از مقالات شیخ ابوالحسن خرقانی

و گفت

مجله اینترنتی اسرارنامه/

      محرم است و سرشار از حق‌خواهی و ستم‌گریزی. بی‌راه نیست همراه و هم‌داستان عزاداران سالار شهیدان با بهره‌گیری از مضامین بلند عرفانی برگرفته از مقالات شیخ ابوالحسن خرقانی، به انتخاب همراه این روزهای اسرارنامه ،قاسم روحانی، جان صیقل دهیم.

 

و گفت:«در زیر خار بنی در دنیا با خداوند زندگانی کردن دوست‌تر از آن دارم که در بهشت زیر درخت طوبی که از وی خبر ندارم»!

و گفت:«هرشب نماز شام آرام نگیرم تا حساب خویش با خدای تعالی باز کنم»!

و گفت:«الهی چه بودی که دوزخ و بهشت نبودی تا پدید آمدی که بندۀ خداپرست کیست»؟!

و گفت:«الهی! اگر خلق را بیازارم چون که مرا بینند راه بگردانند و چندین تو را بیازارم تو با مایی»!

و گفت:«از پس ایمان که خدای بنده را دهد هیچ نیست بزرگ‌تر از دلی پاک و زبانی راست»!

و گفت:«عافیت طلب کردم در تنهایی یافتم و سلامت در خاموشی»!

و گفت:«ای بسا کسان که بر پشت زمین می‌روند و ایشان مردگانند و ای بسا کسان که در شکم زمین خفته‌اند و ایشان زندگانند»!

و گفت:«مردمان دعا کنند و گویند«خداوندا ما را به دو سه موضع فریادرس: یکی در وقت جان کندن. دوم در وقت گور. سوم در قیامت»من می‌گویم:«الهی مرا همه وقت فریادرس»!

و گفت:«اگر همه‌ی عمر خویش یک بار او را بیازرده باشی، باید که همه‌ی عمر بر آن می‌گریی، که اگر عفو کند حسرت بر نخیزد که چون او خداوندی را چرا بیازردم؟»!

و گفت:در شب بایدکه بخسبیم. در روز باید بخوریم و بخرامیم. پس به منزل کی رسیم؟»!

و گفت:«عالم آن عالم بودکه به خویش عالم بود.عالم نبود آن که به علم عالم بود»!

وگفت:«کسانی دیده ام که به تفسیر قرآن مشغول بوده اند وجوان مردان به تفسیر خویش»!

وگفت:«الهی نعمت تو فانی است و نعمت من باقی. نعمت تو منم و آن من تویی»!

ویک بارمی گفت:« الهی ! ملک الموت رابه من مفرست که من جان به وی ندهم!نه ازاوستده ام که باز اودهم.من جان از توستده ام جزبه توندهم!!

وازاوپرسیدند:«جوان مردی چیست؟گفت:«ترک آزار» گفتند:«تاچه حد»؟ گفت:« تاآن حدکه برادری دسته ای گندنا خریده باشدوتواوراگویی که گران خریده ای، آزار وی کرده باشی»!

ودر دعا می گفت:«ای منت رهی اگر دهی یا ندهی»!!.....

 

آه! ای منت رهی، منت رهی، منت رهی!!...

..........................................................................................................................................................................................................................................................................................

  ای پاک جان!

 

«اگرمی شد صدارادید

چه گل هایی!،چه گل هایی!

         که ازباغ صدای تو

               به هرآواز می شدچید

                            اگر می شد صدارادید».......

                                                                    «شفیعی کدکنی»

 

 

 

نظرت را بنویس
comments
پربازدیدترین محبوب‌ترین‌ها پرونده ویژه نظرات شما