وبسایت سبزوارنیوز در روزهای اخیر مصاحبه ای را با دکتر موسی الرضا امین زارعین یکی از چهره های شاخص دانشگاهی ، فرهنگی و ورزشی دیار سربداران منتشر کرد که به دلیل ارزش محتوایی این مطلب و شخصیت ارزشمندی که مورد مصاحبه قرار گرفته است، اسرارنامه قصد دارد به بازنشر این مطلب بپردازد.

گفتنی ست، نام و معرفی کامل دکترامین زارعین پیش از این در فهرست چهره های برجسته دانشگاهی و علمی سبزوار در مجله اینترنتی اسرارنامه درج شده است. شما گرامیان می توانید برای مطالعه این فهرست در حال تکمیل هم اکنون روی اینجا کلیک کنید.

اینک متن کامل مصاحبه سبزوارنیوز با دکتر امین زارعین:

با بال شکسته پر کشیدن هنر است

موسي الرضا امين زارعين پژوهشگر واستاد نمونه سال 1338در سبزوار در خانواده ايي مذهبي متولد شد.

در دوران جواني بر اثر حادثه درحين مسابقه كشتي قطع نخاع مهره گردن وفلج از ناحيه دو دست و دو پا گرديد.

او با اين حادثه دردناك به مقابله برخاست وفعل خواستن صرف نمود.اخذ مدرك دكتري فلسفه علم از بخش شرق شناسي دانشگاه مسكو در شهر دوشنبه (استالين آباد)موسس جامعه معلولين سامان سبزوار ورئيس انجمن تشكل هاي خراسان رضوي وعضو هيئت امنا جامعه معلولين ايران شهروند طلايي و معلول نمونه ي كشوري در سال هاي 86و87از طرف شهرداري تهران وبهزيستي كل كشور معلم نمونه شهرستان 2بار ودر استان 1باردريافت مدال افتخاري تير اندازي در استوك مندويل انگلستان سال 58دارنده ي ركورد شناي معلولين ايران سال 1365دريافت دونشان لياقت وعلمي از كشور تاجيكستان سال 1384نامزد دريافت نشان دولتي ونامزد نخبگان كشور سال 90تاليف بيش از 40مورد مقاله وكتاب در زمينه هاي كودك و نوجوان فلسفه و مشاوره تنها بخشي از از موفقيت هاي دكتر موسي الرضا امين زارعين در دوران بعد از معلوليت مي باشد.با وي به گفتگويي انجام داديم.
 

آقاي امين زارعين از سابقه ورزشي تان قبل از معلوليت بگوييد؟

از 17سالگي كشتي را شروع كردم پيش از آن ورزش باستاني را دنبال مي كردم.فراموش نمي كنم كه يك روز در سالن بدنسازي با 8نفراز دوستان همزمان اقدام به انجام شناي ورزش باستاني نموديم رفقا يكي پس از ديگري خسته شدنددر حالي كه من همچنان ادامه مي دادم وحدود 300شنا به طور پي در پي وبدون استراحت انجام دادم.

شرح مختصري از فعاليت هايي كه در جريان انقلاب انجام مي داديد برايمان بيان كنيد؟

در سال هاي قبل از انقلاب كه به مرور فعاليت هاي انقلابي رو به گسترش بود بنده هم با تمام وجود وارد اين اين فعاليت ها شده بودم .در كلاس ها وجلسات سخنراني افرادي كه مرتبط با افراد موثر و رهبران انقلاب بودند شركت مي كردم در تكثير و توزيع اطلاعيه ها وسخنراني ها ي امام (ره)كه از طرق مختلف به دست ما مي رسد شركت داشتم .در ابتدا(سال 55)كه فعاليت هاي انقلابي بسيار پراكنده ومخفي بود با تعدادي از دوستانم گروهي براي مبارزه تشكيلاتي ومسلحانه با رژيم سلطنتي تشكيل داده بوديم چون تصور نمي كرديم كه انقلاب به سرعت گسترش يابدودر مدت كوتاهي به پيروزي برسد به فكر افتاديم در يكي از روستاهاي اطراف سبزوار مخفيانه چاه و تونل در زير زمين حفر كنيم آذوقه وبرخي ملزمات ديگر را در اين مكان پنهان كرديم تا بتوانيم سال هاي طولاني به طور مخفيانه وهماهنگ عليه رژيم شاه مبارزه كنيم.روند پيروزي آن چنان به سرعت طومار رژيم را در هم پيچيدكه آن اقدامات در مراحل اوليه باقي ماند و هرگز عملي نشد.

در اين مدت در راهپيمايي هاي مردم در سال 57در بسياري از شهرها از جمله مشهد تهران و قم شركت مي كردم .در جريان همين فعاليت ها دو بار در تهران و مشهد به همراه تعداد ديگري از دوستانم جلو تانك هاي ارتش خوابيديم تا مانع حركت آنهابه سمت جمعيت تظاهر كننده شويم.وقتي امام (ره)تصميم گرفت كه به ايران بيايد مرحوم حاج عليرضا دولت آبادي گفت:مردم سبزوار را براي استقبال از امام دعوت كنيدو براي اولين بار در بلند گوي مسجدجامع سبزوار از مردم براي حضور در مراسم استقبال از امام دعوت كردم اولين جمله اي كه گفتم اين بود:"هركه دارد هوس كرب وبلا بسم ا..."

100نفرآمدندوبه تهران رفتيم .از5بهمن در تهران بوديم.حضرت آيت ا...سيدمحمدحسن علوي مرحوم حاج عليرضا دولت آبادي مرحوم علي اصغر صفار حاج آقاي ساده از جمله كساني بودند كه در اين جمع حضور داشتندومن هم در همين روزها وبنا به معرفي آقاي علوي به عنوان يكي ازمحافظان امام (ره)انتخاب شدم ودر 12بهمن در بهشت زهرا در حلقه پنجم محافظين امام (ره)حضور داشتم.

گفتيدقبل از انقلاب كشتي مي گرفتيدمقامي هم داشتيد؟
هنگامي كه وارد كشتي شده بودم در سال 1354بعد از ماه مبارك رمضان مرحوم رمضانعلي خدر از قهرمانان كشتي ايران براي مراسم افتتاح شركت جهان پوشاك به سبزوار آمد.وي بعد از مراسم افتتاحيه با تعدادي از كشتي گيران سبزوار كشتي گرفت.كشتي با اين قهرمان بزرگ انگيزه زيادي براي شروع كشتي در من ايجاد كرد.بنابراين كشتي را جدي تر نزداساتيدم آقايان رضا عرب مسعود فروزان پهلوان شفيعي و قاسم شاهي آغاز كردم.در دوره تحصيل در گرگان كشتي را به طور جدي دنبال مي كردم و اوج كشتي من در  دوران دانشجويي بود.در اين دوران آقاي عليرضا سوخته سرايي قهرمان فوق سنگين ايران كه ساكن علي آباد بود كشتي مرا ديد وقصد داشت مرا به تهران ببرد.من نگران درس وتحصيل بودم اما آقاي سوخته سرايي تاكيد داشت كه درس را در تهران ادامه خواهي داد.بهترين مقام بنده در كشتي عنوان پنجمي آموزشگاه هاي كشور در وزن 52گيلوگرم بودوبهترين كشتي من در اين دوران باآقاي حسين كاشمري(قهرمان جهان كشتي ناشنوايان در سال 55)بود.قبل ازآنكه كه كشتي را شروع كنم از مرحوم ملا مهدي حجازي پدر آقاي  فخر الدين حجازي خواستم برايم استخاره كند.مرحوم ملا مهدي حجازي در سبزوار به استخاره هايي كه مي گرفت مشهور بودمن به دليل ترديد در ورود به كشتي به ايشان مراجعه كردم.
چطور توانستيد با معلوليت كنار بياييدودر حين حال پله هاي ترقي وپيشرفت رايكي پس از ديگري كسب نماييد؟
بعداز حادثه ايي كه منجر به شد قطع نخاع شوم با پيگيري دوستان براي معالجه به لندن اعزام شدم.
در بيمارستاني كه در لندن حضور داشتم كار عمده ايي كه اين مركز براي من انجام داد آموزش بود.
آموزش اينكه چگونه با معلوليت زندگي كنم.
در تمام دوران معلوليت هيچگاه احساس نااميدي نكردم حتي بسيار اميدوارم بودم كه درمان شوم و به حالت اول برگردم.

منبع: سبزوارنیوز