خواهرانه های مهرورزی برای مردانی که هستیم چون بودند
زهرا شیرازی مدیرعامل موسسه فرهنگی هنری کیاسبز بیهق و از بانوان شاخص سبزوار در فعالیت های فرهنگی و هنری (منبع) ، در آستانه فرارسیدن 13 رجب ولادت امیرالمومنین علی (ع) و روز گرامیداشت مقام مرد، به سراغ آلبوم خاطرات برادر رزمنده اش در سال های سرشار از حماسه 8 سال دفاع مقدس رفته و تعدادی ازاین تصاویر را به همراه یک یادداشت کوتاه در اختیار اسرارنامه قرار داده است.
به گزارش مجله تحلیلی اسرارنامه، شمار زیادی از جوانان غیور سبزواری در ایام جنگ تحمیلی دوشادوش سایر برادران خود از سرتاسر ایران، به جبهه های نبرد حق علیه باطل در مرزهای غربی و جنوبی غربی کشور شتافتند تا با بذل جان و جوانی خود از تمامیت ارضی کشور اسلامی دفاع کنند و ثمره آن از خودگذشتی ها امروز در استقلال و مسیر رو به پیشرفتی که جمهوری اسلامی ایران در جهان طی می کند، قابل مشاهده است.
جانباز رشید و رزمنده دلاور کاظم شیرازی یکی از همان هزاران جوانی است که در آن سال ها دل به جهاد سپردند تا ایران و ایرانی سرفراز بماند. پس چه مناسبتی بهتر از روز مرد تا به پاسداشت دلاوری آن مردان بزرگ بپردازیم؟
در ادامه دلنوشته زهرا شیرازی را در همین زمینه مطالعه خواهید کرد، دلنوشته ای که هرچند کوتاه است اما سرشار از عطر خواهرانه های مهرورزی برای مردان مردی است که هستی امروز ما در گرو بودن آن روز آن هاست...
زهراشیرازی:
سلام
سلام بر شما بزرگ مردان سرزمینم
یادمون نرفته .....................
یادمون نمیره .........
یادمون نرفته چرا هستیم…........... یادمون نمیره برامون چه کردید نه یادمون نمیره .......
با هر طلوع خورشید باید سلام داد سلام بر شما اسطوره های ایثار یادگاران عشق یادگاران سحرهای اعزام یادگاران خیبر /والفجر /فتح المبین /کربلای چهار /بیت المقدس /مرصاد و.........
سلام بر ابر مرد هایی که حصار تنگ زمین هیچگاه نتوانست آنان را در خود جای دهد با تن پوشهای خاکی ودلهایی زلال پاک تر از عشق، پاکتر از تبلور باران که آسمان همیشه چشم انتظارشان بود . روزتان مبارک مردان یادگاری
* * *
خانم شیرازی در پایان این یادداشت کوتاه مطالعه حکایتی آموزنده از ابوسعید ابوالخیر و نیز بخشی از خاطرات شهید همت را توصیه می کند:
مرد كيست ؟
ابوسعيد را گفتند: كسى را مى شناسيم كه مقام او آن چنان است كه بر روى آب راه مى رود . شيخ گفت : كار دشوارى نيست ؛ پرندگانى نيز باشند كه بر روى آب پا مى نهند و راه مى روند.
گفتند: فلان كس در هوا مى پرد. گفت : مگسى نيز در هوا بپرد.
گفتند: فلان كس در يك لحظه ، از شهرى به شهرى مى رود . گفت : شيطان نيز در يك دم ، از شرق عالم به مغرب آن مى رود. اين چنين چيزها، چندان مهم و قيمتى نيست . مرد آن باشد كه در ميان خلق نشيند و برخيزد و بخسبد و با مردم داد و ستد كند و با آنان در آميزد و يك لحظه از خداى غافل نباشد.
.
* * *
مردان یادگاری
عمليات خيبر بود. داشتيم بچهها را براي رفتن به خط آماده ميكرديم. حاجي هم دور بچهها ميگشت و پا به پاي ما كار ميكرد.درگيري شروع شده بود. آتش عراقيها روي منطقه بود. هر چي ميگفتيم «حاجي! شما برگردين عقب يا حداقل برين توي سنگر.» مگر راضي ميشد؟ از آن طرف، شلوغي منطقه بود و از اين طرف، دلنگراني ما براي حاجي.
(بخشی از خاطرات نقل شده درباره شهید همت)