خوش بین

من به این فاصله تا مرز جنون خوش بینم
به همین گریه ی او با دل خون خوش بینم
به نفس های گره خورده به بغضم هرروز
به هجوم گریه های بدشگون خوش بینم

من به تردید،به تکرار،به غم خوش بینم
به نیاز و عطش داغ دلم خوش بینم
همه ی جاده ها را به غلط آمده ام
من به پل های کج پشت سرم خوش بینم

به سکوت تلخ بین من و او خوش بینم
به فرار دو نگاه روبرو خوش بینم
به خداحافظی و باز سلام و لبخند
به تمام لحظه هایش مو به مو خوش بینم

من به چشمان درخشان خدا خوش بینم
به تمام لرزه ها وقت دعا خوش بینم
"بوی بهبود ز اوضاع جهان می شنوم"
من به این شعر و به این عطر هوا خوش بینم

شاعر: مونا نجمیان

 

نظرت را بنویس
comments

میثم

عالی بود و زیبا
پربازدیدترین محبوب‌ترین‌ها پرونده ویژه نظرات شما