فیلمنامه سربداران به قلم محمود دولت آبادی(2)
برای مطالعه قسمت اول فیلمنامه سربداران هم اکنون روی اینجا کلیک کنید.
بازگشت به گذشته
صحنه خارجی. صبح. طلوع آفتاب. براباد. دهی در سبزوار. کنار کوره راهی یک گاری که بهگاوی بسته شده است ایستاده. کنار گاری سه سوار ایستادهاند. دو مغول و یک فارس. میان گاری پر است از دهقانان و آفتاب نشینان. دستهای مردها بههم بسته شده است تعدادی مرد و جوانسال هم پشت گاری صف بستهاند. در چهرهها حالتی از انتظار، نومیدی و خشمی فروخورده دیده میشود. دوربین روی یکایک چهرهها پرسه میزند. پیرمردی سرش را میان دستهایش فرو برده است. جوانی تف میکند. مرد میانه سالی، زیرزبانی با خود حرف میزند.
مرد: خدایا... خدایا... داد از بیداد.
سوار مغول بهاو براق میشود. مرد میانه سال سرش را پائین میاندازد. اسبهای سواران بیتابی میکنند. سم بر زمین میکوبند. یکی از مغولها از اسب فرود میآید و چپق ترکیش را آتش میکند، بهتنهٔ گاری تکیه میدهد و مشغول کشیدن میشود. سوار فارس که رمضان نام دارد دور گاری چرخی میزند و سرجایش میایستد. مغول دیگر از اسب فرود میآید و تنگ اسبش را محکم میکند. مغول اول (سوچی نام دارد) طرف رفیقش میرود و چپقش را بهاو میدهد:
سوچی: توتون کردستان
گوچا چپق را از همقطارش میگیرد و دود میکند.
سوچی: دیر کردند، نه؟ تو چی خیال میکنی؟
گوچا: میان.
سوچی: باید خودم میرفتم. نمیخواهم کار بهخشونت بکشه.
گوچا: چه فرقی میکنه؟ ما که حلوا بهکسی تعارف نمیکنیم.
رمضان، سوار فارس از اسبش پیاده شده رو بهآنها میآید. نزدیک که میشود سوچی چشمش بهاو میافتد.
سوچی: کی بهتو گفت که پیاده شوی؟ کی گفت؟
رمضان در حالیکه دهنهٔ اسبش را بهدست دارد سرجا میخکوب میشود.
سوچی: گفتم کی بهتو گفت پیاده شوی؟... سوار شو. بالای اسب.
رمضان:سوچی خان...
سوچی: من نمیشنوم. بالای اسب. بجّه!
رمضان بهچابکی سوار میشود. مغولها بهخود میپردازند. مردهای درون گاری بهرمضان نگاه میکنند. رمضان نگاهش را از ایشان میدزدد و روبر میگرداند. مردهای درون گاری بهیکدیگر نگاه میکنند. چند چشم در یک تصویر. چشمهای دیگر. نگاهها میخواهند احساس پیوند خود را با رمضان بهاو بفهمانند. اسب رمضان روی پاها بلند میشود و شیهه میکشد. سوچی چپقش را میتکاند و آن را زیر قبا بیخ کمرش میزند. رمضان قوطی ناسوارش را از بیخ کمر بیرن میآورد و گردناس را زیر زبانش میاندازد. پیرمرد میان گاری هم چنان میکند
«بسته»
نظرت را بنویس