در استقبال از رسم نیکوی شورای شهر سبزوار در حمایت از کتاب/ رمان یار: اشک گرمی در خانه خاموش دل مردمان

خبر برگزاری مراسم رونمایی از جدیدترین اثر حسین خسروجردی نویسنده فرهیخته سبزواری که قرار است هفته آینده با همت شورای شهر سبزوار در محل تالار اجتماعات شهرداری برگزار شود، اهالی مطالعه و ادبیات غرب خراسان رضوی را در آستانه میزبانی از رویدادی ارزشمند قرار داده است که طی آن در این وانفسای تضعیف روزافزون سطح فرهنگ و افت میزان مطالعه ، قرار است یک کتاب، بهانه گردآمدن جمعی از مردم فرهنگ دوست سبزوار و مشهد در دیار سربداران شود.
 
به گزارش مجله اینترنتی اسرارنامه، حمایت از مهمترین کتاب های تألیف شده توسط نویسندگان سبزواری و یا کتاب هایی که توسط سایر نویسندگان درباره یکی ازموضوعات مربوط به سبزوار منتشر می شود، به شرط داشتن تمام مجوزهای قانونی از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، رسم ارزشمندی است که کمیسیون فرهنگی شورای چهارم سبزوار به صورت جدی بدان وارد شده است و خوشبختانه در این بین رئیس و مشاور کنونی شورا نیز از آن حمایت می کنند.
 
 این رسم نیکو از مدتی قبل با خرید 100 جلد از هر کتابی که شرایط فوق را داشته باشد توسط شورای چهارم آغاز شده و امسال با برگزاری آیین های رونمایی برای کتاب های تازه تألیف نظیر «زندان موصل» و «پنجره های آجری» دامنه گسترده تری یافته است و اینک نوبت به برگزاری آیین رونمایی از رمان «یار» رسیده است.
 
بدین ترتیب از ابتدای امسال تا کنون 3 کتاب که یکی در حوزه دفاع مقدس، دیگری در حوزه شعر و سومی در حوزه رمان و ادبیات داستانی است و توسط نویسندگان سبزواری تألیف شده است، در سبزوار رونمایی شده تا هم با حفظ تنوع محصولات فرهنگی ظرفیت های متعدد سبزوار و سبزوای ها در بازارکتاب ایران به نمایش گذاشته شود و هم از نویسندگان و مولفانی که سالهاست در راستای امر ارزشمند پدیدآوردن و انتشار کتاب فعالیت می کنند، تقدیری در حد بضاعت شورای شهر سبزوار، به عمل آید و زمینه دلگرمی فرهیختگان دیار سربداران را فراهم آورد.
 
اما علاوه بر دو فایده مذکور، برگزاری آیین های رونمایی از کتاب های جدید مربوط به سبزوار یا نویسندگان سبزواری یک مزیت دیگر هم دارد و آن این است که حداقل ماهی یک بار زمینه گردآمدن اصحاب فرهنگ ، قلم و اندیشه را در یک محفل مرتبط با کتاب فراهم می آورد و در این بین حضور میهمانانی از دیگر شهرها باعث تسهیل تبادل اندیشه و تجدید روابط ادبی و فرهنگی بین فرهیختگان سبزوار با دیگر شهرهای استان و کشور می شود.
 
در همین راستا، یکشنبه آینده آیین رونمایی از رمان «یار» حسین خسروجردی در سبزوار با حضور تعدادی از اعضای انجمن ماتیکان داستان مشهد انجام برگزار خواهد شد که این خود فرصت مغتنم دیگری است برای دیدار و تبادل نظر و تحکیم روابط دوستانه فرهیختگان دو شهر.
 
به همین مناسبت حسین خسروجردی که پیش از این کتاب های دیگری نظیر «تگرگ تاتار» ، «جهانبانان» ، «به کوشش پروانه» ، «به نسیم عطر تو می آیم» و «ماه گل» از وی منتشر شده است، اینک در آستانه برگزاری آیین رونمایی از جدیدترین اثرش توضیحاتی را درباره این اثر و محتوای آن برای اطلاع ادب دوستان و علاقه مندان به پیگیری اخبار حوزه کتاب سبزوار به رشته تحریر در آورده و برای انتشار در اختیار مجله اینترنتی اسرارنامه قرار داده است.
 
اسرارنامه نیز در ادامه به انتشار متن کامل یادداشت حسین خسروجردی درباره رمان «یار» می پردازد:
 
رمان یار: اشک گرمی در خانه خاموش دل مردمان
 
با بهترین سلام ها و پیامی که ترجمان دل است و با احساس عمیق مشارکت و شادمانی حضوری که همیشه سازنده و گشاینده است و به داستان و رمان اجازه می دهد تا تجربه های خودش را با دیگری در میان بگذارد و مجال می دهد تا یک بار دیگر در کنار همشهریان عزیزش توانگر و قدردانشان شود.
 
اعتبار اولین سخنم را به روایتی از فرمایش امیرمومنان می دهم که فرمود: سخن بگویید تا شناخته شوید و در گونه ای دیگر، این شعر بلند رفیع مولوی که از قول پیامبر اسلام فرموده است: آدمی در زیر زبان خویش پنهان است. زیرا زبان ترجمان دل است و راه به عمق می برد .
 
بگذارید تا در آئینه احوال پنجمین رمانم، با نام یار بپردازم که خود بوستانی گشوده به عصر و مردمیست که رنج نامه کار و هدف و زندگیشان را به خانه خاموش دلشان برده اند. و از ما دانایی می جویند. با جویبار هزار زمزمه جوشانی که حکایت آن هاست. و من که نویسای حکایت آن ها بوده ام، تا آخر ایستادم و نوشتم تا با قهرمان های داستانم بسوزم و سوختم.
 
باری، هدف رمان یار، گشودن راه های تازه به روی تخیل و وسعت بخشیدن به تصور خوانندگانم بوده است. کشف سیمای مبهم جهانی که هنوز ناشناخته و کاوش نشده است . بازتابی از دلهره و شدایدی که باید به معنا می رسیده اند.  
 
موقعیت ها و فضای داستان و کردار شخصیت ها باید از تباهی و سیاهی و رنج ها می گذشتند و به ضرورت های ساختار درونی داستان و الزامات ادبی و زیبایی شناختی آن می رسیدند.
 
تجربه رمان و تخیل، و دامنه های وسیع پر رمز و راز آن، به گمان من، انسانی ترین شکل گفتمان است. اصالتی خلاق بر کار تخیل که ناشناخته ها و تازه ها را می بیند و آن را روایت می کند.
 
رمان یار در اعتدال و انصاف و تجربه های گویای خود انگار الزام به دفاع از همزاد قهرمان داستان خود ، دکتر تقی ارانی هم هست. با این همه ناگزیرم که تمایز این دو، یعنی آران به عنوان قهرمان داستان و دکتر اَرانی به عنوان یک شکل یا تصویری فضای تاریخی یک دوران بدهم که این دو، هر کدامشان جایگاه خودشان را دارند و تعریفی جداگانه می پذیرند.
 
 در تشخص این دو می توان از قهرمان داستان کلیدر نوشته محمود دولت آبادی نام برد که نامش گل محمد است که این قهرمان فرق ماهوی با گل محمد یاغی دارد و به نوعی می توان گفت که این آن نیست و فقط دولت ابادی به منظور الزام بیان موقعیت جغرافیای تارخیی یک دوران آن را آورده است.نشانه ای برای ره گم نشدن است. درست مثل قهرمان و نماد اعلای شاعر بزرگ ما حافظ که پیر مغان است و حافظ با سیمای اوست که غزل می سراید.
 
حالا با توصیفی که دادم بهتر می توانم به اینهمانی دکتر تقی ارانی و شخصیت شایسته او جداگانه از رمان بپردازم و بگویم که او به تعبیر و قضاوت های تاریخی چگونه انسانی بوده است. در مورد داوری و بزرگداشت و پاسداشت دیدگاه او به اسلام همین بس که در زمان تحصیل در آلمان قصیده ای در مولود حضرت رسول (ص) سروده است که روزنامه آزادی شرق ، چاپ برلین آن را به چاپ رسانیده است.  که می شود آن را به عنوان یک نمونه تفاهم از او نام برد.
 
اما قضاوت و برداشت منصفانه خسرو معتضدکه  یکی از زبدگان تاریخ نویسی روز ایران است و هر هفته هم درباره تاریخ معاصر در صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران برنامه دارد، در کتاب تاریخ  57ساله پهلوی صفحه 302 می نویسد: 
 
فرهنگ و بینش و درک دکتر ارانی فراتر از آن بود که دانش وسیع خویش را در خدمت مکتبی انسانی تر و عاقلانه تر نگذارد. نظام دیکتاتوری رضا شاه، در قبال دانشمندی چون او به بدبین ترین، خشن ترین و ناکارآمد ترین حربه ها همچنان که شیوه هر نظام دیکتاتوری خام و خشن است، دست یازید.  او را به زندان انداخت و تمام راه های پویش فکری را بر او بست. او را با سرما، گرسنگی، بیماری و بی دوایی قرین ساخت و خردمندی را که می توانست در خدمت مردم میهن خویش، ایران باشد، در جوانی به گور فرستاد. (تاریخ 57ساله پهلوی. خسرو معتضد. صفحه 302 – انتشارات علمی – چاپ اول 1380)
 
و باز همو در کتاب پلیس سیاسی عصر بیست ساله می نویسد: دکتر ارانی از نظر اخلاقی مردی شریف و راستگو، متین و منطقی بود. ارانی نخست در وزارت معارف و اوقاف و صنایع مستظرفه(یعنی وزارت فرهنگ بعد) استخدام شد و به تدریس پرداخت و سپس در اداره کل صناعت با عنوان رئیس تعلیمات اشتغال یافت. وی از جمله محقیقینی بود که در آن دوران کمتر همتایی داشت. دکتر ارانی جوانی حساس، نوع دوست و وطنخواه بود و قصیده ای به نام مادر میهن است که در مجله آزادی شرق در اروپا به چاپ رسانیده است. رفتار رژیم و پلیس مختاری با ارانی خشن و غیر انسانی بود. و در 14 بهمن 1318 در زندان جان سپرد.او یکی از محققان گرانمایه ایران بود که گناهی جز تحقیق و مطالعه نداشت. مردی مظلوم و بی دفاع که بدون علت و بدون اقدام به هیچ گناهی در سنین کمتر از 40 سال در زیر خروارها خاک جای گرفت. (پلیس سیاسی عصر بیست ساله . خسرو معتضد. انتشارات جانزاده صفحات 465 و 466 و 482)
 
فزون بر این اگر خواسته باشیم طیف وسیع تری از اظهار نظرهای سطح ملی را داشته باشیم می توان ستایش بی چون و چرای بزرگترین شاعران و متفکران ایران را که نثار دکتر تقی ارانی شده در همین جا بیاوریم. ابتدا نیما یوشیج که پدر شعر نو فارسی است در عنوان شعری با نام: او نمرده است می سراید:
 روز سفید آمد از نو سیر و گشت     
هرکس یادش آید، گوید: دو سال رفت و لیک ارانی نمرده است     
و شمع های دیگر، روشن شدند از او      
 او با خیال گرم مردمان شریک     
نه، او نمرده است آن که دلی زنده می کند 
13 بهمن 1320 / نیما
 
و شاملو در قصیده ای برای انسان بهمن ماه می سراید:
 تو نمیدانی مردن را وقتی که انسان مرگ را شکست داده است    
 چه زندگی است! تو نمیدانی زندگی چیست، فتح چیست؟       
تو نمیدانی ارانی کیست     
 انسان بی مرگ      
انسان انسانیت
 یک انسانیت مطلق است
 
و شاملو در مناقبت ارانی چندین صفحه شعر می سراید. و باز شاعر بزرگ دیگری همچون سیاوش کسرایی شعر زیبای مردی بزرگ در خم این راه را می سراید:
ققنوسوار آمد: برخاسته ز توده خاکستر    
 در جستجوی آتش اما       
 بگشوده بال و پر
 
شاعر مهم دیگری که اسماعیل شاهرودی است برای ارانی می سراید:
آتش جاودان       
سرگشته به راه زندگانی        
در تیرگی زمانه بودیم          
تابید به ناگهان شراری       
ما چشم به راه خود بودیم
 
اجازه بدهید که ابعاد دیگری از ارزش های فکری ارانی را باز کنیم که مثلا در جهت شناساندن میراث فرهنگی ما به جهان، کارهای مهمی انجام داده است مانند: 
 
1- وجهه دین اثر ناصر خسرو قبادیانی 
2- رساله خیام
3- رباعیات خیام و بدایع سعدی
 
اما دفاعیات ارانی در جریان محاکمه دادرسی اش یک دفاعیه تاریخی بر علیه جور و بیداد مشت آهنین رضاشاه است که به راستی خواندنی است که دانشمندی با داشتن دکترای شیمی از دانشگاه برلین چنین ستمی را بر او روا می دارند تاریخ به خود ندیده است.
 
اجازه بدهید در همان جا از انبوه و کوه های سترگی که به ارانی ارادت داشته اند و درباره خدمات او به ملت ایران نوشته اند به شعری بسنده کنیم و به اتمام این مطالب بپردازیم آنجا که می گوید:
 
اگر پرسان شود از من جوانی 
که در راه شگرف زندگانی
 که را از بهر خود سرمشق سازم؟
 بدون مکث می گویم ارانی 
 
پایان
حسین خسروجردی / 23 تیر 1395
 
 
 
نظرت را بنویس
comments

سبزواری

احسنت و درود به این رسم خوب شورا واقعا با ا ین اوصاف که در اینجا درباره دکتر ارانی خواندم مشتاق شدم رمان یار را مطالعه کنم فقط در عجبم که چرا عده ای از تنگ نظران و کم فهمان با دکتر ارانی و نیز با رمان یار جناب خسروجردی فقط از نگاه کمونیستی و توده ای بودن نگاه میکنند. این همه ویزگی مثبت و ارزشمند که خسرومعتضد هم حتی که از تاریخ پزوهان مورد اعتماد جمهوری اسلامی است، به خصایل نیکوی ارانی اشاره کرده است ایا کافی نیست تا تولید چنین اثار ادبی و فکری را در این زمینه مغتنم بدانیم؟
پربازدیدترین محبوب‌ترین‌ها پرونده ویژه نظرات شما