مطالبات یک نویسنده نیشابوری از دولت یازدهم: احداث فرودگاه / شهرستان شدن بخش ها/ راه آهن شمال به جنوب / و ...
انتشار اخبار ، انجام قریب الوقوع سفر رئیس جمهور کشورمان به استان خراسان رضوی ، باعث شده است ، بسیاری از دلسوزان شهرها و مناطق مختلف این استان ، به فکر طرح مهمترین نیازها ومسائل توسعه ای شهرها و روستاهای مختلف خراسان رضوی بیافتند تا شاید در سفر پیش روی دکتر روحانی ، فرصتی برای طرح و بررسی این مسائل فراهم آید.
مجله اینترنتی اسرارنامه پیش از این نامه سرگشاده ای از یک نویسنده خراسانی به رئیس جمهور ایران را منتشر کرد ، که در آن ، نویسنده از زاویه دید خود به طرح مهمترین مسائل و دغدغه های امروزی دارالمومنین سبزوار ریشه فرهنگ خراسان و شهر دیرینه های پایدار پرداخته بود.که مخاطبان گرامی می توانند برای مطالعه این مطلب هم اکنون به پیوند موجود در بخش کوچه پس کوچه پیوندها در انتهای همین صفحه مراجعه نمایند.
اینک نیز ، اسرارنامه بنا دارد که نگاهی به نوشته یک نویسنده نیشابوری بیاندازد که در آستانه سفر رئیس دولت به خراسان رضوی ، به 11 درخواست مهم برای توسعه نیشابور اشاره کرده است.
در اولین بند از مطالبات 11گانه این نویسنده نیشابوری ، درخواست جدا شدن 4 روستای شهرستان خوشاب و پیوستن این روستاها به حوزه نیشابور (در شهرستان فیروزه)مطرح شده است. همچنین این نویسنده با اشاره به وجود 6 فرمانداری در منطقه سبزوار بزرگ در مقابل تنها 2 فرمانداری در نیشابور خواستار ارتقاء سریعتر بخش های نیشابور به شهرستان های مستقل شده است.
همچنین درخواست عبور راه آهن و جاده های ارتباطی تربت حیدریه به قوچان و مرز ترکمنستان از مسیر نیشابور و نیز احداث فرودگاه نیشابور و مطرح شدن این فرودگاه [پس از احداث] به عنوان پشتیبان فرودگاه بین المللی مشهد ، از دیگر مطالبات مطرح شده در متن این نوشته است که در روزهای اخیر ، در تعدادی از سایت های متعلق به شهرستان نیشابور ، منتشر شده است..
از دیگر نکات جالب توجه در متن این مطلب منتشر شده در سایت های نیشابور ، اشاره تلویحی نویسنده به فرودگاه سبزوار است که از دیدگاه خود ، احداث آن را در دارالمومنین سبزوار غیرکارشناسانه خوانده و خواستار انتقال این فرودگاه به جایی در نزدیکی نیشابور شده است!
هر چند تمام موضوعات بیان شده در این مطلب ، صرفا دیدگاه های شخصی نویسنده محترم نیشابوری است و هیچ گونه دلیلی بر صحت و یا تضمینی بر اجرایی شدن را به همراه ندارد، اما به هرحال به عنوان دیدگاه های یک شهروند خراسانی قابل احترام است و آگاهی از محتوای این مطلب به جهت تبادل اطلاعات در بین مردم شهرهای خراسان و تنظیم بهترین مطالبات از دولت یازدهم در سفر استانی پیش رو ، خالی از فایده نیست.
لذا مجله اینترنتی اسرارنامه ضمن یادآوری این نکته که انتشار این مطلب هرگز به معنای موافقت یا مخالفت ، اسرارنامه با دیدگاه های مطرح شده در آن نیست ، در ادامه به بازنشر متن کامل مطالبات 11 گانه یک نویسنده نیشابوری از مقام ریاست جمهوری ایران می پردازد :
مسائل توسعه نیشابور در آستانه سفر دولت یازدهم
در زیر تیتر خبری با عنوان «سفرهای استانی دولت، بدون نامه، بدون استقبال» در صفحه دوم «روزنامه قدس» روز دوشنبه، تاریخ 20 آبان 1392، به نقل از مشاور اجرایی معاونت اجرایی رییس جمهور، درباره سفرهای استانی دولت آمده است: «مشاور اجرايی حوزه معاونت اجرایی رئیس جمهور با تشریح جزييات سفرهای استانی رئیس جمهور گفت: سفرهای استانی، از خراسان رضوی، آغاز میشود و با توجه به برنامهریزیهای صورت گرفته، احتمال میدهم تا پایان محرم، این سفر انجام شود»
با این پیشینه، آمادگی مسولان دلسوز و به ویژه نمایندگان محترم شهرستانهای نیشابور و فیروزه، در زمینه انتقال مسائل شهرستانهای نیشابور و فیروزه به دولت محترم جمهوری اسلامی ایران و کسب کمکهای لازم از دولت محترم، امری شایسته و ضروری به نظر میرسد، در این راستا، لیستی از مسائل اساسی شهرستان، که بیشتر در تیررس دید ما قرار دارند، در زیر خدمت همشهریان عزیز و مسولان و نمایندگان محترم شهرستانهای نیشابور و فیروزه، ارائه میگردد:
1. ارتقای بخشهای زبرخان ، خرو ، سرولایت و میانجلگه به شهرستان؛ همانطور که میدانیم امکانات و اعتبارات، بر اساس فرمانداریها، اختصاص مییابند. بنابراین، داشتن دو فرمانداری برای جمعیتی در حدود 500 هزار نفر، تضیع حقوق مردمی است که نسبت به منطقه جغرافیایی همجوار خود، از جمعیت بیشتری نیز برخوردار میباشند اما آن منطقه، دارای 6 فرمانداری مصوب است و در دشت نیشابور، که دارای استعدادهای انسانی و سرزمینی خاص خود، فقط دارای 2 فرمانداری است و این بدین معنی است که پتانسیل جذب اعتبارات و امکانات در آن منطقه جغرافیایی، نسبت به منطقه ما، 6 به 2 است در حالی که جمعیت هر دو منطقه تقریبا یکسان و بلکه در نیشابور بیشتر است. همچنین موضوع «الحاق رسمی چهار روستای شهرستان فیروزه، به سرزمین مادری خود» که در هنگام تاسیس شهرستان خوشاب در منطقه نمایندگی سبزوار، و بدون اطلاع و رضایت مردم و مسولان و نمایندگان منطقه، تصاحب و جدا شده بود بلاتکلیف مانده است.
2. برنامههای توسعه کشاورزی و دامپروی؛ دشت نیشابور، با شرایط و موهبتهای اقلیمی خاص خود یکی از قطبهای برجسته تولیدات دامی، زراعی و باغی در منطقه و در مواردی، در سطح کشور است. چنانکه سرمایهگذاری و فراهم نمودن زیرساختهای اساسی بخش کشاورزی و دامپروری، ارزش و افزوده اقتصادی بالایی داشته و موجبات توسعه بیشتر را در حتی در حد فرامنطقهای (خارج از دشت نیشابور و شهرستانهای همجوار) فراهم مینماید. بنابراین برنامههایی مانند «مهار آبهای سطحی و رودخانههای دشت نیشابور»، «ایجاد سد در مسیر رودخانهها»، «ارایه تسهیلات به منظور مکانیزه، یکپارچهسازی و فناوریمبناکردن تولید در بخش کشاورزی و دامپروری»، «ارتقای دانشکده کشاورزی نیشابور به دانشگاه کشاورزی شمال شرق کشور» و ... از موارد توسعهای در این بخش میباشد.
3. برنامهها و مسائل بخش حمل و نقل بینشهری؛ با نگاهی به جادههای مواصلاتی شهرستانهای نیشابور و فیروزه، این نکته، قابل گفتن است که بعضی جادهها، واقعا دارای وضعیت مناسبی نیستند و همچین کلیه این جادهها، تاثیر مستقیمی در موقعیت ژئواستراتژیک و ژئوپلتیک توسعه منطقه دارند. «جاده نیشابور-فیروزه-سرولایت-قوچان» (که دشت نیشابور را مستقیما به قوچان و خراسان شمالی متصل مینماید، این جاده، در شرایط کنونی، در حد یک جاده بینشهری نیست و با مشکلات و خطرات قابل توجهی برای مردم بخش محروم سرولایت و وسایل نقلیه عبوری، همراه است.) «جاده نیشابور-کدکن-تربت حیدریه» و «جاده نیشابور-میانجلگه-کوهسرخ-کاشمر» و «جاده نیشابور-فیروزه-سلطانآباد» (این سه جاده، با اینکه نقش بسزایی در توسعه ارتباطات منطقه دارند و دورازههای سرزمینی دشت نیشابور را به سوی خراسان جنوب شرقی، خراسان جنوب غربی و خراسان شمال غربی میگشایند، موجب گسترش خدمات حمل و نقل میشوند و زیرساخت توسعهای مناطق یاد شده را فراهم مینمایند، اما مورد غفلت واقع شدهاند و در حد جادههایی شبهروستایی باقی ماندهاند. هیچ تردیدی نیست که در نگاهی بلندمدت، هزینه این غفلت در ارتقای زیرساختهای ارتباطی را همه مردم دشت نیشابور، پرداخت مینمایند.) «جاده میانبر خرو-زشک» که فاصلهی میان نیشابور را از 120 کیلومتر کنونی به حدود 70 کیلومتر کاهش میدهد، جادهای است که در مورد صرفه اقتصادی بلندمدت آن، و ارزشمندی آن از دیدگاه جاذبههای گردشگری سخن بسیار است اما تاکنون اقدام عملیای در این زمینه صورت نپذیرفته است.
4. پروژه کنارگذر جنوبی نیشابور؛ کنارگذر جنوبی شهر نیشابور، جداکننده ترافیک درونشهری و برونشهری پرجمعیتترین نقطه در دشت نیشابور (همچنین دومین نقطه جمعیتی در استانهای سهگانه خراسان) است. این گذرگاه برونشهری، دارای نقش ستون و هسته ارتباطی کلیهی جادههای بینشهری موجود در دشت نیشابور است و میتواند با سرجمع نمودن نقطه اتصال همه جادههای ارتباطی منطقه، دشت نیشابور را به قطب ارتباطی خراسان بزرگ، تبدیل در مواقع بحرانی نیز، نقش جایگزین و معین را برای مشهد مقدس به خوبی ایفا نماید. این طرح در سال 85 نیز به تصویب دولت وقت رسید اما عملا تا کنون به اجرا نیامده است.
5. برنامهها و مسائل بخش آموزش عالی و پژوهش؛ علیرغم پیشینه درخشان نیشابور در زمینه فعالیتهای علمی و پژوهشی، آنچه در دهههای اخیر مشاهده میشود غفلت و کمتوجهی به این موضوع در دارالعلم دیرین خراسان است. «دانشگاه نیشابور»، برای ایجاد دانشکدهها و تامین سایر نیازمندیها و تجهیزات خود، نیاز به تزریق و واگذاری اعتبارات ویژه دارد. «دانشکده علوم پزشکی نیشابور»، با توجه به جمعیت منطقه و وسعت شبکه و نیازهای خدمات بهداشتی دشت نیشابور، باید به دانشگاه ارتقاء پیدا کند. امکانات و زیرساختهای دانشگاهی و آموزش عالی سرزمینی که تاریخ و فرهنگ آن، بنیاد هویت خراسان بزرگ کنونی است و جمعیت آن، دومین جمعیت در استانهای سهگانه خراسان است حتی از زیرساختهای شهرستانهای کمجمعیتتر از خود در منطقه، ضعیفتر است. با وجود سابقه تاریخی و فرهنگی شاخص نیشابور و وجود آرامگاههای بزرگانی همچون خیام، عطار، فضل بن شاذان، کمالالملک، مشکاتیان و ... در این سرزمین و وجود توانمندیهای شاخص سرزمین نیشابور در عرصههای مختلف انسانی، اجتماعی، فرهنگی، ادبی، هنری، صنعتی، کشاورزی و .... متاسفانه اثری از موسسات پژوهشی ذر این شهر دیده نمیشود تا جایی که در یاد داریم چندی پیش مرکزی پژوهشی بنام «پژوهشگاه فرهنگ و ادب» در نیشابور تاسیس شد اما رنگ و اثری شایان از آن دیده نمیشود. شاید این مرکز پژوهشی هم گرفتار مشکلاتی مثل نداشتن محل استقرار مناسب، نیروی انسانی، اعتبارات و ... باشد. اگر فعالیتهای فرهنگی، ادبی و هنری در نیشابور قابل توجه و شاخص است، چرا به بخش پژوهشی آن اینقدر بیتوجهی میشود؟
6. برنامهها و مسائل بخش میراث فرهنگی تاریخی و گردشگری؛ موقعیت و پیشینه تاریخی و فرهنگی درخشان دشت نیشابور، امری واضح است و نیشابور به عنوان «منطقه نمونه بینالمللی گردشگری» مصوب و تعیین شده است. برنامههای پیشنهادی برای توسعه زیرساختهای گردشگری در دشت نیشابور بدین شرح میباشند: «ارتقای اداره میراث فرهنگی و گردشگری نیشابور به معاونت سازمان میراث فرهنگی و گردشگری خراسان رضوی» با هدف تفویض تسهیلات بیشتر در امور اجرایی و اعتباری، «احداث موزه جامع نیشابور» به منظور شناساندن بخشی از میراث فرهنگی مردم این سرزمین در موطن خود به میهمانان و گردشگران همین سرزمین (باید این حق را به مردم نیشابور داد که جایی مناسب و استاندارد برای نشان دادن آثار پیشینه تاریخی و فرهنگی خود داشته باشند و حداقل بخش از این میراث که در حال حاضر، به مشهد و تهران و ... منتقل میشود به عنوان سند تاریخی و فرهنگی در همین سرزمین بماند)، «اختصاص اعتبارت و تسهیلات ویژه مالی و بانکی» به کسانی که قصد سرمایهگذاری در بخش گردشگری نیشابور دارند (جالب است که منطقه نمونه بینالملل گردشگری، حتی یک هتل مناسب برای پذیرایی و اقامت گردشگران و میهمانان خود ندارد و هتل، فقط یکی از زیرساختهای بخش گردشگری است ...)، گویا از «پژوهشگاه میراث فرهنگی شرق کشور»، فقط نامی برای نیشابور مانده است زیرا برونداد و خروجی خاصی از این پژوهشگاه دیده نمیشود و یا اینکه بروندادهای این پژوهشگاه، اطلاعرسانی عمومی نمیشود این پژوهشگاه، حتی ساختمانی در حد نامش ندارد، حتی اینکه نیروی انسانی و اعتبارت این پژوهشگاه در اندازه نام و هدفش است قابل بررسی است. آنچه از مفهوم پژوهشگاه میراث فرهنگی شرق کشور در ذهن ما متبادر میشود این است که باید بار پژوهشی میراث فرهنگی و گردشگری را در حد نامش به دوش بکشد آیا واقعا اینگونه است؟ گیر کار کجاست؟
7. احداث فرودگاه نیشابور؛ فرودگاه که یکی از زیرساختهای اساسی ارتباطی و پشتیبان توسعه منطقه توانمند نیشابور در زمینههای دانشگاهی، گردشگریريال فرهنگی و صنعتی است و همچنین میتواند علاوه بر تامین نیازهای حمل و نقل سریع منطقه دشت نیشابور و نواحی پیرامونی به عنوان دومین نقطه جمعیتی شرق کشور و همچنین پشتیبان فرودگاه مشهد به عنوان دومین نقطه جمعیتی کشور، فعالیت نماید، به آرزوی دور و دراز مردم منطقه تبدیل شده است. اگر مشکل این است که در دو سوی شرق و غرب نیشابور، فرودگاه وجود دارد، آیا بجای تحمیل تاوان کارهای کارشناسی نشده -که در اثر عدم توجه به آمایش سرزمینی و دسترسی حدکثری به امکانات زیرساختی، حاصل شده است- به مردم نیشابور، حداقل کاری که میتوان انجام داد این نیست که زیرساختهای فرودگاهی به فاصله بینابین دو شهر منتقل گردد تا دومین نقطه جمعیتی استان نیز از این امکانات محروم نباشد؟
8. پروژه افلاکنمای خیام؛ افلاکنمای خیام که یکی از پروژههای علمی، فرهنگی و گردشگری دارای ابعاد ملی است، به پروژهای همواره ناتمام تبدیل شده است که قدمت آن به سال 1379 یعنی حدود 13 سال پیش میرسد. بخشهایی از این پروژه، پیشرفتهای قابل توجهی داشتهاند و بخشهایی نیز در همان حالت اولیه باقی ماندهاند اما آنچه، در نگاهی به افلاکنمای خیام، ذهن بازدیدکنندگان را به خود مشغول میسازد این است که چرا این بنای دارای کارکردهای ارزشمند چندگانه، این گونه به حال خود رها شده است؟ آنچه گفتنی است این است که افلاکنمای سیزده ساله افتتاح نشده و به حال خود رها شده، فقط عزم مسولان دلسوزی را میطلبد که اعتبار هنگفت بلوکه شده را از حساب دانشگاه فردوسی مشهد، رها نمایند تا در مسیر خودش هزینه گردد، از وزارتخانهها و دستگاههای ذیربط نیز پیگیری کنند تا هر کسی وادار شود به تعهدات و مسولیت خود، الزام شایستهتری داشته باشد.
9. طرح، بررسی، تصویب و اجرای مسیر راهآهن میانبر تربت حیدریه-نیشابور- عشق آباد؛ این مسیر پیشنهادی، که با نگاه به حوزه جغرافیایی خراسان رضوی، نزدیکترین مسیر برای اتصال مسیر ریلی بندرعباس و چابهار -حوزه خلیج فارس- به کشور و پایتخت ترکمنستان و منطقه آسیای میانه است دارای مزایایی بدین شرح میباشد:
الف) مشکل گسستگی ارتباط ریلی (که با اجرای طرحهای پیشین و به علت وجود مناطق مسکونی و شهری در محدوده متراکم شهری مشهد پیش میآید –و موجب افزایش و گسترش هزینهها به بخش حمل و نقل غیریلی میگردد) را ندارد.
ب) مناطق کمتر توسعه یافته مانند کدکن تربت حیدریه، کوهسرخ کاشمر، میانجلگه، شهرستان فیروزه، سرولایت نیشابور و قوچان را از موهبت راهآهن بهرهمند مینماید.
پ) نزدیکترین مسیر برای ارتباط ریلی مطمئن و پایدار بین دو پایتخت ایران و ترکمنستان -تهران و عشقآباد- است.
ت) با توجه به طرحهای توسعه راهآهن کشور، نزدیکترین مسیر برای ارتباط ریلی شهرهای بجنورد -مرکز استان خراسان شمالی- و بیرجند -مرکز استان خراسان جنوبی- و زاهدان -مرکز استان سیستان و بلوچستان- است.
ث) ارتباط ریلی پیوسته و مطمئن را بین نقاط حاشیه شرقی دریای خزر (از جمله ساری و گرگان) با مناطق مهم جنوب شرق کشور (از جمله بیرجند، زاهدان و کرمان) و حوزه دریای عمان و خلیج فارس (چابهار و بندر عباس) فراهم مینماید.
ج) نزدیکترین مسیر پیوسته ریلی، برای ارتباط حاشیه دریای خزر (ساری، گرگان و ...) با کشور افغانستان (شهر هرات) میباشد.
چ) نزدیکترین ارتباط ریلی پیوسته میان کشور ترکیه، استانهای غربی و میانه شمالی کشورمان -آذربایجان شرق و غربی، زنجان، قزوین، البرز، تهران و سمنان- را با کشور افغانستان میسر میسازد.
ح) نیشابور -که از موقعیت جغرافیایی مرکزیت حوزه جغرافیایی نیمه شمالی خراسان بزرگ (استانهای خراسان) برخوردار است- در کنار کلانشهر مشهد، و به عنوان معین این شهر، بخشی از نقشهای ارتباط ریلی منطقه شمال شرق کشور را بر عهده گرفته که در مواقع بحرانی، میتواند به عنوان دستیار و جایگزین موقت کلانشهر مشهد –از دیدگاه ارتباطات ریلی-، ایفای نقش نماید و ارتباط شمال شرق و جنوب شرق کشور را به خوبی عهدهدار گردد.
در نگاهی به مستندات جغرافیایی منطقه شمال شرق و همچنین بررسی میدانی، طرح مسیر راهآهن تربت حیدریه- نیشابور-قوچان- عشق آباد، به عنوان کوتاهترین مسیر و همچنین صرفه اقتصادی بالا و نیز با نگاه به اصول آمایش سرزمینی و گسترش توسعه به مناطق محروم و کمبرخوردار کدکن، کوهسرخ، میانجلگه، سرولایت و باجگیران، بسیار شایان توجه است که امید است با عنایت ویژه مسولان شهرستان، استان و دولت محترم جمهوری اسلامی ایران، شاهد تحقق این مسیر ریلی باشیم.
10. برنامهها و مسائل میراث فرهنگی مذهبی؛ پیشینه تاریخی و فرهنگی درخشان و توانمندیهای اقلیمی پُربار سرزمین نیشابور، علاوه بر جاذبههای تاریخی و طبیعی، از دیدگاه تعداد اماکن متبرکه و بقاع امامزادگان، میراث فرهنگی آیینی و مذهبی پُرشماری را برای مادرشهر خراسان برجای نهاده است به طوری که دشت نیشابور، رتبه اول را در استانهای سه گانه خراسان از دیدگاه تعداد بقاع و اماکن متبرکه داراست. علاوه بر این، یادگارهای رضوی این سرزمین نیز بسیار پُربار، مستند وشایان توجهاند و این کیفیت و کمیت نشانهای رضوی را در کمتر جایی در کشور میتوان یافت: بیان حدیث سلسلةالذهب در نیشابور توسط حضرت ثامنالائمه (ع)، بقعه قدمگاه رضوی، بقعه امامزاده محمد محروق، بقعه بانو پسنده و دیگر موارد. همچنین پایگاه شاخص تاریخی و بینالمللی نیشابور در حوزه علم حدیث و بقعه بزرگورانی همچون فضل بن شاذان و بانو شطیطه -که جایگاه و ارج خاصی در تاریخ علمی و معنوی تشیع دارند- ارزشهای این سرزمین را در حوزه میراث معنوی مذهبی و آینی دوچندان مینماید. بنابراین، برنامههای پیشنهادی نیشابور در زمینه میراث فرهنگی مذهبی میتواند بدین شرح باشد:
الف) ارتقای جایگاه «اداره اوقاف و امور خیریه نیشابور» به معاونت اداره کل اوقاف و امور خیریه خراسان رضوی به منظور پشتیبانی بهتر از اماکن متبرکه و میراث فرهنگی مذهبی نیشابور از دیدگاه تفویض اختبارات بیشتر در زمینه سیاستگذاری و جذب اعتبارات.
ب) جذب اعتبارات مورد نیاز برای به سرانجام رسانیدن «بینالحرمین بانو پسنده و بیبی شطیطه».
پ) تمهید مصوبات و راهکارهای اجرایی لازم به منظور برگزاری شایستهتر «روز ملی خراسان» (روز ورود حضرت رضا علیهالسلام به نیشابور).
ت) انجام هماهنگیها و واگذاری تسهیلات لازم برای «برگزاری همایش بزرگداشت فضل بن شاذان نیشابوری و احداث مجتمع فرهنگی مرتبط» با این عالم بزرگ شیعی و مورد وثوق و عنایت ائمه اطهار.
ث) تصویب و احداث «دانشکده علوم حدیث» در نیشابور با توجه به پایگاه علمی درخشان این سرزمین در زمینه علم حدیث.
ج) تصویب و ایجاد «مرکز فرهنگی-پژوهشی سلسلةالذهب» به منظور ترویج و پژوهش در زمینه موضوعی این حدیث قدسی و موهبت آثار و برکات حضور و مسافرت حضرت ثامنالحجج در خراسان و ایران (با همکاری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و آستان قدس رضوی).
چ) تسریع در تمهید مصوبات، راهکارهای اجرایی و اعتبارات مالی در زمینه «احیای جاده ولایت» (مسیر سفر تاریخی امام رضا علیهالسلام). چ) اتخاذ تمهیدات لازم برای احداث «مجتمع فرهنگی حاجی بکتاش ولی نیشابوری»، به منظور شناساندن بهتر این شخصیت بزرگ که به عنوان رهبر معنوی شیعیان بکتاشی جهان شناخته میشود. و همچنین جلب همکاری کشورهای ترکیه (نوشهیر) و آلبانی (تیرانا) در زمینه فعالیتهای فرهنگی مشترک پیرامون رهبر معنوی بکتاشیان جهان.
ح) برگزاری «همایش گرامیداشت شیخ حسن جوری نیشابوری» که یکی از رهبران و مجاهدان برجسته در تاریخ تشیع ایران میباشد.
11. برنامهها و مسائل بخش صنعت؛ جمعیت نیممیلیونی دشت نیشابور و توانمندیهای سرزمینی این خطه، بسترهای مناسبی را برای توسعه فعالیتهای صنعتی در این سرزمین به ارمغان آورده است که البته در بخشهای میانجلگه، سرولایت و شهرستان فیروزه، محرومیتهایی در این بخش دیده میشود. «ناحیه صنعتی میانجلگه»، در حد یک نام باقی مانده است. بخش سرولایت، که یکی از محرومترین مناطق استان خراسان رضوی در ابعاد مختلف زیرساختی است از زیرساخت شهرک صنعتی نیز محروم است و «شهرک صنعتی کمالالملک» شهرستان فیروزه نیز با زیرساختها و بسترهای لازم برای حضور فعال بخش صنعت، متناسب با توانمندیهای منطقه، فاصله بسیاری دارد. تجهیز و بسترسازی حضور صنایع متناسب با ظرفیت «شهرک صنعتی عطار» نیز با توجه به تاثیرات آیندهنگر مهم و بیبدیلش در اشتغالزایی منطقه، دارای رشد کندی است. بخش توانمند صنعت دشت نیشابور، بخصوص در بخشهای محروم میانجلگه و سرولایت، برای از قوه به فعل رسیدن، مستلزم همرایی و تلاش نمایندگان و سیاستگذران و دستاندرکاران بخش صنعت شهرستان است.
کوچه پس کوچه پیوندها
کلیک کنید:
نامه سرگشاده یک نویسنده سبزواری به رئیس جمهور