مرکز اسناد انقلاب اسلامی از نقش و جایگاه دکتر شریعتی در جریان انقلاب 57 ایران می گوید

دکتر علی شریعتی مزینانی ، نویسنده برجسته و چهره سرشناس سیاسی و مذهبی معاصر ایران است که در ردیف نظریه پردازان انقلاب اسلامی ایران قرار دارد.

به گزارش مجله اینترنتی اسرارنامه ، این فرزند شایسته دیار سربداران که در 1312 در کویرتاریخی مزینان از توابع داورزن سبزوار و در خانواده ای اهل علم و مذهب دیده به جهان گشود ، در سال های جوانی خود توانست تأثیری شگرف بر جذب شمار کثیری از جوانان آن روز ایران به مسیر مبارزات انقلابی علیه طاغوت ستم شاهی بگذارد.

مبارزاتی که هرچند سرانجام در بهمن 57 به پیروزی رسید ، اما خود شریعتی دیگر تا آن زمان جان را بر سر راه هدف گذاشته بود و در تبعید و غربت در انگلستان با مرگی مشکوک ، دار فانی را وداع گفته بود. مرگ مشکوکی که بسیاری معتقدند وی توسط مزدوران رژیم شاه به شهادت رسیده است.

با این حال اندیشه های شریعتی چنان بزرگ و عمیق بود که مرگ نمی توانست آن ها را خنثی سازد و از یادها ببرد.

بلکه چنانکه دیدیم در جریان راهپیمایی ها و تجمعات دوران انقلاب همواره عکس و سخنان شریعتی دست به دست و دهان به دهان در میان انقلابیون منتشر می شد و هنوز هم پس از گذشت این همه سال ، اکثر اندیشه های شریعتی همچنان در میان جوانان زنده است و طرفداران بی شمار خود را دارد.

به طوری وبسایت مرکز اسناد انقلاب اسلامی ایران در مطلبی مفصل نقش و جایگاه دکتر شریعتی در جریان انقلاب را مورد بررسی قرار داده است.

اسرارنامه در ادامه به انتشار متن کامل این مطلب می پردازد:

 

نگاهی به جایگاه دکتر شریعتی در انقلاب اسلامی

در آستانه دهه فجر انقلاب اسلامی قرار گرفته ایم.ضرورت ایجاب می كند از كسانی كه در فجر آفرینی نقش داشته اند ولی سرنوشت اجازه نداد تا شاهد به ثمر نشستن فعالیت های خود باشند یاد می نمایم.مرحوم دكتر علی شریعتی به عنوان یكی از این شخصیت های تاریخ ایران هستند كه شامل این موضوع می شود.برای فهم بهتر نقش و جایگاه شریعتی در انقلاب اسلامی ایران خدمت جناب آقای علی كردی مولف كتاب سه جلدی شریعتی به روایت اسناد ساوك، رسیده ایم تا در این ایام مبارك یادی از معلم انقلاب دكتر علی شریعی بكنیم.

 

1.جایگاه شریعتی در انقلاب اسلامی را چگونه ارزیابی می كنید؟

دركتر علی شریعتی با بهره جویی از دانش جامعه شناسی،تعهدات و غیرت دینی و فن بیان توانست نقش مهمی در بیداری اسلامی و احیای تفكر دینی ایفا نماید.در حقیقت شریعتی را باید در زمره روشنفكران دینی قلمداد كرد كه دغدغه دین داشت و بسیار كوشید تا مخاطبینش را با یك ادبیات دینی و انقلابی انس یابند و بدان عمل كنند.به دلیل ویژگیهای خاص شریعتی، قشر جوان تحصیل كرده و دانشگاهی بیشترین مخاطب شریعتی بود.در مرحله ی آغازین انقلاب اسلامی كه شور و هیجان و احساس دینی و انقلابی مهمترین عامل حركت محسوب می شد.شریعتی این احساس را بوجود آورد.از این رو در سال های 56 و 57 از وی به عنوان معلم انقلاب یاد می شد.كه راه و رسم انقلابی گری را به جوانان آموخته بود.با اسوه نمودن شخصیت های اسلامی كه در مسیر جهاد و شهادت نسبت به سایرین برجسته بوده اند، به جوانان آموخت كه مكتب اسلام بویژه تشیع مكتب اعتراض و مبارزه اس و فارغ از ماركسیسم و ناسیونالیسم، می توان با تكیه بر اسلام به مبارزه علیه استعمار و استبداد و استثمار رفت.

 

2.برخورد گروه های مختلف سیاسی در جریان انقلاب اسلامی چگونه بود؟

از آن جا كه شریعتی یك چهره ی دانشگاهی بود و بیش از آن كه دیندار باشد، تعهد و مسئولیت روشنفكری داشت، طبیعتا از سوی گروه های شبه روشنفكری و دانشگاهی با اقبال بیشتری روبرو بود.گروههای چپ ماركسیستی برای وی احترام قایل بودند و چپ های مذهبی به او عشق می ورزیدند و شریعتی نقش یك اسطوره برای آنها داشت و هرگونه انتقاد نسبت به شریعتی را بر نمی تافتند.اما گروه های سیاسی انقلابی وابسته به روحانیت ضمن احترام به شریعتی منتقد برخی مواضع مذهبی او بودند.گروه های وابسته به روحانیت بر این عقیده بودندكه شریعتی مطالعات حوزوی واسلامی نداشته است اما در حوزه دین و اسلام به راحتی سخن می گوید كه عمده این سخنان مبنای دینی ندارد.اما اسلام گرایان سنتی به همان نسبت كه با سایر گفتمانها مخالفت می ورزیدند، با شریعتی نیز تضاد و سخنان او را رد می كردند.اساسا جریان سنت گرایان با هر گفتمان نوین مخالف بود و مدافع حفظ وضعیت موجود بود و برخوردی محافظه كارانه داشت.

 

3.به نظر شما اگر شریعتی زنده می ماند در جریان انقلاب آیا نقشی به عهده می گرفت؟

انقلاب اسلامی دو مرحله اساسی داشته است مرحله شكل گیری و مرحله تثبیت.دكتر شریعتی در راه اندازی و شكل گیری آن نقش مهمی داشته است و جوانانی كه در كف خیابان ها فریاد مرگ بر شاه سر می دادند به نوعی از شریعتی الهام گرفته بودند.اما در مرحله تثبیت و نظام سازی به نظر اینجانب شریعتی نمی توانست نقش داشته باشد.چهره های شاخص و سرشناسی كه همراه شریعتی بودند در مرحله تثبیت و نظام سازی نتوانستند با انقلاب همراهی كنند.آنان نظام سازی را معادل ارتجاع خواندند در حالی كه شخصیت جامع وفراگیر امام پس از بسیج مردم در جهت تخریب نظام شاهنشاهی و انقلابی گری، موثرترین چهره در فاز نظام سازی بودند.حضرت امام بر اساس مطالعات عمیق اسلامی و فقهی حفظ نظام را از واجب ترین فرایض دینی می دانستند.در حالیكه در بین روشنفكران دینی نظام اسلامی چنین جایگاهی نداشت و به جای رفتاری آرمانگرایانه كاملا واقع گرایانه ترین واكنش ها را در قبال نظام جمهوری اسلامی اتخاذ می كردند.ثانیا خانواده شریعتی كه می كوشند قاعدتا خود را میراث دار اندیشه های پدر نشان دهند همواره از منتقدین بوده و اثبات كرده اند كه نظام برخاسته از انقلاب ایده آل و مطلوب نیست.

 

4.این روزها شایعات و گفته های زیادی مطرح می شود درباره اینكه شریعتی با ساواك همكاری های داشته اس نظر شما در اینباره چیست؟

بر اساس اسناد و مدارك موجود شریعتی پس از بازگشت به ایران در سال 49 به مدت یك ماه در زندان امنیتی بوده است.سپس هرچه تلاش می كند تا عضو هیئت علمی دانشگاه مشهد شود، اما به نتیجه نمی رسد لذا شروع به نوشتن و سخنرانی های پراكندهمی كند و بعد به توصیه شهید مطهری جذب حسینه ارشاد می گردد.

با توجه به روح سخنان شریعتی كه در صدد پیوند سنت و مدرنیته ، دین و افقهای آینده بر می آیدمورد طمع ساواك قرار می گیرد.ساواك در دهه 40 و 50 شناخت كامل از مبارزین دارد و می داند كه مذهبیون طرفدار امام خمینی فقط به براندازی می اندیشند.اما عمق نگاه شریعتی، اصلاح طلبانه و پیرایش دین از خرافه است.وی قصد براندازی و جایگزین كردن یك حكومت اسلامی ندارد.از این رو برای ایجاد تفرقه در میان صف مبارزاتی از شریعتی بهره می برند و با او ملاقات می كنند.

شریعتی هم می گوید كه نظام فعلی یك نظام مدرن و رو به توسعه است كه اگر این روند با اصلاحات دینی همراه نباشد از جامعه و مردم دین دار فاصله می گیرد.شریعتی اظهار می دارد كه قادر است با سخنان دینی جدید تحولاتی بوجود آورد كه چالش بین جامعه ی دینی و نظام شاهنشاهی را كاهش دهد.

پس جریان خط امام مسیر سازش ناپذیر خود را می رود،شریعتی مسیر اصلاحی خود را طی می كند و ساواك هم نقشه های خود را پیاده می كند لذا این اشتباه است اگر بگویم شریعتی ساواكی بوده است.اما شریعتی دراین مرحله به دلیل نا آشنایی با میحط داخل كشور، بدون قصد و نیت مخربانه و خائنانه به ساواك نزدیك می شود اما بعد از مدتی كه فضای كشور را تجربه می كند دیگر روی خوشی به ساواك نشان نمی دهد.در نتیجه دستگیر و به مدت یك سال و نیم در زندان می ماند.پس در سال 56 از كشور خارج و درخرداد 56 در لندن در اثر فشار روحی دچار حمله قلبی می شود و به رحمت ایزدی می پیوندند.در حالیكه رژیم قصد داشت با آوردن جنازه او به ایران دست به بهره برداری سیاسی بزند مبارزین او را به سوریه منتقل كردند كه در زینبیه شام آرام گرفت.

*مدیر گروه تاریخ مركز اسناد انقلاب اسلامی

منبع: مرکز اسناد انقلاب اسلامی

گفتنی است مجله اینترنتی اسرارنامه با همکاری یکی از همشهریان فرهیخته و وبلاگ نویسمان آقای علی مزینانی عسکری مدیر وبلاگ شاهدان کویر مزینان در بخش عکس نامه همین وبسایت اقدام به انتشار تصاویری قدیمی کرده است که نشان دهنده نقش و جایگاه دکتر شریعتی در میان عموم مردمی است که انقلاب اسلامی سال 57 را خلق کردند.

شما گرامیان هم اکنون می توانید برای مشاهده این تصاویر روی اینجا کلیک کنید.

 

کوچه پس کوچه پیوندها

کلیک کنید:

دکتر شریعتی ، آیت الله خامنه ای و آیت الله هاشمی رفسنجانی در موزه عبرت

نظرت را بنویس
comments
پربازدیدترین محبوب‌ترین‌ها پرونده ویژه نظرات شما