لغت نامه سبزواری (چ)
این صفحه در حال تکمیل شدن است. شما مخاطبان گرامی نیز می توانید واژگان سبزواری بیشتری را جهت درج در این لغت نامه پیشنهاد دهید و یا در کامل شدن و یا اصلاح و ویرایش معنای کلمات درج شده در اینجا به اسرارنامه یاری رسانید.
چراغ پیتَوه (cheragh pytavah)= اسباب اثاثیه . برخی دیگر می گویند تلفظ صحیح این واژه «چارق پیتوه» است. چارق به معنای وسایل یک مسافر و پیتَوَه به معنای پاپوش. (ویرایش شده 31 شهریور96)[5]
چُر (chor) = ادرار. به آن چور هم گفته می شود.
چِراک (cherak) = شکاف در، چاک در[3]
چُربلبل [2] (chor bolbol) = آب بسیار کم و ناچیز. در واقعیت بلبل ادرار ندارد و بنابراین چربلبل کنایه از آبی بسیار ناچیز است.
چِرشَو (chershav)=چادر شب (نوعی پارچه کلفت که دست باف است)
چِرمینی؟ (?chermini) = چه کار می کنی؟ ( یک عبارت پرسشی)[4]
چلگ ( chelak ) = ظرف شیر[1]
چَندِه (chandeh) = چه قدر؟[1]
چِنَق (chenagh) = چانه
چوقوک (choghook) = گنجشک[1]
چونو(chono)= آن طور
چیشم اَلَه (chishmala) = چشم غره، اخم [3]
چیشوم وابندو: شعبده بازی[1]
چیشی (cheshy) = کلمه پرسشی است به معنای چه چیزی؟ بعضی اوقات ی آخر آن تلفظ نمی شود. برای سئوال کردن درباره کلمات یا جملاتی که به خوبی شنیده نشده اند نیز به کار می رود. (مانند چیش گوفت؟ = چه چیزی گفت؟)
چینی (cheny)= این طور
چینگ (ching) = نوک پرندگان را گویند
گرد آورندگان :
ربابه معماری
فاطمه خرم پور
امید برومندی
دوستانی که تا کنون در تکمیل این فهرست با اسرارنامه همکاری کرده اند:
[1] : محمدرضا جلینی
[2] : حسین قدرتی / 10 بهمن 94
[3] : علی احسان فر / 25 اسفند 94
[4] : کاشکی / 28 فروردین 95
[5]: کارگری / 31 شهریور96