خاطره عکاس انقلابی سید محمد حسین رحمتی از اولین آشناییش با کتاب های دکتر شریعتی
دکتر علی شریعتی یکی از متفکران بزرگ معاصر و از مبارزان سیاسی و اجتماعی ایران در دوران طاغوت بود.
به گزارش مجله اینترنتی اسرارنامه، اندیشه های دکتر شریعتی در چند دهه خیر همواره اقشار جوان و تحصیل کرده جامعه را به خود جذب کرده است. مرحوم استاد سید محمد حسین رحمتی که یکی از پیشکسوتان عرصه هنرهای تجسمی استان قم بود و در زمان انقلاب نیز در زمره عکاسان انقلابی قرار گرفته بود، از جمله کسانی است که در جوانی با آثار دکتر شریعتی آشنا شده و کتاب هایش را در حالی که با اسامی مستعاری نظیر علی سبزواری و علی مزینانی منتشر می شده، مطالعه می کرده است.
مرحوم رحمتی که به تازگی دارفانی را وداع گفته است، در خلال مصاحبه ای که در زمان حیاتش انجام داده و خاطراتش از دوران انقلاب بیان کرده است، به آشنا شدن با آثار دکتر شریعتی در دهه 1350 و شور و شوق انقلابی نسل جوان ایران در آن سال ها اشاره می کند:
درحاشيه انتشار اثر تصويري «قم در انقلاب»
ناديدههايي از شهر خون و قيام
سيدمحمدحسين رحمتي در خانوادهاي با گرايشهاي سياسي و مذهبي متولد و بزرگ شدهام. پدرم كاسب متوسطي بود، اما در مسائل اجتماعي بسيار فعال بود و به خاطر فعاليتهاي سياسياش از ظهر 15 خرداد 1342 از شهر فرار كرد و بيش از سه ماه در روستاهاي اطراف ساوه مخفي بود، همين موضوع گرايشهاي سياسي را در خانواده ما تشديد كرد. در نوجواني با به وجود آمدن يك فرصت تاريخي در سالهاي 54 و 55 با كتابهاي دكتر شريعتي كه با نامهاي مستعار علي مزيناني سبزواري و... منتشر ميشد، آشنا شدم. نسل مذهبي و جوان آن سالها سرشار از شور انقلابي بود. وقتي در مراسم فوت مشكوك آقامصطفي خميني در پاييز 1356 در مسجد اعظم قم بسياري از همكلاسيها، دوستان و حتي معلم دبيرستانم را ديدم، شگفتزده شدم، زيرا انقلاب در انديشهها نفوذ كرده بود و ديگر تغيير رژيم فكري دستنيافتني جلوه نميكرد.
وقتي در ديماه 1356 در روزنامه اطلاعات به امام خميني اهانت شد، آتش انقلاب شعله كشيد، انقلابي كه ديگر قابل كنترل و سركوب نبود، زيرا ملت با تمام استعداد تاريخي و ذاتياش به ميدان آمد و ديديم آنچه را كه رخ داد. اولين تجربيات عكاسي را در خانه جوانان هلالاحمر قم به دست آوردم. ابتدا يك دستگاه دوربين «لوبيتل دو» داشتم، اما كمكم كه در عكاسي پيشرفت كردم، همزمان با اولين خيزشهاي انقلاب اسلامي يك دستگاه دوربين «كانن اف. تي. بي» را ـ كه دوربيني حرفهاي بود ـ تهيه كردم و به فكر افتادم از صحنههاي انقلاب عكس بگيرم. كار خطرناكي بود، اما آن وقتها شور انقلابي مجالي براي اين واهمهها نميگذاشت. در خانه زيرپله پشتبام با نئوپان تاريكخانهاي را درست كرده بودم كه حتي نميتوانستم داخل آن بايستم. فيلمها را داخل كاسهاي لعابي با دارويي كه خودم ميساختم و حرارتش را با بخاري تنظيم ميكردم، ظاهر ميكردم. به همين دليل بعضي از فيلمها هنگام ظهور در اثر تماس با ديواره كاسه خراش برداشتهاند. در همين لابراتوار كوچك عكس امام را كه از يك عكس قديمي كپي كرده بودم، تكثير و در چهلم آقامصطفي خميني در مسجد اعظم پخش كردم.
در حدود 30 حلقه عكس سياه و سفيد از رويدادهاي انقلاب در قم و تهران تهيه كردم كه از زمستان 1356 تا روز رأي به جمهوري اسلامي در 12 فروردين 1358 را دربرميگيرد و تعداد 150 عدد آن در اين كتاب چاپ شده است. از دوست عزيزم آقاي ابوالقاسم خوشرو به خاطر در اختيار گذاشتن تصاوير بازگشايي فيضيه ـ صفحات 69 و 76 ـ بسيار متشكرم. همچنين از آقايان سيد محمود حسيني، مديرعامل شركت تعاوني ناشران قم و ابراهيم سليماني كه با همفكري آنها اين كتاب شكل گرفته است، صميمانه سپاسگزارم. اميد است انتشار اين تصاوير كه در سيامين سال پيروزي انقلاب اسلامي انجام شد، تجديد خاطرهاي باشد با روزها و آرمانهاي انقلاب اسلامي و صاحبان اصلي آن، يعني مردمي كه به اميد زندگي بهتر و رعايت قوانين اسلامي به ميدان آمدند و تا امروز هزينههاي آن را پرداختهاند.
منبع: جوان آنلاین
کوچه پس کوچه پیوندها
کلیک کنید:
نگاهی به زندگی و مبارزات دکتر علی شریعتی با چند داستانک متفاوت