در آب گل آلود خودبدی مردم سبزوار

خیز بلند یزدی ها برای تصاحب محمود دولت آبادی

محمود دولت آبادی نویسنده نام آشنای سبزواری است که هرچند سال هاست از آخرین حضور رسمی او در برنامه ها و محافل فرهنگی و هنری زادگاهش سبزوار به دلیل برخی حساسیت های غیرمنطقی می گذرد، اما تقریبا در تمام این سال ها، به طور مستمری در برنامه های مختلف فرهنگی و هنری در همه شهرهای کشور به خصوص تهران که بعضا مقامات دولتی نیز برگزارکننده و یا میهمان آن برنامه ها هستند، حضور می یابد تا جای خالی حضورهای رسمیش در سبزوار بیش از پیش احساس شود.

به گزارش مجله اینترنتی اسرارنامه، یکی از جدیدترین حضورهای محمود دولت آبادی در شهر یزد رقم خورده است که وی به عنوان میهمان ویژه و یکی از سخنرانان نمایشگاه کتابی که توسط وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در این شهر خوشنام کشور برگزار شد، حضور یافت.

طبق آنچه برخی رسانه های محلی یزد نوشته اند، حضور محمود دولت آبادی در این شهر با استقبال گسترده مردم یزد مواجه شده و او بیش از یک ساعت از زمان خود را صرف امضا دادن به هوادارانش در هفتمین نمایشگاه کتاب یزد کرده است.

حتی سایت یزدی نیوز مدعی شده که محمود دولت آبادی در این سفر خود را دارای اصالت یزدی معرفی کرده است. ادعایی که درباره کم و کیف مطرح شدن آن تردید وجود دارد![1] (منبع) اما خیز بلندی محسوب می شود که گویا یزدی ها در غفلت مردم سبزوار برای تصاحب افتخار یکی از بزرگترین نویسندگان معاصر ایران برداشته اند.

به هرحال محمود دولت آبادی که مضمون بیشتر آثارش به طور مستقیم و غیرمستقیم به موضوعات بومی شهر سبزوار و روستاهای اطراف آن تعلق دارد، و با رمانی نظیر کلیدر که به چندین زبان خارجی ترجمه شده، سبزوار را به جهانیان معرفی کرده است، این بار از پس سال ها غیبت از حضورهای رسمی در محافل ادبی و فرهنگی زادگاهش سبزوار به شهر یزد رفته و مورد استقبال مردم و برگزارکنندگان نمایشگاه کتاب وابسته به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در آن شهر قرار گرفته تا یک بار دیگر به ما سبزواری ها ثابت شود که تا چه حد از وجود یک فرهنگ ناپسند خودبدی و قدرناشناسی نسبت به فرزندان شایسته خود  در رنج هستیم و گویی دستگاه های فرهنگی و هنری و نیز دانشگاه های بزرگ سبزوار که در کنار و در بطن فعالیت های علمی و پژوهشی قطعاً رسالت توجه و شکوفاسازی ظرفیت های بومی این شهر را دارند، سال هاست در قبال برخی از مهمترین شخصیت ها و رویدادهای حائز اهمیت شهر دیرینه های پایدار دچار یک رفتار خنثی و انفعالی شده اند!

در ادامه مجله اینترنتی اسرارنامه سخنان محمود دولت آبادی در نمایشگاه کتاب یزد را به نقل از خبرگزاری ایسنا منتشر می کند:


دیدگاه محمود دولت آبادی درباره ادبیات

محمود دولت‌آبادی با حضور در نمایشگاه کتاب یزد از ادبیات سخن گفت و برای حاضران داستان خواند.
به گزارش ایسنا، این نویسنده پیشکسوت عصر روز یکشنبه (دهم اسفندماه) در بخش جنبی هفتمین نمایشگاه کتاب وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در یزد حاضر شد و برای حاضران در خصوص جایگاه ادبیات گفت: ادبیات از درون هر نویسنده آغاز می‌شود و گسترش می‌یابد. ادبیات ناشی از تجربیاتی است که از خود نویسنده، خانواده و محیط کارش سرچشمه می‌گیرد.

او همچنین اظهار کرد: وقتی که از بوم حرکت می‌کنیم و به نقطه خلاقیت می‌رسیم ادبیات خلق می‌شود. در آن زمان است که همه انسان‌های سراسر دنیا می‌توانند ادبیات خلق‌شده را مطالعه کنند.

دولت‌آبادی درباره تفکیک ادبیات بومی از ادبیات غیربومی گفت: تفکیک‌سازی این دو از یکدیگر غیرمنطقی است و نمی‌توان آن‌ها را از یکدیگر جدا دانست. ادبیات یک امر انسانی است.

این نویسنده در این مراسم بخشی از رمان «روزگار سپری‌شده مردم سالخورده» را که به چاپ سوم هم رسیده است برای حاضران خواند.

هفتمین نمایشگاه کتاب یزد که به همت موسسه نمایشگاه‌های فرهنگی ایران، اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان و با حمایت معاونت امور فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برگزار شده تا 15 اسفندماه در محل دائمی نمایشگاهای بین‌المللی یزد پذیرای علاقه‌مندان به کتاب و کتاب‌خوانی است.

منبع: خبرگزاری ایسنا

گفتنی است، در دومین روز از سال 93 در حالی که شادمانی ایام نوروز بر فضای عمومی کشور غالب بود، گروهی از افراد تندرو، بنرهای تبلیغاتی جدیدترین کتاب منتشر شده محمود دولت آبادی در سبزوار را پاره کرده و انتشارات آن را تهدید نمودند.(منبع1) ، (منبع2)

این اتفاق در حالی به وقوع پیوست که سال 93 به فرموده مقام معظم رهبری به عنوان سال فرهنگ و اقتصاد با عزم ملی و مدیریت جهادی نام گذاری شد و از طرفی دیگر هم کتاب جدید محمود دولت آبادی، دارای مجوز چاپ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بود و هم نویسنده اش یکی از شهروندان قانونی و بدون هیچ گونه محکومیت و پیگرد قضایی در کشور بود و از همین رو مهاجمان خاطی هرگز جرأت نکردند خود را علناً معرفی کرده و مسئولیت اقدام غیرقانونیشان را بپذیرند. با این حال این اقدام نشان داد نوعی روحیه سرکشی و گریز از قانون و فرهنگ مذموم خودبدی و قدرناشناسی نسبت به بزرگان در شهر دیرینه های پایدار به وجود آمده است.

البته در طول یک سال بعد از واقعه ضدفرهنگی دوم فروردین 93 در سبزوار، که هیچ فرد یا گروهی مسئولیت آن را نپذیرفت، علاقه مندان مطالعه و دوستداران فرهنگ سبزوار به صورت پیوسته و آشکار اقداماتی نظیر برگزاری مراسم جشن تولد 74 سالگی محمود دولت آبادی و رونمایی از تمبریادبود آقای رمان ایران با حضور شماری از اعضای شورای شهر و پدر شهیدان فتاحی، به افتخار این نویسنده در سبزوار (منبع) و نیز انتشار مطالب متعدد در رسانه های محلی غرب خراسان رضوی از جمله سایت های اسرارنامه، سبزواریان، عصر سبزوار، نشریه صدای ملت و ... انجام دادند که احتمالاً بخشی از این اقدامات واکنش هایی تلافی جویانه البته به شیوه ای قانونی ، صلح آمیز و علنی نسبت به تندروی های صورت گرفته در ابتدای سال 93 بوده است.

 


توضیحات:

1- پس از انتشار این مطلب آقای حمید معماری یکی از مخاطبان فرهیخته اسرارنامه و نویسنده کتاب معماری و معماران سبزوار طی ارسال پیامی، داشتن اصالت یزدی برای محمود دولت آبادی را تأیید کرد.

او حتی علاوه بر اصالت یزدی یک اصالت کرمانی را نیز برای محمود دولت آبادی بیان کرد که از این بابت می توان گفت با توجه به آنکه محمود دولت آبادی و والدینش تولد یافته روستای دولت آباد سبزوار هستند و اجدادشان از مهاجران یزدی و کرمانی هستند، بنابراین این نویسنده برجسته ادبیات فارسی، می تواند حلقه پیوند خوبی بین سه شهر تاریخی و فرهنگی یزد، کرمان و سبزوار باشد که اتفاقا به لحاظ جغرافیایی نیز شباهت های زیادی با یکدیگر دارند.

متن کامل ارسال شده از سوی حمید معماری در ادامه منتشر می شود:

ادعای محمود دولت آبادی در مورد یزدی بودنش درست است. او نه تنها یزدی بلکه از طرفی کرمانی نیز است. البته سبزوار یزدی و کرمانی زیاد دارد. در حدود یکصد سال پیش عده ای از کرمان و یزد به سبزوار مهاجرت کرده و در این شهر مشغول کار و زندگی شدند. خانواده ما نیز کرمانی و یزدی بودند. محمود دولت آبادی پس از دریافت و مطالعه کتاب معماری و معماران سبزوار یاداشتی برای اینجانب ارسال کرد که در آن به یزدی و کرمانی بودن خاندان خود اشاره می کند.
حميد معمارى،
هنرمند گرامى سرانجام كتابِ بسيارخوب وپرزحمتِ شما را به دقًّت ديدم،ورق زدم و بخشهايى از آن را خواندم، براستى خسته نباشيد، مى توانم حدس بزنم شماچه بسيار زحمت كشيده ايد و مى دانم چنين زحمتى جزازسر ِعشق نمى توانسته باشد، شخصاًهميشه شيفته ى معمارى بوده ام وآرزوى نابر آورده اى دارم كه هيچ يك از فرزندانم مجال نيافتند معمارى بخوانند، زمانه و روزگار به افزوده ى رذالت هاى بشرى مانع شدند.بماند، از مشاهده ى كار شمابسيار خرسند شدم ومتوجٰه شدم كه افزون بر علاقه ام به معمارى وتحسين زحماتِ شما،نسبت هاى ديگرى هم بامعمارانى كه شما(چه نيكو كارى)معرّفى كرده ايد دارم: - استاد حمزه،پدر شريفِ شمادر سبزوار يكى از يادهاى خوبِ من درسبزوار است و ميرزاابراهيم از بستگانِ محترم من است كه شاگردىِ پدر شما را مى كرد در سال هايى كه من درسبزوار منزلِ ايشان سرباربودم ودر آن خانه اى كه درش رو به "َح يط" باز مى شد. در آن خانه صحبت از مردى مى رفت كه " اوستِ حمزه" ناميده مى شد، واز ميرزاابراهيم كه آرزوى بزرگ أن خانه بود.
خانواده ى مادرى پدر ِمن،ازمهاجران يزد، وخانواده ى پدرىِ مادر من از مهاجرانِ كرمان بوده اند،البته معمار نبوده اند.
كارى كه انجام داده ايد درمقام فرزندچنان پدرى"استادحمزه" دقيقاً ياد آورمنِش چنان پدرنيكى ست،درود به شما و روانِ آن انسانُ شريف وزحمتكش وبسيار مسؤل وكم سخن وپركار ودقيق.
. آرزومندِ توفيق براى شما- محمود دولت آبادى ارديبشت١٣٩٣تهران

 

کوچه پس کوچه پیوندها

کلیک کنید:

پدر شهیدان فتاحی: محمود دولت آبادی هر کجا بنشیند بزرگ است/ جرأت به خرج دهیم، قدر بزرگانمان را بدانیم

نظرت را بنویس
comments

محمد ابراهیم اکبری

سلام .... متاسفانه رویکرد غالب مسولین در سبزوار ننوشتن مشق از ترس غلط داشتن است. برای انها تنها مسیر بی خطر در فعالیت های علمی فرهنگی و هنری حرکت در مسیرهای تکراری و پر تردد است که خدای نکرده اگر پنچل هم کنند ده ها نفر برایشان ترمز می زنند و نمی گزارند چهار چرخ ریاستشان بی حرکت بماند . این است که ...افسردگی ...امید به روزی که نسیم سلام ما را به شکوفه ها و باران برساند.

هم استانی

هر انسانی دهها جدّ دارد و بنابراین می تواند چندین اصالت داشته باشد, ضمن اینکه ایشان از طرف اجداد مادری یزدی و کرمانی هستند و این از اصالت سبزواری دولت ابادی چیزی نمی کاهد

حمید معماری

ادعای محمود دولت آبادی در مورد یزدی بودنش درست است. او نه تنها یزدی بلکه از طرفی کرمانی نیز است. البته سبزوار یزدی و کرمانی زیاد دارد. در حدود یکصد سال پیش عده ای از کرمان و یزد به سبزوار مهاجرت کرده و در این شهر مشغول کار و زندگی شدند. خانواده ما نیز کرمانی و یزدی بودند. محمود دولت آبادی پس از دریافت و مطالعه کتاب معماری و معماران سبزوار یاداشتی برای اینجانب ارسال کرد که در آن به یزدی و کرمانی بودن خاندان خود اشاره می کند. حميد معمارى، هنرمند گرامى سرانجام كتابِ بسيارخوب وپرزحمتِ شما را به دقًّت ديدم،ورق زدم و بخشهايى از آن را خواندم، براستى خسته نباشيد، مى توانم حدس بزنم شماچه بسيار زحمت كشيده ايد و مى دانم چنين زحمتى جزازسر ِعشق نمى توانسته باشد، شخصاًهميشه شيفته ى معمارى بوده ام وآرزوى نابر آورده اى دارم كه هيچ يك از فرزندانم مجال نيافتند معمارى بخوانند، زمانه و روزگار به افزوده ى رذالت هاى بشرى مانع شدند.بماند، از مشاهده ى كار شمابسيار خرسند شدم ومتوجٰه شدم كه افزون بر علاقه ام به معمارى وتحسين زحماتِ شما،نسبت هاى ديگرى هم بامعمارانى كه شما(چه نيكو كارى)معرّفى كرده ايد دارم: - استاد حمزه،پدر شريفِ شمادر سبزوار يكى از يادهاى خوبِ من درسبزوار است و ميرزاابراهيم از بستگانِ محترم من است كه شاگردىِ پدر شما را مى كرد در سال هايى كه من درسبزوار منزلِ ايشان سرباربودم ودر آن خانه اى كه درش رو به "َح يط" باز مى شد. در آن خانه صحبت از مردى مى رفت كه " اوستِ حمزه" ناميده مى شد، واز ميرزاابراهيم كه آرزوى بزرگ أن خانه بود. خانواده ى مادرى پدر ِمن،ازمهاجران يزد، وخانواده ى پدرىِ مادر من از مهاجرانِ كرمان بوده اند،البته معمار نبوده اند. كارى كه انجام داده ايد درمقام فرزندچنان پدرى"استادحمزه" دقيقاً ياد آورمنِش چنان پدرنيكى ست،درود به شما و روانِ آن انسانُ شريف وزحمتكش وبسيار مسؤل وكم سخن وپركار ودقيق. . آرزومندِ توفيق براى شما- محمود دولت آبادى ارديبشت١٣٩٣تهران
پربازدیدترین محبوب‌ترین‌ها پرونده ویژه نظرات شما