انسان های بزرگی که ظهور و غروبشان شمس گونه و برق آسا است

دکتر علی اکبر شایان
 
طبق معمول هر سه شنبه شب به استخر دانشگاه حکیم سبزواری رفتم. ساعت 9 شب پایان استخر است. با خودم فکر می کردم چقدر استخر شبیه زندگی ما انسانهاست. اولش دوش میگیری و شنا و چایی و گپ و گفت و اخرش هم دوش و از زندگی بیرون می روی. ادم به دنیا می اید شست و شویش می دهند. یکی عمیق زندگی می کند و یکی کم عمق. و دست آخر از این معبر عبور می کنند. همه مان یکی هستیم. همه مان در خوابیم و هی به استخر زندگی می رویم. 
 
در راه که با دوست عزیزم استاد عباسیان (درود خدا بر او باد. مدتی است سعادت دارم با ایشان آشنا شده ام) برمی گشتیم. شعر زمستان اخوان ثالث را با صدای خود شاعر گوش میدادیم و تفسیر می کردیم.
 
بیشتر از محضر استاد عباسیان استفاده می کردم. دست بر قضا هوا سرد بود و این شعر به کمال می چسبید. در راه مسافری کیف در دست را دیدیم که در سرمای امشب منتظر ماشین است. اقای عباسیان که ماشین می راند از سر لطف نگه داشت. سوار که شد ما همچنان غرق در تفسیرمان بودیم و گهگاه مسافر ما ناخنکی به بحث می زد. با خود می گفتم بنده خدا چه ساده است و هی خود را وارد بحث می کند. بحث اقای عباسیان که تمام شد مسافر ما گفت ایا شما در کار ادبیات هستید؟ دوستمان که استاد ادبیات است گفتند چطور مگه ؟ 
 
مسافر گفت هیچی . میخواستم ببینم شعری دارم می توانید وزنش را ویرایش کنید. استاد عباسیان گفت راستش اگر دوست هم داشته باشم وقتش برایم مقدور نیست. گفتم شعری داری؟ کاغذی در اورد و شعری قشنگ در ارتباط با وطن خواند. شعری از قبل ترش خواند که فکمان افتاده بود. استاد پرسید چه کاره اید. گفتند کشاورزم. چند کلاس سواد دارید؟ خیلی سواد ندارم. علاقمند ادبیات هستم.  تا از حیرت این شعرها خواستیم در بیاییم گفت اواز هم بلدم.
 
آوازش را خواند در دستگاهها و سبک های زیبا بدون کم و کاست خواند. 
 
عباس جمالزاده نامش بود و اهل روستای منیدر. انسان ساده و پاکی به چشم می آمد. از خودم خجالت کشیدم که چرا در ابتدا فکر می کردم نباید وارد بحث ما می شد. احساس کردم چقدر انسانهای خوب در دنیا هستند. کاش راه آنقدر طولانی بود که به خانه نمی رسیدم و از ایشان شعر و سخن می شنیدم. 
 
امیدوارم به سراغش بروند آنانکه دوست دارند استعدادها گم نباشند. انسان های بزرگی در دنیا هستند  ظهور و غروبشان شمس گونه و برق آسا است.
 
(اسرارنامه تصمیم دارد به زودی به سراغ عباس جمالزاده رود و به معرفی وی و آثارش بپردازد.)
 
کد: 6430
نظرت را بنویس
comments
پربازدیدترین محبوب‌ترین‌ها پرونده ویژه نظرات شما