به بهانه ایام سوگواری اربعین سیدالشهدا (ع)

یک بازخوانی کوتاه از زندگی و نحوه درگذشت و خاک سپاری معلم فرزانه انقلاب دکتر علی شریعتی.


در شب اربعین سرور وسالار شهیدان نمی دانستم چه باید بکنم چندین بار قلم به دست گرفتم که از اربعین بنویسم و باز نمی دانم چرا درماندم ! به سراغ اینترنت آمدم  درسایتها ی مختلف می گشتم البته نه برای خبری خاص فقط به خاطر آنکه شاید سوِِژ ه ای مرابه سوی اربعین رهنمون سازد ودر واپسین لحظات که دیگر ناامیدانه تصمیم گرفتم دست از کار بکشم و تهیه ی مطلب را به فردا موکول نمایم  ناگهان به یاد فرزند شایسته کویر افتادم که  درباره حضرت زینب (س) به زیبایی سخن گفته است وبه راستی این نیز توفیقی بود که من آن را الطاف خداوندی می دانم که در چنین شبی باز به قلم توانای او ،شیرزن کربلا حضرت زینب (س)را برای یاران شاهدان کویرمزینان معرفی نمایم.


                                                                             
ای زینب؛
ای زبان علی در کام
با ملّت خویش حرف بزن

ای زن؛
ای که مردانگی در رکاب تو جوانمردی آموخت!
زنان ملّت ما، ایشان که نام و آتش عشق و درد بر جانشان می افکند؛
                                                                        به تو محتاجند!

ای زینب،
ای زبان علی در کام
ای رسالت حسین بر دوش
ای که از کربلا می آیی
وپیام شهیدان را، در میان هیاهوی همیشگی قدّاره بندان و جلادان، همچنان به گوش تاریخ می رسانی.

ای زینب،
با ما سخن بگو
مگو که بر شما چه گذشت
مگو در آن صحرای سرخ چه دیدی
مگو که خداوند، آن روز، عزیزترین و پرشکوه ترین ارزشها و عظمتهایی را که آفریده است، یکجا، در ساحل فرات و بر روی ریگزارهای تفتیده بیابان طف، چگونه به نمایش آورد
و بر فرشتگان عرضه کرد
تا بدانند که چرا می بایست بر آدم سجده می کردند؟
آری، زینب...
مگو که در آنجا بر شما چه رفت
مگو که دشمنانتان چه کردند، دوستانتان چه کردند؟

آری، ای پیامبر انقلاب حسینما می دانیم
ما همه را شنیده ایم،
تو پیام کربلا را، پیام شهیدان را
بدرستی گزارده ای
تو شهیدی هستی که از خون خویش کلمه ساختی
همچون برادرت که با قطره قطره خون خویش سخن می گفت.

امّا بگو، ای خواهر
بگو که ما چه کنیم؟
لحظه ای بنگر که ما چه می کشیم.
دمی به ما گوش کن تا مصائب خویش را با تو بازگو ئیم
با تو ای خواهر مهربان.
این تو هستی که باید بر ما بگریی

ای رسول امین برادرت
که از کربلا می آئی و در طول تاریخ
بر همه نسلها می گذری و پیام شهیدان را می رسانی
ای که از باغهای سرخ شهادت می آئی
و بوی گلهای نوشکفته آن دیار را در پیرهن داری

ای دختر علی،
ای خواهر،
ای که قافله سالار کاروان اسیرانی
مارا نیز در پی این قافله با خود ببر...

دکتر علی شریعتی مزینانی

تهیه کننده : علی مزینانی عسگری
منبع : وبلاگ شاهدان کویر


گفتنی است معلم فرزانه انقلاب دکتر علی شریعتی، که در تمام عمر با عشق خدمت به دین و پیروی راستین از راه آزادگی امام حسین (ع) وحضرت زیبب (س) نوشت و زندگی کرد ، در کویر تف دیده و مردپرور روستای مزینان در شهرستان سبزوار دیده به جهان گشود .
وی در جوانی به فعالیت های اجتماعی ، مذهبی و سیاسی علیه طاغوت زمان مشغول شد و به ویژه سخنرانی های کوبنده او در حسینیه ارشاد تهران ، پایه های رژیم ستم شاهی را به لرزه در می آورد.
از همین رو شریعتی تحت تعقیب نیروهای ساواک قرار گرفت. و برای مدتی دسگیر شد و حبس در زندان های طاغوت را تجربه کرد و در نهایت به خارج از کشور تبعید شد.
 وی سرانجام در حالی که هنوز جوان بود در خاک غربت درکشور انگلستان به شیوه مشکوکی دیده از جهان فرو بست که بسیاری برآن باورند که شریعتی به مرگ طبیعی نمرده ، بلکه شهید شده است.
پس از وفات دکتر شریعتی در انگلستان هرچند طبق وصیتش می بایست پیکر مطهر وی به ایران منتقل می شد ، اما این مهم به دلایلی میسر نگردید.
سپس آنگاه که پیکر نویسنده آزاده ای چون شریعتی بین خاک غربت و خاک وطن رانده و مانده شد ، شاید دست رحمت الهی بود که از آستین غیب بیرون آمد و یکی از بهترین نقاط عالم را برای آرام یافتن همیشگی او برگزید. بهشتی کوچک اما امن در  دمشق در جوار بارگاه ملکوتی عمه سادات حضرت زینب (س).
شاید از همین روست که پیکر شریعتی دیگر هیچ گاه حتی پس از پیروزی انقلاب اسلامی ، به ایران باز گردانیده نشد.
آخر در این فضای مسموم و درمقابل این همه کارشکنی ، بدبینی ، بدفکری و بدفهمی که برخی مخالفان کم خرد و تندرو اعمال می کنند و نیز در مقابل این همه سوءاستفاده ، مصادره به مطلوب و برداشت سطحی که برخی طرفداران متعصب و افراطی از خود نشان می دهند ، برای اندیشمندی چون شریعتی ، چه آرامگاهی بهتر از جوار پیام آور بزرگ  رسالت کربلا حضرت زینب (س)؟
این چنین است که باید اعتراف کنیم ، شریعتی با وجود برخی انتقادات در سطح اندیشه و افکارش ، عمیقاً نویسنده ای آزاده بود که حسینی نوشت و به زیبنب پیوست.
روحش شاد و یادش گرامی.

مجله اینترنتی اسرارنامه در آینده با کمک برخی همکاران افتخاری خود در تحریریه این مجله از جمله مدیر محترم وبلاگ شاهدان کویر مزینان ، سعی خواهد کرد جزئیاتی از چگونگی ماجرای فوت دکتر شریعتی در انگلستان و وصیت نامه  ایشان برای دفن شدن در ایران و نهایتاً منتقل شدن پیکر وی به سوریه و جوار بارگاه حضرت زینب (س) منتشر کند.

کوچه پس کوچه پیوندها
کلیک کنید:
دکتر شریعتی چهل سال قبل در مورد عاشورا چه نوشت؟