نامه سرگشاده محمدنادر اخباری به معصومه ابتکار رئیس سازمان حفاظت از محیط زیست
خبر معدوم سازی سگ ها با اسید در یکی از شهرک های صنعتی اطراف شیراز (منبع) در یک هفته گذشته، موجبات تأسف شمار زیادی از فعالان محیط زیست و البته بسیاری دیگر از هموطنان ایرانی را فراهم آورده و باعث ابراز واکنش های مختلفی شده است.
به گزارش مجله اینترنتی اسرارنامه، یکی از این واکنش ها از سوی محمدنادر اخباری روزنامه نگار و پژوهشگر سبزواری به شکل نوشتن یک نامه سرگشاده ی انتقادی به معصومه ابتکار رئیس سازمان محیط زیست ایران، بروز یافته است.
اسرارنامه در ادامه متن کامل این نامه سرگشاده و ضمیمه های متعلق به آن را به پیوست منتشر می کند:
سرکار خانم معصومه ابتکار
ریاست محترم سازمان حفاظت محیط زیست
با سلام و درود،
من هم چون بسیاری از هم نسلانم، روایت برخورد انسانی امام حسن مجتبی با آن سگ را در درس بیست و یکم از کتاب تعلیمات دینی سال دوم ابتدایی دهه ی 60 خواندم و آموختم. کتابی که در دوران حیات بنیانگذار نظام جمهوری اسلامی و توسط متخصصین مذهبی مورد تأیید ایشان، تدوین و منتشر شده بود و در تمامی مدارس مقطع ابتدایی سراسر کشور تدریس می شد.
کما اینکه پیش از آن، روحانیون و معلمین، بر منبر و در مکاتب و مدارس، این روایت آموزنده را به پدران و اجدادمان آموختند.
اما در زمان حال و در حوزه ای که شما مسئول مستقیم حفاظت از آن هستید، با همان مخلوقی که آنگونه مورد مهر و شفقت پیشوای دین قرار گرفت چنان می کنند که گویی یا از احادیث و روایات بی خبرند و یا اساساً اعتقادی به این آموزه ها ندارند.
نا محتمل است که سرکار عالی، تصاویر ویدئوی آخرین مورد از قتل عام بی رحمانه ی سگ ها -علی الظاهر توسط منسوبین حکومت در شیراز- را ملاحظه نفرموده باشید.
سکوت و بی عملی شما در قبال این رفتار غیرانسانی با اولین دوست نوع بشر و جانداری وفادارتر از خود بشر، تنها می تواند حامل دو معنا باشد:
یا شما از روایات و احادیث پیشوایان دین، دست کم آن ها که به مسئولیتتان مربوط هستند، بی اطلاع هستید که در این صورت کرسی ریاست بر زیرمجموعه ای حساس از یک نظام اسلامی، بسی بلندتر از قامت معنوی شماست.
و یا توان عمل به دستوران مسلم پیشوایان مذهبی را ندارید، که در این صورت به شما اطمینان می دهم بسیارند آنانی که هم دغدغه ی دین داشته باشند و هم توانایی ساختن دنیایی که شما نه تنها قادر به ساختنش نبوده اید، بلکه بر ویرانیش نیز افزوده اید.
سرکار خانم ابتکار من در سال 1362 در سن 7 سالگی، به آن چهار پرسش انتهای درس بیست و یکم از کتاب تعلیمات دینی دوم ابتدایی پاسخ داده ام.
حال به عنوان یک شهروند این کشور، حق دارم همان چهار پرسش را عیناً از شما بپرسم و شما نیز به عنوان یک مسئول عالی کشوری، شرعاً و قانوناً موظفید به این چهار پرسش پاسخ دهید. باشد که مطالعه ابتدایی ترین دروس دینی، برای من، برای شما و برای همه ما موثر افتد.
پرسش ها:
1- حضرت امام حسن، به آن سگ چگونه غذا می داد؟
2- آیا تا به حال شما، به حیوانی غذا داده اید؟
3- آن سگ چگونه تشکر می کرد؟
4- چرا آن مرد می خواست، سگ را دور کند؟
با احترام
محمد نادر اخباری
روزنامه نگار و پژوهشگر
پیوست ها:
درس بیست و یکم
با حیوانات مهربان باشیم
روزی حضرت امام حسن (علیه السّلام) مشغول غذا خوردن بود، سگی در مقابلش ایستاده بود و نگاه می کرد.
امام حسن لقمه ای به دهان خودش می گذاشت و لقمه ی دیگری را جلوی سگ می انداخت. سگ آن را می خورد و برای تشکر، دمش را تکان می داد و صدا می کرد و آن حضرت نگاه می کرد.
امام حسن باز لقمه ای جلوی سگ می انداخت.
مردی که از آن جا می گذشت، جلو آمد و گفت: خوب نیست این سگ جلوی شما ایستاده و نمیگذارد به راحتی غذا بخورید. اجازه بدهید آن را بزنم و دور کنم.
امام حسن، فرمود: نه! نه! این کار را مکن. این حیوان زبان بسته را خدا آفریده است. خدا آن را دوست دارد. گرسنه است. من از خدا خجالت می کشم که غذا و نعمت او را بخورم و به این حیوان که مخلوق و آفریده اوست چیزی ندهم، آخر او گرسنه است و به من نگاه می کند
پرسش ها:
1- حضرت امام حسن، به آن سگ چگونه غذا می داد؟
2- آیا تا به حال شما، به حیوانی غذا داده اید؟
3- آن سگ چگونه تشکر می کرد؟
4- چرا آن مرد می خواست، سگ را دور کند؟
برای مطالعه نوشته های بیشتر از محمد نادر اخباری هم اکنون روی اینجا کلیک کنید.