محمود دولت آبادی: هیچ گاه فعال سیاسی نبوده ام/شعر ایران جزء سرشت من است

محمود دولت آبادی نویسنده برجسته سبزواری ، در اواخر آبان ماه گذشته موفق به دریافت جایزه ای معتبر از مهمترین جشنواره ادبی در کشور سوئیس شد ، که همین موفقیت باعث گردید ، بسیاری از رسانه های ملی کشور توجه بیش از پیشی به این شخصیت ادبی معاصر ایران پیدا کنند و مصاحبه ها و گزارش های متعددی درباره وی تهیه و منتشر نمایند.

توجه به موفقیت محمود دولت آبادی تنها در رسانه های مختص به ادبیات و هنر ایران ، محدود نشد ، بلکه حتی سایر رسانه های کشور که محور اصلی فعالیتشان در زمینه های دیگری به جز هنر و ادبیات است نیز بدان پرداختند.

از جمله رسانه هایی که در این رابطه وارد عرصه شد و به انتشار مصاحبه مفصلی با این فرزند نامدار سبزوار پایتخت نثر ایران پرداخت ، روزنامه دنیای اقتصاد بود.

مجله اینترنتی اسرارنامه در ادامه به انتشار متن کامل مصاحبه منتشر شده دولت آبادی در روزنامه دنیای اقتصاد می پردازد :

 

گفتگو با محمود دولت آبادی نویسنده برجسته معاصر

"کلنل" یک ایران فشرده ا ست


در روزهاي اخير كه خبر برنده شدن رمان كلنل در جايزه مهم یان‌ميخالسكي منتشر شد رسانه‌هاي زيادي تلاش كردند تا با محمود دولت‌آبادي نويسنده برجسته معاصر مصاحبه اختصاصي انجام دهند كه اين اتفاق به دليل حضور استاد در خارج از كشور ميسر نشد.
 در اين ميان «ايسنا» توانست با جناب دولت‌آبادي درباره همين جايزه گفت‌وگويي مفصل انجام بدهد و روي خروجي‌اش بفرستد. بعد از آن نويسنده ارجمند و گرامي در پاسخ به درخواست نشريات عنوان كردند كه گفتني‌ها را با خبرگزاري ذكر شده مطرح كرده‌اند و حرف بيشتري براي گفتن باقي نمانده است. با اين حال با لطف ساره دستاران شاعر و خبرنگار شناخته شده فرهنگ و هنر استاد دولت‌آبادي متن مصاحبه‌اي منتشر نشده با نشريه «پن اطلس» را در اختيار ما قرار دادند تا به‌صورت اختصاصي در اين پرونده منتشر كنيم. مصاحبه‌اي كه قرار بود متن انگليسي‌اش در همان نشريه چاپ شود.در همين جا از همكار گرامي ساره دستاران و استاد دولت‌آبادي به شكلي ويژه تشكر مي‌كنيم.

 

 

به نظر مي‌رسد سياست در زندگي شما نقش زيادي داشته است. اگرممكن است كمي درباره جايگاه سياست در زندگي و آثارتان حرف بزنيد.

شخصا هیچ وقت فعال سیاسی نبوده‌ام؛ اما در مقام یک شهروند به مسائل سیاسی هم فکر کرده‌‌ام و اندیشه‌های سیاسی به مناسبت در آثارم انعکاس داشته‌اند. با وجود این، آنچه از نظر من همواره اهمیت داشته و دارد، خلق ادبیات بوده و هست که نقش نویسنده بر هر آنچه می‌تواند باشد که هر نویسنده‌ای بدان می‌پردازد. مهم آن است که نگذارید مقدار آزادی بیان و آزادی درونی شما را هم به تصرف درآورد. به‌خصوص که انسان بیشتر در ذهنش زندگی می‌کند و فضایی که نویسنده نیز هست، بیشتر در ذهنش زندگی می‌کند.

 

توجه به تاريخ يكي از مشخصه‌هاي آثارتان به شمار مي‌آيد. تاثير‌پذيري از اين مقوله در زندگي ادبي شما چگونه بوده است؟

یکی از جنبه‌های کار من در مقام نویسنده ایرانی، توجه به تاریخ بايد مي‌بود با توجه عمیق به ادبیات کلاسیک کشورم و ادبیات یکصد و چندین ساله معاصر ایران و همچنین آموزه‌هایم از ادبیات جهانی.

 

تعريف شما از تابوشكني چيست؟خشونتي كه در آثارتان وجود دارد از كجا نشات مي‌گيرد؟

تابوشکنی همان حفظ آزادی درونی است که به آن اشاره کردم، خشونت و دل‌آشفتگی هم خصیصه‌ دورانی است که در آن زیسته‌ام. مثلا زندگی در جامعه و کشوری که از طرف همسایه ما عراق، به آن حمله شده و من در تمام طول آن مدت و پیش و بعد از آن هم در کشورم می‌گذراندم هیچ آسان نبود. البته سنگ نبودم در کنار و در مقابل آنچه جریانی خشن و پر از زخم و درد داشت. بدیهی است در جامعه تغییراتی رخ داده است که آن را جبرا متفاوت ساخته از آن دهه انقلاب و جنگ و فجایع، اما واقعیت در تجربه‌های من هرگز آسان نبوده است. نوع بیگانگی مردم نسبت به یکدیگر تفاوت یافته که بیشتر از همه خودش را در شکاف فقر و ثروت نمایش می‌دهد و متاسفانه فضا همچنان است که مقامات مسوول کشور هم به آن اشاره‌هایی می‌کنند.

 

با توجه به نقش امروز زنان در جامعه و حضور پر رنگشان در داستان‌هايتان، كمي در اين باره حرف بزنيد.

زن در جامعه امروز ایران تلاشی سرسختانه را پشت‌سر می‌گذارد برای بیرون آمدن از پوسته‌های سفت و چغر گذشته. شخصیت‌های زن در سلوچ و کلیدر هم نقطه‌های پایان دوره‌های سه-چهار هزار ساله هستند که در نقطه تحول تاریخ اجتماعی کشور ما در ادبیات متجلی شدند و این پدیداری همواره نظر توماس مان را در ذهنم تداعی می‌کند که نوشت آثار مهم در نقطه‌های پایان یک دوران تاریخ پدید می‌آیند؛ فی‌المثل کلیدر و سلوچ در مقطعی از تاریخ اجتماعی ایران پدید آمدند که کوچ صحراگردی به یکجامانی شیب یافته و مناسبات ارباب – رعیتی رو به افول گذاشته بود و جوامع شهری دچار انباشت جمعیت مهاجر می‌شد از همان مردم ایلیاتی و رعیت‌های بیرون آمده از شهرها. البته در لحظات آفرینش ادبی من نویسنده به هیچ یک از این قواعد مقید نبوده‌ام؛ بعد از آن به صورت آگاهانه در آن اندیشیدم و حالا دارم به شما پاسخ می‌دهم. البته بگویم که زن در اساطیر و حماسه‌های ایرانی به روشنی ستوده شده و در مراسم جایزه هم شعری خواندم در ستایش زن، زمین، آب و باروری که شنیدید.

 

ايران نسبت به زماني كه كلنل را نوشته‌ايد چقدر فرق كرده است؟

بله، ایران زمانی که کلنل را می‌نوشتم (64-1362) با اکنون بسیار متفاوت است و اما متاسفانه دیگر نه کلنل وجود دارد، نه فرزندانش، جامعه ما اکنون پر از جوانان زیباست که می‌توان تصور کرد از نوادگان تاریخ کلنل هم در میان این جوانان کم نیستند.

 

در اين رمان نبردي در جريان است.چه چيزهايي را با اين نبرد مي‌خواستيد به تصوير بكشيد؟

اگر بار دیگر کلنل را بخوانید به توضیح جانخراش چنین نبردی عمیقا خواهید رسید. رمان کلنل یک ایران فشرده شده است.

 

رابطه زن رمان كلنل با خيانت چگونه شكل گرفته است؟

زن کلنل – افسری که از رفتن به جنگ سرکوبگر ظفار، سرپیچی کرده و زندانی و سپس اخراجی ارتش شاه پهلوی دوم است – به کلنل خیانت نمی‌کند. محافل نظامی – اعیانی بالا، زن او را به دست بازی تحقیر افسر میهن‌پرستی گرفته‌اند تا چنان مردی را از پای درآورند؛ مردی – افسری که بی‌گمان گذشته سنتی را در نهانی‌ترین زوایای ذهن خود دارد.

 

شما سبك خاصي را دنبال مي‌كنيد كه عریانی – روشنی از مهم‌ترين ويژگي‌هاي آن است. آيا مي‌توانيد درباره سبكتان توضيح بدهيد؟

نمی‌توانم درباره سبک خودم حرف بزنم، مگر از لئوتولستوی نقل کنم که: پشت هر اثر ادبی نویسنده آن ایستاده است.

 

شعر يكي از علاقه‌مندي‌های شماست. چرا تا اين اندازه به شعر علاقه داريد؟

بدون شک شعر ایران جزو سرشت من است؛ مگر می‌توان نویسنده‌ای را که به ادبیات قدیم و جدید کشورش پیوسته بوده و هست، بدون شعر فارسی به جا آورد؟

 

مي‌دانيم كه سال‌ها پيش در تئاترفعاليت مي‌كرديد.آيا هنوز هم به تئاتر و سينما علاقه داريد و به شكلي جدي دنبال مي‌كنيد؟

تئاتر نقطه آشنایی من با ادبیات دراماتیک جدی و ادب کلاسیک شد؛ پیش از آن فقط کتاب می‌خواندم و کتاب خواندن را دوست می‌داشتم، اما در کلاس تئاتر متوجه تفاوت‌ها در کتاب‌ها شدم. پس بی‌گمان تاثیر پذیرفته‌ام. سینما هم چنین بود تا وقتی فیلم‌های جدی و هنرمندان جدی آن فیلم‌ها را می‌ساختند، اما از دوره‌ای که کارگردان‌های مهم تمام شدند، من هم سینما نرفتم.

 

فكر مي‌كنيد امكان چاپ كلنل در ايران فراهم شود؟

نمی‌توانم به طور یقین بگویم امکان چاپ وجود دارد یا ندارد، اما من موافق چاپ کتاب زیرزمینی نیستم، من از هر امر پنهان و پوشیده بیزارم و به همان عریانی – روشنی در سبک که شما اشاره کردید، باور دارم. واصل من این است، اثری که در زبان رودکی، سعدی ، مولانا و دهخدا نوشته می‌شود، در کشور ایران باید چاپ بشود یا نشود!

 

اگر به گذشته برمي‌گشتيد همين راه را انتخاب مي‌كرديد؟

 البته بازگشت به گذشته ممکن نیست؛ اما اگر فرضا ممکن می‌بود، باز همین بودم با کوشش برای یادگیری بیشتر.

منبع : روزنامه دنیای اقتصاد

 

کوچه پس کوچه پیوندها

کلیک کنید:

معاون وزیر ارشاد دولت آبادی را از مفاخر ادبیات ایران بر شمرد

نظرت را بنویس
comments
پربازدیدترین محبوب‌ترین‌ها پرونده ویژه نظرات شما