علی شکیبی

شبکه های اجتماعی، تهدید یا فرصت؟

علی شکیبی: رسانه ها در طول تاریخ همواره نقش مهم و اساسی در جهت دهی و پیشبرد رویدادهای اجتماعی ، سیاسی و فرهنگی جوامع داشته اند. نقشی که روز به روز در حال پر رنگ تر شدن و قدرتمند تر شدن است. امروزه رسانه ها بازیگران اصلی کارزارهای انتخاباتی ، توافقات و قراردادهای بین المللی وکلیه رخدادهای جهانی به شمار می روند.

با گسترش رسانه ها و راحت تر شدن ایجاد رسانه و دسترسی به آنها به مرور قوانین و متعارفهایی جهت جلوگیری از سوء استفاده و آسیب های رسانه ای مقرر گردید.

 اخیرا اما با ورود و پیشرفت سریع نفوذ شبکه های مختلف اجتماعی بین افراد جامعه شاهد هستیم که امروز هر فرد می تواند خود به تنهایی نقش یک رسانه را ایفا کند. نقشی که شاید ناخود آگاه به دست اکثر افراد سپرده شده بدون آنکه از حساسیت ، اثر گذاری و بایدها و نبایدهای آن آگاهی داشته باشیم.

با مرور رویدادهای یک یا دو سال گذشته به وضوح نقش این دست رسانه های فردی را در بعضی از این اتفاقات می بینیم. زمانی وجودشان برایمان مثبت بود و گاهی ناخواسته نقش منفی به خود گرفته اند.

به طور مثال رئیس جمهور نمی تواند نقش اساسی شبکه های اجتماعی، در جذب رای میلیونها جوان ایرانی را در روزهای حساس تبلیغات انتخاباتی نادیده بگیرد. یا در موارد متعددی اثر موج اجتماعی راه افتاده در این شبکه ها را در جلسات هیئت دولت ، مجلس و موضع گیریهای مسوولین دیده ایم.

مانند آنچه در مورد دختران شین آبادی رخ داد و سیل اعتراض مجازی کاربران اینترنتی نسبت به تعلق دیه نصف یک مرد به آن دخترها به گوش مسوولین رسید و به نوعی آنها را مجبور به پرداخت دیه کامل به دختران شین آبادی که در حادثه آتش سوزی مدرسه سوخته بودند نمود.

 گاهی ابعاد اثر گذاری این شبکه ها جهانی می شود مانند کمپین جهانی که جهت حمایت و کمک به بیماران ALS با عنوان «چالش آب و یخ» ظرف مدت کوتاهی تقریبا تمام دنیا را درگیر خود کرد.

اما آنچه مهم است بدانیم اینکه این ابزار مفید و اثر گذار می تواند روی زشت، غیر انسانی و آسیب رسان نیز به خود بگیرد. زمانی که هر فرد نسبت به آنچه در این فضا منتشر می کند آگاهی نداشته باشد یا احساس مسوولیت نکند.

رواج شایعات، توهین، بی اخلاقی و بی توجهی به حریم خصوصی خود و دیگران از مسائلی است که می تواند رسانه های مجازی را از مسیر مثبت خود دور کند. نمونه آسیب هایی که استفاده نادرست از شبکه های اجتماعی به جامعه ما زده کم نیستند. مانند داستان خجالت آور توهین به «لیونل مسی» که آبروی ملی ما را به باد داد یا توهین به بعضی شخصیتهای سیاسی نظام که ضمن غیر اخلاقی بودن کار زمینه هجمه و موضع گیری جریانهای افراطی علیه فعالیت آزاد شبکه های اجتماعی را فراهم آورد.

 گاهی آبروی یک انسان را به باد دادیم بدون توجه به لطمات روحی و شخصیتی جبران ناپذیری که به زندگی او می زنیم و گاهی حتی در مرگ و زندگی یک شخص نقش داشتیم. نمونه تازه آن پرونده شادروان ریحانه جباری. در این قضیه به نوعی از آسیب رسانی رسانه ای بر می خوریم که در آن جامعه مجازی در راهی انسان دوستانه و خیر تلاش بی دریغی کرد تا مانع اعدام یک انسان «هر چند شاید گناه کار» شود .اما نا آگاهی، تعصب، قضاوت مغرضانه و توهین و تهدید و تحقیر اولیای دم عملا باعث پیچیده تر شدن کار و دشوارتر شدن رویه کسب رضایت از خانواده مقتول شد.

اگر هر کدام از ما قبل از اینکه کورکورانه به حمایت از ریحانه بپردازیم ابتدا به پرونده قضایی او نگاهی می انداختیم تا بتوانیم مستدل و منطقی از او دفاع کنیم، اگر این نکته را درک میکردیم که برانگیختن احساسات و تحت فشار قرار دادن اولیای دم و پس از آن توهین و هتاکی به آنها ممکن است نتیجه عکس دهد، شاید و یا شاید اکنون ریحانه جباری زیر خروارها خاک نبود. هر چند در اعدام او عوامل مختلفی نقش داشتند و نمی توان تنها رسانه ها را مقصر دانست.

مهم این است که ما به سهم خود در قامت یک فرد در جامعه و کسی که به نوعی صاحب قلم هستیم در رسانه شخصی خود با درک عواقب احتمالی آنچه بر زبان می آوریم یا می نویسیم با آگاهی و رعایت اصول اخلاقی به ابراز عقیده و اندیشه خود بپردازیم.

نویسنده: علی شکیبی

منبع: من فکر می کنم / نشریه دانشجویی دانشگاه حکیم سبزواری

 

کوچه پس کوچه پیوندها

کلیک کنید:

شبکه های اجتماعی و ایرانی ها

نظرت را بنویس
comments
پربازدیدترین محبوب‌ترین‌ها پرونده ویژه نظرات شما