هرجا صحبت از گرانی است ، به شریعتی و آل احمد دشنام می دهند / آثار این دو هنوز پرخواننده است.
دکتر علی شریعتی مزینانی بی شک ، یکی از بزرگترین چهره های علمی ، فکری و ادبی معاصر ایران است که از مهد عالمان و دین مداران ، دیار سربداران ، دارالمومنین سبزوار و کویرتاریخی مزینان ، به پاخاست و پس از مبارزات و روشنگری های پی در پی خود ، سرانجام در غربت چهره در نقاب خاک کشید.
اما این دور افتادن شریعتی پس از مرگ از وطن خود ، مانع از آن نشد که اندیشه ها و افکارش در میان جامعه ایران به ویژه جوانان و تحصیل کردگان ، دست به دست نگردد وتأثیر خود را بر جای نگذارد.
همین اثرگذاری و همین جاری و ساری بودن اندیشه های شریعتی در میان جوانان ، باعث شده است که سالها پس از درگذشت وی ، همچنان موافقان و مخالفانی سرسخت پیرامون آراء و نظرات شریعتی در جامعه وجود داشته باشند که برخی از آنها در دوستی یا دشمنی خود نسبت به این شخصیت برجسته معاصر ایران ، اغراق می کنند.
به گونه ای که بعضی دوستداران افراطی شریعتی را در حد ستایش بالا می برند و بعضی مخالفان بی انصاف ، او را در حد یک انسان بی دین و کم سواد معرفی می کنند و به وادی توهین و تخریب علیه این نویسنده بزرگ خراسانی وارد می شوند.
حال آنکه شریعتی بی شک چیزی میان این دو و فرزند زمان خود بود که با وجود برخی انتقادات که به اندیشه های مذهبی وی وارد است ، پیام هایی عمیق و روشنگرانه برای چندین نسل از جوانان ایرانی بعد از خود دارد.
چنین است که بسیاری از صاحب نظران و اصحاب فرهنگ و اندیشه و تحلیل ، بارها نسبت به وجود برخی اهانت ها علیه اندیشه و شخصیت شریعتی ، اعتراض کرده و خواهان آن شده اند که مسوولان فرهنگی کشور ، در مقابل چنین رفتارهای ناپسندی پیرامون بزرگان و مفاخر علمی و فرهنگی ایران از جمله شریعتی بیاستند و برخورد قاطع کنند.
یکی از جدیدترین این اعتراضات ، توسط غلامرضا امامی ، نویسنده و مترجم معاصر ایرانی در مراسم بزرگداشت نودمین سالروز تولد جلال آل احمد در فرهنگسرای ارسباران تهران ، اظهار شده است.
بنا بر آنچه برخی رسانه های خبری کشور به انعکاس آن پرداختند ، غلامرضا امامی در این مراسم «از فضای تخریب و توهینی که در مواجهه با جلال آل احمد و علی شریعتی در فضای جامعه شکل گرفته است، شدیدا انتقاد کرد و گفت: هرجا صحبت از گرانی و تورم است، دشنامهایی هم به علی شریعتی و جلال آل احمد نثار میشود.
آل احمد و شریعتی فرصت نقد آرای خویش را نیافتند و به واقع جوانمرگ شدند. با این حال هنوز هم آثارشان پرخواننده است. آن دست از کسانی که نقد دارند، نباید فحاشی کنند. روزگار ما به جایی رسیده است که در جراید مینویسند آل احمد یک قاتل بود. در زیر آسمان پایتختی که مکانها و معابر متعددی به نام آل احمد است، چنین اتهاماتی میزنند. اگر سند دارید، رو کنید.
دیگر آنکه اتهام میزنند آل احمد و شریعتی ساواکی بودند؛ حرفهای بیپایه و اساس که ربطی به این دو نویسنده ندارد. متأسفانه از راست و چپ به این دو نویسنده میتازند. سؤال سادهی من این است؛ اگر علی شریعتی و جلال آل احمد را از تاریخ روشنفکری ایران حذف کنیم، چه کسی به جای آنها بگذاریم؟ جلال در زندگیاش سخن مذهبیها را به میان روشنفکرها برد و شریعتی سخن روشنفکرها را به میان مذهبیها برد. به اعتقاد من، این فحاشیها به آل احمد و شریعتی پاسخ میخواهد و اصلا نشانهی آزادی بیان نیست. همانطور که چند دهه پیش در سالهای نوجوانی در حمایت از آل احمد نوشتم، میگویم که آل احمدزدگی عیب نیست.»
منبع: خبرگزاری ایسنا
گفتنی است ، نودمین سالروز ولادت جلال آل احمد در حالی در تاریخ 2 آذر 92 و در تهران گرامی داشته شد ، که دقیقا همان روز ، مصادف بود با هشتادمین سالروز تولد دکتر علی شریعتی . اما متأسفانه هیچ گونه مراسم بزرگداشت و تکریمی برای این متفکر و نویسنده برجسته معاصر ایران نه در تهران و نه حتی در شهر زادگاهش سبزوار و مزینان برگزار نشد. حال آن که اندیشه های شریعتی در سال های اخیر علاوه بر ایران ، در سالهای در سایرکشورهای جهان نیز محبوبیت روزافزونی پیدا کرده است .(منبع)
امید که در آینده شاهد رفتار مهربانانه تری از جانب مسنولان فرهنگی و عموم آحاد جامعه ، سبت به بزرگان فرهنگی و تاریخی کشورمان باشیم.
کوچه پس کوچه پیوندها
کلیک کنید: