مخاطب هوشمند،موثرتر از فیلترینگهوشمند
در نبود فرهنگسازی، استفاده نامناسب از شبکههای ارتباطی همچنان میتواند پیامدهای سوءسیاسی و اجتماعی داشته باشد
پس از ماهها بحث و اختلافنظر درباره چگونگی مواجهه با شبکههای اجتماعی و تکنولوژیهای ارتباطی تلفن همراه، اکنون با اعلام آمادگی وزارت ارتباطات برای فیلتر هوشمند این شبکهها، گامی بهسوی رفع اختلافات در این حوزه برداشته شده، هرچند هنوز روشن نیست در مرحله اجرا، تا چه اندازه به نیازهای موجود در این عرصه پاسخ داده خواهد شد.
هفته گذشته محمود واعظی وزیر ارتباطات از اجرای فیلترینگ هوشمند سایتهای اینترنتی در سه مرحله خبر داد و گفت که مرحله نخست این طرح از ماه آینده کلید میخورد. او یادآوری کرد که از هشت ماه گذشته قراردادهای مختلفی با مراکز علمی و تحقیقاتی برای اجرای این طرح منعقد شده و دولت مصمم است وضع اینترنت را به نحوی بهبود بخشد که مردم بتوانند از اینترنت و شبکههای اجتماعی پیامرسان به نحو مطلوب و مناسب استفاده کنند. به گفته مقامات مسئول، در مرحله اول این طرح که از یک ماه دیگر اجرایی میشود، محتوای بخشی از سایتهای اینترنتی به صورت هوشمند مراقبت میشود. مرحله دوم این طرح از سه ماه بعد به اجرا درآمده و در نهایت در مرحله سوم تا شش ماه آینده کل شبکه اینترنت تحت پوشش فیلترینگ هوشمند قرار میگیرد.
وعده وزیر ارتباطات درباره اجرای طرح فیلترینگ هوشمند، عمل به تکلیفی است که کارگروه تعیین مصادیق محتوای مجرمانه سایتهای اینترنتی به این وزارتخانه محول کرده است. سیاستگذاران امیدوارند بتوانند با استفاده از تکنولوژی، انتشار بدون کنترل پیامهای انبوه را مدیریت کنند. هرچند هنوز اما و اگرهایی درباره هوشمندسازی فیلترینگ وجود داشته و برخی با دیده تردید به کارآمدی آن مینگرند، اما در هر حال اعلام اعمال فیلترینگ هوشمند، نشان از آن دارد که برخلاف برخی نگرانیها، دولت مخالفتی با سالمسازی فضای مجازی و فعالیتها در این عرصه ندارد.
مُسکنهایی که درمان نیست
با وجود همه اختلافاتی که در سطوح مختلف بر سر نحوه کنترل شبکههای اجتماعی وجود داشته و دارد، اکنون اعلام اجرای فیلترینگ هوشمند شعله اختلافات درباره چگونگی سالمسازی فضای مجازی را موقتا پایین کشیده است. با این حال هنوز دغدغههای جدیتری درباره نحوه استفاده از تکنولوژیهای نوین باقی مانده است.
به باور برخی صاحبنظران، آنچه امروزه شبکههای اجتماعی را تبدیل به فضایی مخرب برای برخی کاربران کرده، نه صرفا محتوای پیامهای منتشر شده، بلکه فقر سواد رسانهای مخاطبان در چگونگی مصرف یا بازنشر پیامی است که با آن روبهرو میشوند. برای همین است که در نرمافزارهای مختلف ارتباطی تلفنهای همراه یا دیگر شبکههای اجتماعی در فضای مجازی، یک پیام بهوضوح انحرافی، بدون هرگونه منبع معتبر، بازنشر داده شده و مبنای قضاوت و تحلیل قرار میگیرد، بیآنکه برخی مخاطبان حتی لحظهای به اعتبار و سندیت پیام منتشر شده توجه کنند. گویی این عده از مخاطبان هنوز میپندارند هر پیامی که در فضاهایی چون وایبر، تلگرام، واتسآپ و... منتشر میشود همچون پیامهای موجود در خروجی خبرگزاریها یا خبرهای منتشر شده در روزنامهها، از فیلترهای حرفهای عبور کرده و در نتیجه اعتبار رسانهای دارد.
فهم این گزاره مهم که در نرمافزارهای جدید ارتباطی، شهروندان عادی جایگزین روزنامهنگاران شده و مخاطبان جای سردبیران را گرفتهاند، نیازمند توجه به این نکته است که در چنین فضایی نمیتوان انتظار رعایت همه اصول رسانهای را داشت، مگر آنکه شهروندان آموزشهای لازم برای استفاده درست از این فضاها و نیز تامین امنیت خود و خانوادهشان را آموخته و مراقب سوءاستفادههای احتمالی باشند. نگاهی به حجم بالای گلایهها از تاثیرات منفی ابزارهای جدید ارتباطی در جامعه نشان میدهد که فیلترینگ هوشمند یا غیرهوشمند به تنهایی قادر به سالمسازی فضای مجازی نبوده و آنچه موردنیاز است، فرهنگسازی و آموزش کاربران با هدف استفاده موثرتر از رسانههای مدرن است.
ضرورت انسجام سازمانی برای ارتقای فرهنگ مجازی
معمولا وقتی که پای فرهنگسازی به میان کشیده میشود، تعیین و متولی برای چنین امر مهمی کمی مشکل میشود. وزارتخانههای آموزش و پرورش، فرهنگ و ارشاد اسلامی و ورزش و جوانان، در کنار رسانههای داخلی، حوزههای علمیه، دانشگاهها و انبوه سازمانهای فرهنگی در کشور، هر یک برنامهای برای فرهنگسازی دارند، اما روشن نیست مأموریتهایشان تا چه اندازه دغدغههای روز خانوادهها ازجمله نحوه استفاده از شبکههای جدید ارتباطی را پوشش میدهد.
گرچه در سالهای اخیر همایشهای متعددی درباره سواد رسانه برگزار شده و فرهنگسراها، برنامههای مفصلی در این رابطه داشته و رسانهها نیز مطالب آموزندهای را منتشر کردهاند، ولی بهنظر میرسد هنوز یک انسجام سازمانی برای پرداختن به موضوع ارتقای سواد رسانهای مخاطب بهوجود نیامده و همین امر روند گسترش شایعات، به کمک ابزارهای تازه ارتباطاتی را متوقف نکرده است. بنابراین میتوان پیشبینی کرد که در برخی مقاطع زمانی حساس، همچنان شبکههای ارتباطی جدید تلفن همراه برای مخاطبان دردسرساز شده و بعید است در نبود آگاهی کامل مخاطب نسبت به چگونگی استفاده از این شبکهها و بهعبارتی در خلأ «مخاطب هوشمند» بتوان چندان بر توانمندی فیلترینگ هوشمند، حساب باز کرد.
پیش از این همزمان با طرح مسائلی چون سیاسی شدن موضوع اسیدپاشی اصفهان، مذاکرات هستهای، انتخابات، تحولات منطقه و... بارها این واقعیت تجربه شده که در نبود آگاهی مخاطبان، تکنولوژیهای روز میتوانند آثار نگرانکننده سیاسی و حتی امنیتی داشته باشند و این درحالی است که میتوان با آموزش و اطلاعرسانی، آسیبهای نهفته در این نرمافزارهای ارتباطی را مدیریت کرد. چنین است که همزمان با اجرای مرحله نخست طرح فیلترینگ هوشمند شبکههای مجازی، باید طرح همهجانبه و اثرگذار فرهنگسازی بهمنظور ارتقای هوشمندی مخاطبان در استفاده از این شبکهها ـ چه در مرحله تولید محتوا و چه مصرف پیام ـ را نیز آغاز کرد تا در بلندمدت، آسیبهای مترتب بر نحوه استفاده از فضای مجازی و تکنولوژیهای روز کاهش یافته و پیامدهای سیاسی این آسیبها نیز به حداقل برسد.
محمود هرندی
منبع: روزنامه جام جم