هنرمند، عزیز دل مردم است و همین برایش کافی است
فاطمه شریف نیا نویسنده جوان و از فعالان هنری در سبزوار، با ارسال یادداشت کوتاهی به تحریریه مجله اینترنتی اسرارنامه، نسبت به یکی از غفلت های مهم فرهنگی در سطح شهرستان، به مسئولان مربوطه انتقاد کرده و دلنوشته خود را در این زمینه به رشته تحریر در آمده است.
در ادامه متن نوشته شده توسط فاطمه شریف نیا را مطالعه خواهید کرد:
هنرمند ، عزيز دلِ مردم است و همين برايش كافيست
دردِ دل ِ ساده يك همشهري ...
فكرش را كه مي كنم نمي دانم بايد چه حسي داشته باشم ؟ در كدام هويتم گم شوم ....
گيج و منگ آدم هايی هستم كه دانسته و ندانسته ، چشم بسته و نابسته كاري مي كنند كه آدم مجبور است انگشت حيرت به دهان بگيرد و دمي مات به خيابان ها بگريزد .
سبزوار، شهرم اين روزها غرق در آمدن بهار بود . چه لذتي زيباتر و دلچسب تر از بهار؟
سبزوار شهر ديرينه هاي كهن و باورهاي سبز. شهر سربداران و بيهق. شهر انديشه هاي شريعتي و شهر ساکنان ساده و بی ریای محلات پامنار و سرسنگ.
چرخيدم و بارها در شهر چرخيدم . به بهار خوش آمد گفتم و گاه چنان در نوستالوژي كودكي م غرق مي شدم كه زمان و مكان را گم مي كردم.
با كاروان استقبال از بهار همراه و با كالسكه و موسيقي چرخيدم. شهر پر بود از خوشامدگوي ، پر بود، از لبخند ، از آدم هاي به ظاهر شاد و خندان.
ولي در ميدان سربداران مات نداشته ها شدم. سبزوار شهر من ثروت بي شماري در دل كويري و مهربانش دارد و به داشته هايش مي بالد . از تمام داشته ها و نداشته ها ، كم كاري ها و اهمال كاري ها بعضي اوقات مي شود چشم پوشيد و نديده گرفت ولي وقتی پای غفلت از برخی بزرگان بی بدیل فرهنگ و هنر یک شهر و کشور به میان می آید، آدم دلش مي گيرد!
دل آدم از اين نخبه کشی ها و كم انگاري ها، از ندین و قدر نشناختن ها مي گيرد . دلم گرفت . دلم براي بزرگمردي از سبزوار گرفت . بزرگان نيازمند اين تعريف و تمجيدها نيستند ... هنرمند ، عزيز دلِ مردم است و همين برايش كافيست اما این ماییم که به آن ها نیاز داریم.
دلگيرم از شوراي شهرم، دلگير از باورهاي قومي و قبيله اي و سياست بازي شان.
دلگيرم از كساني كه يادشان رفته محمود بزرگ مرديست از سربداران. مردي كه از دنياي كوچك بعضي بزرگ تر است. دولت آبادي افتخاري ست براي گنجینه ادبيات ايران و حتي جهان . چه برسد به شهر و روستای زادگاهش و چه رسد به دل هاي كوچكِ بعضی از ما...
نمي دانم اگر توجيه شوراي شهر بر ناديده گرفتن نام محمود دولت آبادی ، در قيد حيات بودنش است كه چرا ما در كنار نام دكتر شريعتي اِلماني از حميد سبزواري مي بينيم و اگر به این دلیل نبوده، پس فقط سياست مي تواند پاسخگوي سوال بي جوابي باشد كه ذهن خيلي ها را مي آزارد .
براي بيهق براي سبزوار برای شهرم که عده ای آن را به مسلخ قطع ریشه ها و نابودی اصالت هایش می برند، نگرانم ...
برای مطالعه مطالب بیشتر از همین نویسنده هم اکنون روی اینجا کلیک کنید.