پیشرفت صنعتی سبزوار زمینه ساز توسعه پایدار

تا چند سال قبل از این وقتی که حرف از شمار زیاد بیکاری در سبزوار ، ضرورت اشتغال زایی برای جوانان به میان می آمد یکی از اولین چیزهایی که به ذهن همه می رسید فقر شدید صنعتی سبزوار بود.
سالهاست سبزوار بزرگترین و پرجمعیت ترین شهر خراسان رضوی بعداز مشهد مقدس بوده و هست و اما ضعف شدید صنعتی این شهرستان مانع بزرگی بود در مسیر توسعه پایدار آن.  
البته سبزوار بزرگ آن سالها – قبل از تقسیم به چهار شهرستان – به طور کامل خالی از صنایع نبود. به عنوان مثال کشت و صنعت جوین ، شرکت جمکو جوین ، کابل خودرو سبزوار ، شهرک صنعتی جوین و شهرک صنعتی سبزوار تعدادی از پروژه های صنعتی آن زمان دیار سربداران بود.
همچنین کارخانه سیمان روداب هم به همت بخش خصوصی ساخته شده بود .اما همه اینها هیچیک برای برطرف کردن نیاز منطقه به صنایع کافی نبود. خصوصاً اینکه یک بی عدالتی شدید در توزیع صنایع پیش آمده بود. بی عدالتی ای که به موجب آن در یک منطقه چندین واحد و کارخانه صنعتی مهم شکل گرفته بود و دردیگر نقاط خبری از سرمایه گذاری های سنگین دولت در بخش صنایع نبود.
همان شهرک صنعتی هم که در سبزوار مستقر شده بود چهره ای خیلی ضعیف و محقر داشت. چرا که بخش اعظم آن خالی بود و بقیه بیشتر واحد های  کوچک تولیدی یا خدماتی بودند و صنعت مادری در منطقه نبود.کابل خودرو سبزوار هم که شاید بزرگترین واحد صنعتی محسوب می شد ، باز صنعت مادر که بتواند مشاغل جانبی ایجاد کند ، نبود.
سایر بخش های داورزن ، خوشاب ، ششتمد ، روداب و جغتای هم که دیگر وضع بسیار بدتری داشتند. سهم آنها در تمام این سالها صفر یا نزدیک به صفر بود.
این مناطق نه تنها صاحب صنایع نشده بودند بلکه تا ابدهم به نظر نمی رسیدحرکت صنعتی مناسبی درآنها شکل بگیرد.
در تمام آن سالها وقتی حرف محرومیت صنعتی سبزوار و بیشتر بخش هایش مطرح می شد تحلیل گران و حتی مسئولین وقت می گفتند چون زیرساخت های مناسب صنعت در این منطقه فراهم نشده است ، صنایع مختلف نمی توانند در سبزوار و دیگر بخش های جنوبی آن مستقر شوند.یعنی برای سرمایه گذاران خصوصی و دولتی سرمایه گذاری صنعتی در سبزوار و بخش های اطرافش توجیه اقتصادی ندارد.
وقتی می پرسیدی زیرساخت های صنعت چیست می گفتند خط ریلی و سایر راه های مواصلاتی و انواع و اقسام منابع انرژی از جمله برق ، سوخت ، آب و ...
البته یک عامل دیگر هم بود که شاید کمتر کسی به آن عملاً توجه می کرد اما همین عامل از دید بسیاری از تحلیل گران از دیگر زیرساخت های نامبرده اهمیت خیلی بیشتری  داشت : هوشیاری و عزم جدی مسئولان شهرستان درجذب سرمایه گذاران دولتی و خصوصی بخش صنعت.
در همان زمان سبزواری ها شاهد آن بودند که شهرهای دور و برشان از نیشابور گرفته تا اسفراین و شاهرود و جاجرم و بجنورد هریک با استقرار صنایع مادر با سرمایه گذاری های دولت گام های مهمی در جهت اشتغال زایی و توسعه همه جانبه منطقه برمی داشتند.پتروشیمی بجنورد ، آلومینای جاجرم ، فولاد اسفراین ، فولاد نیشابور ، و ...
و جالب اینجا بود که درکنار سرمایه گذاری های دولتی ، تعداد قابل توجه دیگری از صنایعی که درهمان شهرها توسط بخش خصوصی استقرار می یافت ، سرمایه گذاران سبزواری داشت. که اغلبشان با خاطری رنجیده از عدم همکاری مسئولین در سبزوار سرمایه خود را به شهرهای همسایه انتقال می دادند.
نقل معروفی هم در این زمینه وجود دارد که بسیار مطرح  می شد آن هم اینکه می گفتند فرماندار ، نماینده و سایر مدیران یکی از شهرهای همسایه سبزوار برای جذب سرمایه گذاران خصوصی آنقدر هوشیارانه عمل می کنند که حتی به صورت شبانه اتومبیلی به سبزوار فرستاده اند تا سرمایه دار مورد نظر را به آن شهر ببرند و جلسه ای ترتیب دهند و تصمیم وی را برای سرمایه گذاری در  شهر خودشان قطعی کنند.
این درحالی بود که دائماً بین مسئولان ارشد شهرستان سبزوار اختلافات ضربه زننده جناحی و فردی مشاهده می شد. به طوری که آنها اغلب با هم در یک محفل حاضر نمی شدند ، همیشه سایه یکدیگر را با تیر می زدند ، هرچه بدی بود به آن دیگری نسبت می دادندو ...
البته اینجا قصد آن نیست که بگوییم خدای ناکرده مسئولین قبلی صلاحیت نداشتند یانمی خواستند کاری بکنند اما به هرحال چیزی که عیان است چه حاجت به بیان است ؟ آن بزرگواران اگر هم اهداف خیری داشتند ، اختلافاتشان نمی گذاشت به نتیجه ای برسند.
در سایه همان فضای سرد و نامطلوب سیاسی و جناحی ومدیریتی بود که نه هیچ یک از بخش های بزرگ سبزوار باجمعیت زیادشان توانستند به شهرستان ارتقاء یابند ، نه سبزوار توانست به مرکز استان ارتقاء یابد ، نه راه آهنی که این همه نیاز دیرینه مردم سبزوار بود سرانجام اجرایی گردید ، نه فرودگاه بین المللی سبزوار به جایگاه واقعی خود رسید ، نه خبری از سرمایه گذاری های صنعتی در سبزوار و دیگر بخش ها شد و ...
نکته فاجعه آمیز اینجا بود که خط لوله 48 اینچ انتقال گاز هم که اکنون یک زیرساخت مهم صنعتی در منطقه سبزوار است ، داشت از منطقه خارج می شد تا از استان خراسان شمالی عبور کند و بازهم سبزوار و داورزن  و ششتمد و روداب و دیگر بخش ها محروم بمانند.
اما کم کم ورق برگشت .
همت وغیرت سربدارانی مردم کم کم دوباره جان گرفت.
چرا باید این همه اختلاف بین مدیران ارشد شهرستان باشد؟
چرا باید تااین اندازه روحیه خود بدی بین ما رخنه کند؟
چرا باید اینقدر پشت سرهم صفحه گذاشت ؟
چرا باید این وسط تاوان این همه اختلافات ودرگیری ها را مردم بدهند ؟
چرا باید در دارالمومنین سبزوار آمار طلاق در بین شهرهای استان به یکی از بیشترین مقادیرخود برسد؟
چرا باید جوانان سبزواری از سر بیکاری به هزار جور انحراف و بزهکاری کشیده شوند؟
این ها همه معضلاتی بود که البته در طول یک سال و دو سال و در طول مدیریت یک مسئول به وجود نیامده بود. اینها مسائلی ریشه دار بود که به مرور زمان ایجاد شده بود و برای حل شدنشان هم بدیهی است که نیاز به مرور زمان بود و هست.
اما مسأله مهم اینجا بود که مردمان عزیز دیار سربداران به این نتیجه رسیدند که دیگر وقت ادامه دادن به دعواهای جناحی و قومی نیست. دیگر باید متحد شد و با عزم سربدارانی برای ساخت دیار پرافتخارمان همت کنیم.
حالا برای خیلی ها سئوال شده بود چگونه سبزوار می توانست از این بن بست نجات پیدا کند؟
صنعت به سبزوار نمی آمد چون راه آهن نبود ، راه آهن نمی آمد چون توجیه اقتصادی نداشت و این یعنی یک دور باطل در توسعه و پیشرفت شهر و دیارپرافتخارمان.
از آنگذشته تا وقتی صنعت و زیرساخت های توسعه صنعتی در سبزوار که مرکز سیاسی و جمعیتی منطقه بود فراهم نمی آمد بعید بود که بتوان فکر کرد که دیگر بخش ها خواهند توانست توسعه بیابند.
چرا که دقیقاً همان مشکلات پیش پای سبزوار در بخش هایی مثل روداب و ششتمد هم مشاهده می شد.
اما اینها مشکلاتی نبود که حل نشدنی باشند.
تنها تدبیر درست مدیریتی می خواست.همفکری و همراهی می خواست.
مسئله فقط مسئله فلان شهر ، یا روستا یا بخش نبود. مسئله مسئله بیکاری و بحران زدگی حدود نیم میلیون نفر از ساکنان یکی از شهرستان های بزرگ کشور بود. مسئله فقر اقتصادی و فقر فرهنگی بود.
مسئله بزرگتر از این حرف ها بود. و برای حل شدنش تصمیماتی بزرگ ، عزمی بزرگتر و عملی قوی تر لازم بود.
که اینها همه با تصمیمات صحیح و به موقع مردم ، با تصمیمات صحیح و به موقع مسئولین و با اتحاد و همدلی تحقق یافت.
حالا کار به جایی رسیده است که از هر طرف نگاه می کنیم می بینیم برخی زیرساخت های مناسب توسعه صنعتی به طور کامل در دیار سربداران محقق شده و برخی دیگر در حال تحقق است.
کارگاه ساخت راه آهن سبزوار فعال شده و این پروژه در سال 90 در ردیف پروژه های ملی و با اعتبارات دولتی قرار گرفته است.
خط لوله 48 اینچ انتقال گاز با عبور از سبزوار و داورزن از قلب سرزمین پرافتخار سربداران گذشته است و فواید ناشی از آن به عدالت بین مناطق شمالی و جنوبی نیز پخش خواهد شد. بدین ترتیب علاوه بر سبزوار و داورزن ، جوین ، جغتای و خوشاب در شمال و ششتمد و روداب نیز از جنوب بهره خواهند برد.
نیروگاه برق سبزوار مکان یابی شده و به تدریج در حال ساخت است.
دانشگاه های مربوطه از قبیل دانشگاه صنایع و معادن ، فنی و مهندسی و نفت و پتروشیمی در سبزوار راه اندازی شده است و ...
به جز حرکت سریع در بعد زیرساخت ها صنایع مهم مادر نیز به منطقه راه پیدا کرده اند که خود می توانند زمینه های ایجاد صنایع جانبی فراوانی را فراهم آورند.
شاید یکی از مهمترین این صنایع که افتخار آن نه فقط برای سبزوار بلکه برای کل خراسان است ، احداث مجتمع پتروشیمی و پالایشگاهی ستاره خراسان باشد. که بعید بود تا دو سال قبل کسی حتی فکرش را هم بکند. آن هم اینکه چنین پروژه ای بخواهد توسط بخش خصوصی در سبزوار احداث شود.اما عده ای از جوانان و صنعتگران سربداران خواستند و در مسیر تحقق خواسته شان تلاش کردندو البته حمایت های موثر و به موقع مسئولان منطقه را پشت سر خود حس کردند تا اینکه سرانجام در کمتر از مدت دو سال که از شروع این پروژه در دیار پرافتخار سربداران می گذرد ، روزبه روز شاهد نزدیک شدن به زمان بهره برداری از فاز اولیه آن هستیم.مجتمعی که برای اولین بار در شرق کشور ایجاد می شود و محصولات با اهمیت آن بازار خوبی در داخل و خارج از کشور خواهند داشت.
مجتمعی که می تواند به خوبی غرور صنعتی شهرستان های غرب خراسان رضوی را بالا ببرد.
پروژه ای صنعتی که دیگر برخلاف روال همه این سالها فقط روی نقشه ها و در شعارهای مسئولین یا شرکت های خصوصی باقی نمانده است.
مجتمع پتروشیمی ستاره خراسان اینک در 9 کیلومتری غرب سبزوار در حال احداث است و همین حالا تعداد زیادی از مهندسین و جوانان منطقه و حتی کشور در دو قسمت نیروی متخصص و نیروی نیمه ماهر کارگری در این پروژه مشغول کار هستند تا به بهره برداری کامل برسد.
اما ستاره خراسان تنها پروژه صنعتی بزرگی نیست که این روزها در سبزوار در حال اجراست. حالا  دیگر واقعاً پای بسیاری از سرمایه گذاران بخش صنعت به این شهر باز شده است که خبرهرکدام در زمان خود در رسانه های ملی و محلی منعکس شده است و برخی از این پروژه ها مانند پروژه احداث اولین کارخانه تولید پودر با اهمیت P.C.C  در خاورمیانه که در شهرک صنعتی شماره یک سبزوار در حال اجراست نه فقط برای شهر سبزوار بلکه برای کل کشور پروژه ای با اهمیت و سود ده است. و می تواند به خوبی غرور صنعتی دیار پرافتخار سربداران را تأمین کند.
این موفقیت ها برای سبزوار در حالی است که دیگر مناطق دیار پرافتخار سربداران هم در زمینه صنعتی حرکت های خوبی را شروع کرده اند یا به حرکت های قبلی خود ادامه داده اند.که همه این موارد یک به یک قابل بررسی است اما دراینجا برای کوتاهی سخن از ذکر همه موارد خود داری می کنیم.
شاید به همین خاطر است که امروز دیگر آرزوی داشتن شهر صنعتی که در آن شمار کمتری از بیکاران وجود داشته باشند ، برای سبزواری ها آرزویی چندان محال و دست نیافتنی نیست. و شاید به همین خاطر است که امروز از گوشه و کنار تحلیل ها وتفسیر ها این عبارت امیدوارکننده به گوش می رسد : «صنعت سبزوار ، نقطه ضعف دیروز ، نقطه قوت امروز»
 با توجه به همه آنچه گفته شد ، اینک در روزهای نزدیک به برگزاری نهمین دور از انتخابات مجلس شورای اسلامی به نظر می رسد موقعیت مهم و سرنوشت سازی برای ما سبزواری ها ایجاد شده است. موقعیتی که ما می توانیم در آن با انتخاب افرادی که بتوانند این فضای مثبت به وجود آمده را حفظ کرده و ادامه دهند ، گام مهمی در راستای پیشرفت و توسعه پایدار دیار شهر و دیار پرافتخارمان  برداریم.
راستی چه کسانی می توانند بهترین ادامه دهندگان این مسیر باشند؟
کد : 5715
با نگاهی آزاد به مقاله «صنعت سبزوار،نقطه ضعف دیروز ، نقطه قوت امروز» منبع وبسایت دکتر محسنی ثانی برای مطالعه اصل مقاله اینجا کلیک کنید.

نظرت را بنویس
comments

دوست دار حقیقت

خیلی ها خیلی از نامزدها شعار میدن که می خوان صنایع رو در سبزوار مستقر می کنن . شایدم همشون راست میگن واقعاً میخوان اما واقعاً همه که نمی تونن. تو بروشور تبلیغاتی همه نامزدها تغریباً نوشته شده که توجه به بخش صنعت و استقرار صنایع مختلف در سبزوار اما همه نمی تونن این شعار رو به عمل تبدیل کنن .این موضوعی نیست که با خوشخیالی و علاقه و امید یک نماینده حل بشه نیاز به پشت کار و تجربه و سیاست داره.کسی رو می خواد که کار کرده باشه.و زبون سرمایه گذار بخش دولتی و خصوصی رو بفهمه. راه وچاه بدونه. مسلماً در این مسیر محسنی ثانی و بروغنی می تونن از بقیه موفق تر باشن. چون اینا همون هایی هستند که این مسیر رو شروع کردن و قطعاً خوشونم می تونن به خوبی تمامش بکنن. همه سبزواری جغتایی جوینی خوشابی ششتمدی داورزنی و رودابی های آگاه رأیشون دکتر محسنی است به غیراز کسانی که ارتباط ونسبت فامیلی با نامزدهای دیگه دارن یا تحت تأثیر تخریب ها قرار گرفتن.
پربازدیدترین محبوب‌ترین‌ها پرونده ویژه نظرات شما