه ای نیل به فرهنگ " گفت و گو " امری بطئی و دراز مدت می باشد.
 
*   *    *
 
تکمله : با وجود همه این علائم ناخوشایند ، باید به سمت بسط " گفت و گو " پیش رفت. شاید از مسیر تربیت نسلی که از کودکی ؛ در خانه و مدرسه ، اهمیت و ضرورت آن را آموخته باشند...
 
برای مطالعه یادداشت های بیشتر به قلم مهران صولتی هم اکنون روی اینجا کلیک کنید.
 
کوچه پس کوچه پیوندها
کلیک کنید:
 
 

 

نظرت را بنویس
comments
پربازدیدترین محبوب‌ترین‌ها پرونده ویژه نظرات شما