فلسفه در ایران همواره جاری و ساری بوده است / میراث حکمی ایران سینه به سینه به فلاسفه آتن می رسد

یک عضو هیئت علمی موسسه حکمت و فلسفه ایران معتقد است: در ايران فلسفه همواره جاري و ساري بوده است به این صورت که هريک از فلاسفه بزرگ ايران، نزد فیلسوف قبل از خود شاگردی کرده و از میراث فلاسفه قبل از خود بهره مند شده است و بدين ترتيب جريان فلسفه در کشور ما سينه به سينه و استاد به استاد به فلاسفه بزرگ آتن می رسد.
به گزارش مجله اینترنتی اسرارنامه، دکتر منوچهر صدقی سها که دوشنبه شب در همایش بزرگداشت حکیم حاج ملاهادی سبزواری در این شهر سخنرانی می کرد، در توضیح این دیدگاه افزود: خود بنده می توانم سینه به سینه ، استاد به استاد از طریق حاجی سبزواری و دیگران خودم را به فارابی متصل می کنم. فارابی نیز یقیناً به اسکندریه متصل است و اسکندریه نیز به آکادمی های آتن متصل می شود. جریانی که در هیچ کجای دنیا سابقه ندارد.
وی سپس به طور مختصر به ذکر نام زنجیره ای از اساتید و شاگردان فلسفه در ایران از دوره کنونی تا دوران فارابی پرداخت و گفت: خود بنده تصحیح شرح منظومه را در حدود کمتر از 20 سالگی در خدمت استادم آقا یحیی عبادی طالقانی شروع کردم که او شاگرد سیدمیرزا آقای ترابی دامغانی بود و او شاگرد حاج فاضل خراسانی و حاج فاضل شاگرد بلافصل حکیم سبزواری بود.
عضو پژوهشگاه علوم اسنانی و مطالعات فرهنگی همچنین گفت: از راه دیگر تتمه شرح منظومه را خدمت آقای محمدحسین خراسانی خواندم که او شاگرد آقا بزرگ حکیم شهیدی مشهد، او شاگرد سیدمحمد خادم باشی سروقد و او نیز شاگرد بلافصل حکیم سبزواری بود.
وی ادامه داد: حاجی سبزواری عمدتاً شاگرد ملاعلی نوری است. او شاگرد آقا محمد بیدآبادی ، او شاگرد سیدحیدر آمری، او شاگرد محقق فیض، فیض شاگرد صدرالمتألهین، او شاگرد ضیاء العرفای رازی در کاشان ، او شاگرد ملامیرزاجان باغنوی شیرازی، او شاگرد جمال الدین محمود خلیفه دوانی، او شاگرد پدرش صدرالدین اسعد دوانی، او شاگرد میرسیدشریف جرجانی، او شاگرد قطب الدین رازی، او شاگرد قطب شیرازی، او شاگرد خواجه نصیر، او شاگرد فخرالدین محمد داماد نیشابوری، او شاگرد سیدصدرالدین سرخسی، او شاگرد اسدالدین گیلانی، او شاگرد ابوالعباس لوکری، او شاگرد بهمنیار تلمیذ، او شاگرد ابوعلی سینابود.
صدقی سها سپس اظهار داشت: بین ابوعلی سینا و فارابی یک حلقه مفقوده بود که آن هم با بررسی هایی که انجام دادیم آشکار شد.
وی افزود: ابن سینا شاگرد ابوسهل مسیحی، او شاگرد یحیی بن عدی و او شاگرد و خلیفه فارابی است. این ها دانه دانه نزد یکدیگر درس خوانده و به هم متصلند و اگر همينطور سلسله مراتب را دنبال کنيم مي رسد به اسکندريه و حوزه فلسفی اسکندريه هم به آکادمی بزرگ آتن در عصر باستان و فلاسفه مشهور آن وصل مي شود.
این عرفان پژوه و فیلسوف مدرس دانشگاه های ایران،سپس تصریح کرد: البته من یک طریق را عرض کردم و معنایش این نیست که این شخصیت ها فقط یک شاگرد و یک استاد داشته اند، بلکه هریک از آن ها ممکن است از محضر چند استاد بهره گرفته باشند و چندین شاگرد را تربیت کرده باشند.

صدوقی سها در ادامه به مقایسه بین جریانات فلسفی غرب با ایران پرداخت و گفت دو تن از فلاسفه بزرگ غرب که شهرت زیادی دارند کانت و دکارت هستند که یکی معاصر با صدرالمتألهین ملاصدراست و دیگری تقریبا معاصر حکیم سبزواری است اما در سنت فلسفی غربی هیچ جریانی وجود ندارد که از یکی از فلاسفه آغاز شده باشد و استمرار داشته باشد و بتوان نسل اندرنسل فیلسوفان و اساتید فلسفه ای را پیدا کرد که شاگرد مستقیم فلاسفه قبلی بوده باشند.

وی سپس گفت: از اين بابت جای دست افشاني و افتخار براي ماست که در چنين خاکي به سر مي بريم.

این پژوهشگر در ادامه اظهاراتش به نقل خاطره ای از کرامات حکیم حاج ملاهادی سبزواری پرداخت و گفت: شرح منظومه حکیم حاج ملاهادی سبزواری از چنان اهمیتی در فلسفه اسلامی برخوردار است که امروز کسی نمی تواند بدون درک منظومه حاج ملاهادی سبزوار داخل ساحت فلسفه اسلامی بشود.

شرح سخنان دکتر صدوقی سها درباره جایگاه با اهمیت حکیم سبزواری در فلسفه اسلامی، در مطالب بعدی همین مجله منتشر خواهد شد.

 

نظرت را بنویس
comments
پربازدیدترین محبوب‌ترین‌ها پرونده ویژه نظرات شما