روایت خواهر شهید حسین فهمیده از فریادی که شهادت برادرش را اعلام کرد

هشتم آبان ماه سالروز شهادت حسین فهمیده بسیجی 13 ساله و غیور ایرانی است که با ایثار و شجاعت هرچه تمام تر در جبهه های جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، به مقابله با تانک های دشمن بعثی شتافت و برای سد کردن راه دشمن به بذل جان خود پرداخت.

به همین علت 8 آبان در تقویم جمهوری اسلامی ایران به عنوان روز بسیج دانش آموزی نام گرفته است.

از آنجایی که در آستانه فرارسیدن این روز هستیم، اداره آموزش و پرورش سبزوار با دعوت از دوتن از اعضای خانواده معزز شهیدان داوود و حسین فهمیده به سبزور سعی کرده است، طی برگزاری مراسمی یاد و خاطره آن دانش آموز ایثارگر بسیجی را زنده نگاه دارد و درسی هایی را از ایام پرحماسه دفاع مقدس به دانش آموزان امروزی سبزوار بدهد.

خبر حضور خواهر و پدر شهیدان فهمیده در پایگاه خبری و اطلاع رسانی آموزش و پرورش سبزوار به شرح زیر منتشر شده است:

"حسین ریزه کو؟"  فریادی که شهادت فهمیده را اعلام کرد

"حسین ریزه کو؟"  فریادی که شهادت فهمیده را اعلام کرد. این فریادی بود که فرمانده در هنگام انفجار ناگهانی تانک خطاب به دیگران گفت

خواهر شهیدان محمد حسین و داوود فهمیده در جمع دانش آموزان سبزواری که به یاد 36هزار دانش آموز شهید ایرانی و 180دانش آموز شهید شهرستان سبزوار در محل سالن شهید مشکانی گرد هم آمده بودند با بیان این جمله به ذکر خاطرات  محمد حسین فهمیده پرداخت.

فرشته فهمیده که در کنار پدر خود در یادواره ي شهدای دانش آموزی حضور یافته بود، جسارت را مهمترین بعد شخصیتی شهید فهمیده عنوان کرد و گفت: حسین همیشه با کارهایی که در مخیله ي ما هم خطور نمی کرد ما را غافلگیر می کرد.

وی با اشاره به شیطنت های شیرین این شهید در دوران کودکی او گفت: ما همیشه نگران این بودیم که آیا حسین امروز سالم به خانه بر می گردد؟

وی در قسمت دیگری از سخنان خود با اشاره به ارادت این شهید به امام خمینی(ره) گفت: هرگاه رادیو و تلویزیون نام امام را بیان می کرد جانم امام از زیان این شهید نمی افتاد.

وی با اشاره به خاطره حضور شهید حسین فهمیده  در تهران برای ملاقات با امام در اولین روزهای ورود ایشان به ایران گفت: به رغم این که شهید فهمیده به تازگی از بیمارستان مرخص شده بود ولی مدت سه روزدر تهران مستقر شد تا با چشم خود ورود امام خمینی(ره) را ببیند.

این خواهر شهید در ادامه به ذکر خاطره ای از مادر شهید بختیاری پرداخت و گفت: این مادر شهید پس از حضور در منزل ما، چفیه ای كه متعلق به حسین بود را به مادرم تقدیم کرد و گفت: شهید مختاری وصیت کرده است که این چفیه به مادر حسین رسانده شود.

وی در تشریح این خاطره گفت: به گفته ي شهبد بختیاری؛ شب شهادت حسین، او سر بر بالین شهید مختاری گذاشته و گفته است چون دلتنگ مادر است و از وی خداحافظی نکرده می خواهد که یک بار دیگر مادرش را ببیند.

وی به نحوه ي شهادت شهید فهمیده از زبان همرزمان او پرداخت و گفت: هنگامی که انفجار تانک به هوا برخواست شهید مختاری با صدای بلند از دیگر همزرمان خواست که حسین ریزه کو؟ و منظور او تنها، شهید فهمیده بود.

وی ادامه داد: شهید مختاری به عنوان فرمانده ي حسین، جناره ي تکه تکه شده ي او را از زیر تانک جمع کرده بود و برای تحویل آورده بود.

وی ارادت شهید فهمیده را به امام خاطر نشان شد و ادامه داد: این ارادت باید در تک تک نوجوانان و جوانان ما وجود داشته باشد.

خواهر شهید فهمیده  ادامه داد: ما همیشه مدیون شهدا هستیم و برگزاری این گونه مراسم، کمترین کاری است که انجام می دهیم .

وی خاطر نشان کرد: با ید همیشه پشت سر ولایت فقیه حضور داشته و فرامین ایشان را به گوش جان عمل کنیم.

پدر شهید داوود و محمد حسین فهمیده نیز در این مراسم خطاب به دانش آموزان گفت: باید واژه ي شهید و شهید پژوهی  را معلمان و دانش آموزان بیشتر در زندگی خود ترویج دهند.

وی ادامه داد: خانواده های شهدا تنها احترام به مقام شهید و شهادت را می خواهند و هیچ توقع دیگری ندارند.   

وی از دانش آموزان ومعلمان خواست تا بیشتر در وصیت نامه ها و زندگینامه های شهدا، درباره ي واژه ي شهيد و شهادت تفکر و پژوهش نمایند.

در ابتدای این مراسم معاون مدیر کل و مدیر آموزش و پرورش و فرمانده ی شپاه ناحیه ي سبزوار با قدردانی از حضور مسؤولین و دانش آموزان در مراسم یادواره ي شهدای دانش آموز، خواستار ترویج فرهنگ شهید و شهادت در بین دانش آموزان شد.

یادآور می شود در این مراسم گروه های ویژه ي دانش آموزی به اجرای سرود زیبایی پرداختند و همچنین دانش آموزان حاضر در مراسم به صورت گروهی سرود شهید فهمیده را اجرا کردند.

منبع: پایگاه خبری و اطلاع رسانی آموزش و پرورش سبزوار

 

کوچه پس کوچه پیوندها

کلیک کنید:

خاطرات یک شهید سبزواری از واحد تدارکات جبهه های دفاع مقدس

نظرت را بنویس
comments

از کوی یار و 13 ابان شکر خدا سربدار بارانی شدیم

احمد

با سلام پیکر شهیدفهمیده چند روز در گلخانه شهدای آبادان نزد ما بود لباس آبی بلوز مانند شلوار لی و کفش های بوت مانند با موی پرپشت رو به بالا و اینکه بدنش سالم بود بنابراین زیر تانک نرفت و هیچ نارنجکی نمی تواند تانکی را منهدم کند اگر نارنجکی هم منفجر شود بدن فرد لت و پاره میشود روحش شاد
پربازدیدترین محبوب‌ترین‌ها پرونده ویژه نظرات شما