* علی نورآبادی / مجله اینترنتی اسرارنامه 

هفته گذشته بعد از سالها باز نام "کوی گلستان" در زبانها افتاد. باید از کرونا تشکر کرد که موجب شد برای یک روز هم که شده است مسئولان محترم سبزوار لااقل نام "کوی گلستان" را به زبان آورند. خانم نوده معاون بهداشتی دانشگاه علوم پزشکی سبزوار از اجرای طرح ضربتی یک روزه و تشکیل ۸ تیم مراقب سلامت در کوی گلستان خبر داد. یکصد و هشتاد و دومین نشست شورای اسلامی شهر سبزوار در شنبه نهم فروردین به منظور "بررسی راهکار های عملی برای مبارزه با شیوع کرونا ویروس" با اولویت کوی گلستان برگزار شد. اسماعیل نصرآبادی معاون سیاسی، امنیتی و اجتماعی فرماندار سبزوار هم در جمع خبرنگاران گفت: "مردم کوی گلستان از فعالیت های صنفی خودداری کنند؛ چرا که منطقه شرایط خاص و تراکم جمعیت بالایی وجود دارد و مردم این منطقه در معرض خطر ابتلا هستند." و در نهایت مسعود پسندیده سخنگوی شورای اسلامی شهر سبزوار هم اظهار داشت:

"حدود یک دهه از تلاش برای تغییر دیدگاه مردم به این موضوع که اهالی کوی گلستان جزئی از شهروندان سبزوار هستند و هیچ تفاوتی با دیگر مردم ندارند، می گذرد. اما آمارهای اعلام شده توسط دانشگاه علوم پزشکی سبزوار از تعداد مبتلایان به ویروس کرونا در این محله، به حدی عجیب است که باعث ترس مردم از محله گلستان شده است. زمانی که باید کوی گلستان جدا و به آن توجه خاص صورت می گرفت این امر نادیده گرفته شد و الان به فکر اتخاذ تدابیر ویژه برای این محله هستید. این ظلم است درست در زمانی که تمام شهر درگیر با بحران کرونا است، فقط نام محله گلستان پررنگ شود. این به هدر دادن زحمات چندین ساله ما برای نزدیک کردن مردم به ساکنان کوی گلستان و تغییر دیدگاه آنان است... این بدنام کردن گلستان است. به نظر بنده این نگاه نژاد پرستانه است. لطفاً نگذارید این فکر در اذهان مردم باقی بماند. چرا که بعد از گذر بحران کرونا جمع کردن این نام از کوی گلستان بسیار سخت خواهد بود و مشکل اجتماعی پیش خواهد آمد."

سخنگوی شورای شهر از یک دهه "زحمات و تلاش ها" برای کوی گلستان صحبت؛ و از" هدر دادن زحمات چندین ساله ما برای نزدیک کردن مردم به ساکنان کوی گلستان و تغییر دیدگاه آنان " گله کرده است. سخنگوی شورای شهر از کدام "زحمات" و کدام "تلاش ها" سخن می گوید؟ شورای شهر و هر کدام از نهادها و دستگاه های دیگر که در این ده سال، کاری برای کوی گلستان کردند و زحمتی کشیدند، اعلام کنند تا مردم هم بدانند. خواهش و بلکه اصرار می کنیم که مجمعوعه مدیریت شهری سبزوار(فرمانداری، شهرداری، شورای شهر، شورای شهرستان، نمایندگان، دانشگاه حکیم سبزواری، دانشگاه علوم پزشکی سبزوار، دانشگاه آزاد، امام جمعه، بسیج و دیگر نهادهای مسئول و موثر، لطفا گزارشی از فعالیت هایی که برای کوی گلستان انجام داده اند، در رسانه ها اعلام کنند. وقتی که این مسئولان محترم، کوچکترین کاری می کنند آنقدر در بوق می کنند که گوش مردم شهر که سهل است گوش فلک هم کر می شود، چگونه ممکن است که حضرات، کاری برای کوی گلستان کرده باشند و اهالی کوی و مردم سبزوار خبردار نشده باشند؟ چنین چیزی تقریبا از محالات است؟ اگر مجموعه مدیریت شهری در 10 سال گذشته کاری برای کوی گلستان کرده بودند که وضع کوی اینقدر اسفناک نبود؟ وضع تاسف بار کوی گلستان، بهترین دلیل بر تغافل و کوتاهی و کم کاری ماست و بدون تعارف همه ما مقصریم:

- فرمانداری، مقصر است چون نه تنها در 10 سال گذشته و بلکه در 30 - 40 سال گذشته هیچ اقدام عملی برای ساماندهی و بازسازی کوی گلستان نکرده است. مگر می شود که فرمانداری 7 سال برای کوی گلستان، کار کند اما هیچ اتفاقی در آنجا نیفتد؟ مگر ممکن است که فرمانداری دیگری 5 سال (شعبانی عطار) دغدغه کوی گلستان داشته باشد و باز هم هیچ چیزی در این محله عوض نشود؟ دو فرماندار اخیر سبزوار، روی هم 12 سال بالاترین مسئولیت را در شهرستان داشته اند اما برای کوی گلستان چه کرده اند؟ اگر این فرمانداران سالی یک قدم هم برای ساماندهی و بازسازی کوی گلستان برداشته بودند، می شد 12 گام. اگر این 12 گام برداشته می شود قطعا وضع کوی گلستان بهتر از اینها بود. بله، بعد از 7 سال تغافل و کم کاری فرمانداری درباره کوی گلستان، آقای نصرآبادی، معاون سیاسی، امنیتی و اجتماعی فرمانداری ویژه سبزوار یکشنه 10 فروردین 99 در جمع خبرنگاران گفته است:
"مردم کوی گلستان از فعالیت های صنفی خودداری کنند؛ چرا که منطقه شرایط خاص و تراکم جمعیت بالایی وجود دارد و مردم این منطقه در معرض خطر ابتلا هستند." با چنین سابقه و عملکردی چگونه سخنگوی شورای شهر "از فرماندار سبزوار درخواست ورود جدی به این موضوع را دارد."

راستی وقتی دو فرماندار محترم در دو دوره 5 و 7 ساله مسئولیت هیچ اقدام عملی برای ساماندهی و بازسازی کوی گلستان نکرده اند چگونه انتظار داریم که در این مسئله "ورود جدی" داشته باشد؟ اصلا جناب فرماندار در دوره 7 ساله مسئولیتش چند بار از کوی گلستان، گذرا عبور کرده است که حالا انتظار "ورود جدی" او به این مسئله را داشته باشیم؟

- شورای شهر مقصر است؛ چون حداقل در سه دوره اخیر شورا که مسئله کوی گلستان به طور جدی تر مطرح شده است از شورا به جز مصاحبه برخی از اعضای آن، هیچ اقدام عملی برای ساماندهی و بازسازی کوی ندیدیم. شورای شهر غیر از این مصاحبه ها و سخنرانی ها اگر اقدام عملی ای برای کوی گلستان کرده است، لطفا برای مردم توضیح دهد. واقعا خجالت نمی کشند برخی اعضای محترم شورا که چند دوره و حدود 10 سال به رای مردم بر صندلی شورا بنشینند و برای حل معضل بزرگ به نام کوی گلستان هیچ کاری نکردند و نمی کنند؟ شاید اعضای شورا چون ماخوذ به حیا هستند، برای این که با اهالی کوی گلستان روبرو نشوند و خجالت نکشند سالهاست که به داخل کوی نرفتند و نمی روند. چنانکه کاظم کرامت رئيس شوراي شهر چهارم در جلسه اي گفته بود: "به خدا، ما ديگر خجالت مي کشيم به آنجا (کوي گلستان) برويم؛ از بس که حرف زديم و وعده هاي الکي داديم." راستي چطور ممکن است که شورای شهر در طول سه دوره و 12 سال دغدغه کوی گلستان داشته باشد و اتفاقی نیفتد؟ چه معضلي مهم تر و فوري تر از کوي گلستان در سبزوار وجود دارد که شوراي شهر، دغدغه آن را داشته باشد؟ و آيا حاشيه های تمام نشدني شوراي شهر اجازه مي دهد که اعضاي محترم آن اندکي هم دغدغه معضل بزرگي مثل کوي گلستان را داشته باشد؟ مگر نه اين که حاشيه و حاشيه سازي براي مديران و مسئولان شهر، سم مهلک است که آنها را از توجه و کار کردن بر روي مسائل و مشکلات اصلي باز مي دارد.

- شهرداری، مقصر است؛ چون در چهار دهه گذشته شهرداران مختلفی آمدند و رفتند اما تقریبا هیچ کاری برای کوی گلستان نکردند. شهرداری که برای معمولی ترین کارهای روزمره اش رسانه ها و فضای مجازی را پر می کند آیا ممکن است که کاری در کوی گلستان کرده باشد و کسی نفهمد؟ شهرداری که وقتی چهار تا گل و گیاه در گوشه ای از شهر می کارد در شیپور می دمد تا مبادا هیچ جنبده ای بی خبر بماند، و یا وقتی چاله ای را در کوچه ای آسفالت می کند آن را با نام"نهضت آسفالت" با بزرگ نمایی در بوق و کرنا می کند، چگونه ممکن است که برای کوی گلستان اقدامی کرده باشد و مردم بی خبر بمانند؟ وقتی نامه های متعدد اهالی کوی گلستان به شهرداران دوره های مختلف بی پاسخ می ماند چگونه باید انتظار داشته باشیم که شهرداری برای کوی گلستان کاری بکند. البته نباید برخی اقدامات شهرداری در کوی گلستان را نادیده گرفت و آن نامگذاری و پلاک کوبی کوچه های این محله به نام گلهاست؛ ریشخندی از این بالاتر. نامش را "گلستان" گذاشته اند اما در آنجا نه از گل خبری هست و نه از گلستان.

- دانشگاهها و دانشگاهیان سبزوار مقصرند؛ جا دارد که بپرسیم این همه استاد و عضو هیئت علمی و دانشجو برای کوی گلستان چه کردند؟ این استادان و دانشجویان محترم چند پژوهش درباره کوی گلستان انجام دادند؟ چند پایان نامه یا مقاله درباره مسائل کوی گلستان در دانشگاههای سبزوار نوشته شده است؟ استادان و دانشجویان محترم تا به حال چند بار به داخل کوی گلستان رفتند؟ دانشگاه حکیم سبزواری در بهمن 95 تفاهم نامه ای با فرمانداری امضا کرد که طرحی برای بازسازی کوی گلستان آماده کند اما سال گذشته بعد از سپری شدن 3 سال اعلام کردند که آن تفاهم نامه فسخ شده است. این شاید تنها کاری باشد که دانشگاهها و دانشگاهیان سبزوار برای کوی گلستان کرده باشند. این یعنی هدر دادن سه سال زمان؛ و اینکه دوباره همه چیز باید از اول شروع شود. طنز ماجرا هم در آنجاست که حداقل در ده سال گذشته هر وقت از مسئولان، سوال شود براي کوي گلستان چه کرديد؟ مي گويند: "در آماده کردن طرحي براي ساماندهي و بازسازي کوي هستيم." ده سال است که دارند طرح مي نويسند؛ پس اين طرحها کي قرار است اجرايي و عملياتي شود؟

- اداره میراث فرهنگی و گردشگری سبزوار مقصر است؛ وقتی وضع گریه آور آثار تاریخی و فرهنگی شهرستان را می بینیم دیگر جای سوال نیست که بپرسیم این اداره برای کوی گلستان چه کرده است؟ اداه میراث فرهنگی و گردشگری سبزوار برای احیای میراث فرهنگی و رونق گردشگری شهرستان چه کرده است که برای کوی گلستان کرده باشد؟... پس بگذریم.

- فروغي رئیس شورای شهرستان مقصر است چون او که در زمان تبلیغات انتخاباتی اش، "آوردن بهار" را به اهالی کوی گلستان وعده داده بود، در دو سال گذشته نه تنها هیچ کاری برای کوی نکرده بلکه حتی حرفی هم در این زمینه نزده است. آيا او مي داند که وضع کوي گلستان در دو سال گذشته به جاي اين که بهاري تر شود زمستاني تر شده است؟ رئيس شوراي شهرستان در دو سال گذشته براي بردن بهار به کوي گلستان چه اقدامي کرده است؟

- نمایندگان مجلس هم مقصرند چون شاید آنها در چند روز تبلیغات انتخاباتی سری به کوی گلستان زده و قول هایی برای ساماندهی آنجا داده باشند اما وقتی به تهران رفتند و روی صندلی های سبز مجلس نشستند دیگر نه یادی از اهالی کوی گلستان کردند و نه کاری برای بازسازی آن. مگر آقاي سبحاني فر در دوره اول نمايندگي اش نگفته بود: "بطور جدي پيگير ساماندهي کوي گلستان هستم." و مگر حسين مقصودي نگفته بود: "مسئولان قبلی شعار زیاد داده اند ما عملی وارد شده ایم و برای سرمایه گذاران فرش قرمز پهن می کنیم." نمايندگان محترم در پايان دوره مسئوليت شان به مردم و اهالي کوي گلستان گزارش بدهند که چه کرده اند؟

- نمایندگان سابق و اسبق سبزوار مقصرند؛ چون در دوره های 4، 8 و حتی 12 ساله نمایندگی خود، کاری برای کوی گلستان نکردند. همان نمایندگانی که در زمان نمایندگی خود گفته بودند: "حتی اگر نماینده هم نباشم بازسازي کوی گلستان را جدي تر پيگيري مي کنم."

- امام جمعه و روحانیت مقصر است چون آنها هم به سراغ اهالی کوی گلستن نرفتند. امام جمعه و روحانیت محترم می دانند که برخی از نمازگزاران نماز جماعت شان در مسجد جامع از اهالی کوی گلستان هستند؟ امام جمعه و روحانیت می دانند که اهالی کوی گلستان هر دوره انتخابات در صندق مسجد جامع که صندوق مرکزی شهرستان است رای می دهند؟ امام جمعه و روحانیت می دانند که معمولا اولین دسته ای که تاسوعا و عاشورا بیرون می آید و در چهار راه بیهق عزارداری می کند هیئت ابوالفضلی کوی گلستان است؟ چند نفر از روحانیون شهر به کوی گلستان رفت و آمد می کنند و با اهالی آنجا ارتباط دارند؟

- بسیج مقصر است چون او هم کوی گلستان را فراموش کرد. طرح ملی ریشه کنی فلج اطفال در اردیبهشت یا خرداد 1373 با مشارکت بسیج برگزار شد. این، نخستین طرح اجتماعی بود که بعد از جنگ، بسیج در آن شرکت می کرد. ما که آن موقع عضو پایگاه شهید شجیعی بودیم در قالب گروه سه نفره به کوی گلستان رفتیم تا قطره فلج اطفال را در دهان کودکان آنجا بچکانیم. اتفاقا نخستین کاروان "در مسیر بندگی" هم در تابستان همان سال از پایگاه شهید شجیعی با پای پیاده به مشهد رفت. پیاده روی به مشهد به صورت مستمر و هر سال با شکوه تر از سال قبل برگزار می شود اما حضور در کوی گلستان فراموش شد. بسیج، مقصر است چون پیاده روی به مشهد (اشتباه نشود ما مخالف سفر معنوي و خوب به مشهد نيستيم) را ادامه داد اما حضور در کوی گلستان را فراموش کرد. اگر بسیج مانند پیاده روی به مشهد، سالی یکبار هم به کوی گلستان می رفت قطعا وضع آنجا اینقدر اسفناک نمی شد. از پایگاه شهید شجیعی تا کوی گلستان چقدر فاصله است؟

- رسانه ها و خبرنگاران هم مقصرند چون آنها هم برای کوی گلستان قلم نزدند و نمی زنند. رسانه ها و خبرنگاران مقصرند چون بدون سوال در نشست ها و جلسات می نشینند و یقه مسئولان را نمی گیرند و از آنها مطالبه نمی کنند. رسانه ها و خبرنگاران مقصرند چون به جاي "خبرنگاري" و مطالبه جدي از مسئولان يا به روابط عمومي دستگاهها تبديل شدند و يا از کنار اين مشکلات اساسي بي اعتنا مي گذرند. طبق آمارهای اعلام شده، 50 خبرنگار در منطقه سبزوار فعالند اگر هر کدام از آنها سالی - نمی گوییم هفته ای یا ماهی- یک مطلب (گزارش، مصاحبه، یادداشت، مقاله، عکس، فیلم و مستند) درباره کوی گلستان تولید می کردند، کوی گلستان به این روز نمی افتاد.

- همه ما و از جمله مجموعه مدیریت شهری درباره کوی گلستان، مقصریم نه قاصر. ما درباره کوی گلستان غفلت نکردیم بلکه تغافل کردیم و می کنیم. ما درباره کوی گلستان جهل نداریم بلکه تجاهل می کنیم. ما حتی کم کاری نکردیم بلکه اصلا کاری نکردیم. تنها سیاست و برنامه مجموعه مدیریت شهری سبزوار درباره کوی گلستان بی سیاستی و بی برنامگی آن بوده است.

مسئولان در 40 سال گذشته یا خود را به ندیدن و نشنیدن زدند، یا روزمرگی طی کردند تا دوره مسئولیت شان "بدون مشکل خاصی" تمام شود. تنها هنرشان این بوده است که مصاحبه کردن و وعده های بی سرانجام بدهند. اگر مصاحبه ها و وعده های مسئولان را در این سالها جمع آوری کنیم حجمش از یک کتاب بیشتر می شود اما چه فایده که "دو صد گفته چون نیم کردار نیست."

مسئولان محترم حتی سعی کردند و می کنند که کوی گلستان را از مسئولان کشوری و استانی پنهان کنند چون خودشان زیر سوال مي روند. هر مسئول کشوری یا استانی که به کوی گلستان برود ابتدا بهت زده خواهد شد و بعد سوال می کند که چرا وضع کوی اینقدر اسنفاک است پس شما چه می کنید؟ کوی گلستان جلو چشم مسئولان محترم است و هر روز از کنارش عبور می کنند، پس نمی توانند آن را نبینند. کوی گلستان، واقعی تر از آن است که بخواهند آن را پنهان یا لاپوشانی اش کنند. وضع غیر قابل تصور کوی گلستان نتیجه عملکرد و یا بهتر است بگوییم عمل نکردن مسئولان شهری در 40 سال گذشته است.

"کوي گلستان" از هر منظر - اقتصادي، فرهنگي، اجتماعي، گردشگري و حتي شهري- که نگاه کنيم کوي گلستان از اولويت ها و فرصت هاي سبزوار است. اگر بخواهيم سه اولويت اول سبزوار را نام ببريم قطعا ساماندهي و بازسازي کوي گلستان يکي از آنهاست. به هر حال بخواهیم یا نخواهیم "کوی گلستان، قلب زخمی سبزوار است" و تا این زخم، جراحی و ترمیم نشود پیشرفتی در شهرستان اتفاق نخواهد افتاد. بي اعتنايي به مسئله کوي گلستان، فقط اين زخم را عميق تر و وخيم تر مي کند. نگذاريم گرهي که امروز مي توانيم با دست، باز کنيم؛ مجبور شويم فردا با دندان بازش کنيم. با دندان باز کردن اين گره، آن است که با غفلت و کوتاهي ما کوي گلستان به يک چالش جدي اجتماعي و امنيتي شهرستان و استان تبديل شود. زلزله، آتش سوزي و سيل که سال هاي گذشته در کوي گلستان، حادثه آفريد اخطار و هشداري بود براي مجموعه مديريت شهري سبزوار؛ البته اگر مديريت شهري اين اخطارها را جدي بگيرد.

- خلاصه این که، مردم با کوی گلستان درباره عملکرد مجموعه مدیریت سبزوار و مسئولان محترم در 40 سال بعد از انقلاب قضاوت می کنند و نمره می دهند نه با مصاحبه ها و وعده های تو خالی و نه با فعالیت های نمایشی آنها. بعد از گذشت 40 سال و امتحان پس دادن مسئولان در جایگاه ها و موقعیت های مختلف، هیچ عذر و بهانه ای از کسی پذیرفته نیست. همه ما درباره وضع اسفبار کوی گلستان مقصریم و به گفته یکی از نمایندگان سابق: " اگر اتفاقی در کوی گلستان بیفتد همه ما مسئولیم و باید پاسخگو باشیم." هم در نزد مردم و هم در نزد خدا."

ساماندهی و بازسازی کوی گلستان سخت اما ممکن است. احیای کوی گلستان تنها با وحدت، همفکری و تعامل همه مسئولان و دستگاهها ممکن است نه با انداختن مسئولیت آن به گردن دیگران. البته مهم تر از همه آن است که مرد عملی باشد تا وارد این میدان شود. آیا مسئولان شهری سبزوار مرد این میدان هستند؟

_____________--

برای مطالعه یادداشت های بیشتر به قلم علی نورآبادی هم اکنون روی اینجا کلیک کنید.