سه نکته از بهاءالدین خرمشاهی درباره حکیم سبزواری
هفته گذشته به مناسبت روز 8 اسفند که در ضمیمه تقویم به عنوان روز حکیم سبزواری نامگذاری شده است، بزرگداشت آن فیلسوف فرزانه در زادگاهش برگزار شد. از جمله بخش های بزرگداشت حکیم سبزواری ارسال و قرائت پیام چندتن از اساتید برجسته فلسفه و بزرگان کنونی ادبیات کشور بود.
به گزارش مجله اینترنتی اسرارنامه، دکتر بهاءالدین خرمشاهی یکی از برجستگانی است که پیام خود را به همایش بزرگداشت حاج ملاهادی برای انجمن فلسفه دانشگاه حکیم سبزواری ارسال کرده است و به سه نکته در زندگی حکیم سبزواری اشاره نموده است که در ادامه متن کامل این پیام را مشاهده خواهید کرد:
پیام استاد بهاءالدین خرمشاهی به بزرگداشت حاج ملاهادی سبزواری در سبزوار
به نام خدا. روان سبزواری، معروف به حاج ملا هادی سبزواری شادباد. آن حکیم فرزان حکمت و عرفان و فلسفه و کلام را در دست کم 8 الی ده اثر به طرز بسیار قابل استفادهای برای جویندگان و پویندگان راه این علوم عقلی، آسان کرده است. وی حتی منظومة فلسفه و منطق، که سروده خودش میباشد را نیز شرح کرده است که هنوز هم یکی از بهترین کتب مرجع و درسی ماست. من پیش مرحوم پدرم، بخشی از شرح منظومه را خواندم که بدلیل مشغلههای ایشان بهعنوان وکیل عدلیه، نتوانستم تا آخر منظومه از محضر ایشان تلمذ کنم. با اینحال، در همان سالهای بعد از پیروزی انقلاب، خدمت استادمان حضرت آقای دکتر مهدی محقق که برایشان دوام عزت و عافیت و طول عمر پر بار و برکت را آرزو میکنم، چند متن منجمله منظومه و شرح منظومه حکیم سبزواری بصورت کامل خوانده شد. از حاج ملا هادی سبزواری. قرار شد من و آقای فانی نیز به کمک یکدیگر، ویراست جدیدی از منطق منظومه با شرح و توضیحات کافی و لازم منتشر کنیم که این هم مشمول زمان و همان گرفتاریهای روزمره شد. امیدوارم این مهم به کوشش شاگردان دیگر ایشان انجام گیرد. ترجمة کامل یا خلاصهای از منظومه هم توسط ایزوتسو به انگلیسی انجام گرفت. ایزوتسو، ایرانشناس و اسلامشناس ژاپنی حقیقتاً یکی از نوابغ روزگار بود. وی برای اولین بار قرآن را از عربی به ژاپنی درآورد. وی به عربی تسلط کافی داشت و عمدتاً در حوزه عرفان و حکمت وقت خود را میگذراند.
اجازه دهید دربارة زندگی حاج ملاهادی سه نکته را ذکر کنم. مسلماً قصد اطاله کلام و یا ذکر نکتهای فنی را ندارم. فقط منباب دانشجوی فلسفه بودن خودم این سه نکته همواره برایم جالب بود و گاه دربارة آنها میاندیشم:
نکته اول آنکه حاج ملاهادی سبزواری به حدی سادهزیست بود که برخی وی را مرتاض نیز لقب دادهاند. گویا غذای اصلی آن حضرت نان خشکیده و گاه نان با دوغ کبود و گهگاه چای غلیظ بود. این سطح از ریاضت و پشت پا زدن به دنیا من را یاد گفته مولانا میاندازد که فرمود: قوت جبریل از مطبخ نبود.
نکته دوم آنکه وقتی عکاسی تازه وارد ایران شده بود و آوازه آن به همه شهرهای بزرگ رسیده بود و به نوعی تفریح دربار شاهنشاهی تبدیل شده بود، حاج ملاهادی بنحو متأملانه با این پدیده برخورد کرد. وقتی عکاس از حاج ملاهادی عکسی گرفت- همان عکس با هیبت و حشمتی که از ایشان برجای مانده و امروزه همه جا منتشر میشود- ایشان اصل موضوع را غیرممکن دانسته و لذا فرمودند: ناممکن است. گفت: اینکه منم، ولی نمیشود. گفتند: چرا نمیشود؟ گفت: اعراض تبعی جوهراند و نقر اعراض از نظر فلسفه که ما تا حالا خواندهایم و درس دادهایم ناممکن است. پس عکس ناممکن است. گفتند: استاد بزرگ، طبق قول حکما، اقوا دلیل بر امکان یک چیز، رخداد آن است. این امر رخ داده، پس این حتماً میشود. حالا تا زمان شما نمیشده از این به بعد میشود که اعراض نقر شوند.
و نکته سوم آنکه پیشتر گفته شد که حاج ملا هادی اول منظومه را سرود، نمیدانم چند بیت است، یا من هو اختفاهُ لفرط نوره/ الظاهر و الباطنُ فی ظهوره... بر این وزن است. شاید از نظر عروضی مفاعلن مفاعلن فعولن باشد. این منظومه خیلی خوش آهنگ است. نمیدانم چند بیت است ولی درحدود 70-80 یا صد صفحه میشود. با شرحش که بیشتر میشود. آقای صدوقی سها بنحو خیلی شیرین آن را شرح و نقل کردهاند. ایشان آوردهاند که حاج ملاهادی گاهی در شرح ابیات خویش گیر میکرده و یک جا آورده است که "شاید مراد ما این باشد". این امر هم غامضیت مطلب و هم امکان تفاسیر متعدد را گوشزد مینماید. امیدوارم دستاندرکاران این بزرگداشت در کار خویش توفیق داشته باشند و بتوانند این قبیل برنامهها را استمرار بخشند.
پایان پیام
* * *
با سپاس از همکاری آقای محمود جهانگیری عضو انجمن علمی فلسفه و حکمت اسلامی دانشگاه حکیم سبزواری و خانم ها نجمه بهنامی فر و الهه رامشینی جهت انتشار این پیام در اسرارنامه
کوچه پس کوچه پیوندها
کلیک کنید:
مهدی محقق: حاج ملاهادی سبزواری از چهره های درخشان اندیشه و تفکر اصیل ایرانی است