چه کسی شاه را کشت؟
امیر مسکنی/ مجله اینترنتی اسرارنامه
«شاهکشی» را با حالی نهچندان خوش به تماشا نشستم و پس از ساعتی، بیقرار و سر ذوق و خوشحال از روی صندلیهای درهمتنیده سالن تغییرکرده «امیرشاهی» برخاستم.
ساعتی پیشتر در پارلمان مردمی شهرمان (همان شورای اسلامی شهر) طرح حمایت از «شاهکشی» از دستور کار خارج و طرح خریدِ حمایتیِ دیوان اشعار «امیرشاهی» با 6 رأی مخالف رد شده بود.
اشتراک این دو کار هنری در فاخر بودن آنهاست. دیوان شعر شاعری بزرگ که از 50 سال پیش چاپ نشده است و نمایشی بینظیر به قلم جادویی و جاودانه «بهرام بیضایی» بزرگ و کارگردانیِ پر از شگفتی و خلاقیت و جاهطلبیِ «محمد اکبری».
گرچه هر دو اثر از مسئولان نامهربانی دیدند اما «شاهکشی» با استقبال مردمی، دو شب و سه شب تمدید میشود. امیدواریم «امیرشاهی» هم از سوی مردم قدر ببیند.
بهعنوان یک مخاطب عام و بیدانشِ تئاتر، نمیشود چیزی بنویسم اما بهعنوان یک ناظر میشود گفت این روزها استانداردهای جدیدی در ارائه یک اثر هنری برای سبزوار در حال تعریف است.
معطلیهای بیدلیل و سرگردانی مخاطب، با ایجاد یک سالن انتظار شیک و همچنین پذیرایی عالی تیم اجرایی رفع شده و همان ابتدای کار به شما نوید یک کار اصولی و حرفهای را میدهد. موسیقی زنده که با حضور «رضا سیدنیا» و گروه داروگ اجرا میشود حال خوب این نمایش را چند برابر میکند. پیش از اینکه نمایش شروع شود، دکور عجیب و جذاب «شاهکشی» داد میزند که «محمد اکبری» دوباره به دنیای دیوانگی خودش سری زده و چیزی ساخته که قبلاً در این شهر به آن فکر هم نشده است و شما آخر کار میفهمید که این دکور، یک اثر زنده است؛ با چندین عضو تپنده در درون آن؛ که هر لحظه آن را به حرکت درمیآورند و شما آنها را نمیبینید.
بازیگران نیازی به تعریف ندارند و همه آنهایی که من دیدم، مبهوت بازیهای خیرهکننده ایشان شده بودند. شاید اگر هر کدام از این هنرمندان، سبزوار را رها میکردند (مثل خیلیهای دیگر که مجبورشان کردند و رفتند) امروز باید برای دیدن نقشآفرینیشان چندین برابر هزینه میکردیم و به دنبال بلیتهای تئاتر شهر [تهران] یا سینما آزادی میبودیم.
ادامه این بحث قطعاً تعریفهای بیش از حدی خواهد شد که رنگ و بوی علاقه شخصی دارند؛ باید بروید و (اگر بلیت گیرتان آمد) ببینید.
گفتوگویی کوتاه داشتیم با «محمد اکبری» که باید هزاران بار به او تبریک و آفرین گفت.
چرا محمد اکبری کارگردانی، طراحی صحنه و بازیگری این کار را با هم انجام داده است؛ واقعاً نمیشد کس دیگری آسیابان باشد؟
طراحی و کارگردانی در نوع تئاتری که بنده به آن معتقدم، دو جزء لاینفک از یکدیگرند و در حقیقت مکمل و در خدمت یکدیگر. اصلاً در کل اثر هر دو یکی است. نمیتوان برای هر کدام وظیفهای واحد قائل شد. این طراحی شامل مدیریت حوزههای لباس، نور، صدا، آکسسوار، صحنه، پوستر و... نیز میشود و این گستردگی نشان از امتزاج جدانشدنی این دو عنوان در «شاهکشی» دارد. کنار آن و منتج از همان مدیریت، کارگردان به طراحی میزان صحنه و سایر عناصر دخیل در عینی شدن نمایش رسیده و در نهایت شما با تئاتری متشکل و تجمیعیافته از عناصری بصری (که همه با یک هارمونی کنار همدیگر جا گرفتهاند) روبرو میشوید.
اما برای بازیگری بنده در «شاهکشی» بله حق با شماست؛ خود بنده هم زیاد به این امر تمایل نداشتم. چون کار سختی است و در این متن سختتر؛ اما واقعاً شاید پیکره نحیف و لاغر بازیگری در شهرستان بنده را مجاب کرد که کنار طراحی و کارگردانی «شاهکشی»، ایفای یکی از نقشها را هم بر عهده بگیرم. امید که روزی با بدنهای پروار از بازیگری در تئاتر سبزوار، روبرو باشیم که حقیر نیز با انتخابهای متعدد در تعیین بازیگران از این مشقت جانافزای نفسگیر برهم.
حجم تغییرات متن در فرایند تولید و تمرین به چه مقدار و چگونه بوده است؟
نگاه بنده نگاهی صرفاً تجربهگرا نیست که شاید انگ همین تجربه، محل و محملی باشد برای تغییرات اساسی و بنیادی در متنی که یکی از بینظیرترین و دراماتیکترین متون حال حاضر حوزه ادبیات نمایشی است. متن نمایشی «مرگ یزدگرد» در نمایش «شاهکشی» با حفظ حداکثری حجم صفحات (حداقل حذفیات)، دیالوگها، شخصیتها و قصه پرداخت شده و تغییرات ایجادشده آنقدر نیست که به چشم بیاید؛ اما نمیتوان منکر نگاه دیگر، روایی و خاص صاحب اثر به این متن شد؛ که اگر غیر از این میبود «شاهکشی» هم نمایشی میشد مثل اکثر «مرگ یزدگرد»ها. بماند که رنگ و بوی «شاهکشی» فضاسازیها، طراحیها، آکسسوار، تصویرسازیها، حتی مفهوم مختص همان «شاهکشی» است و شما در هیچ «مرگ یزدگرد»ی ندیدهاید.
چرا این شیوه ارائه کار را انتخاب کردید؟
عوامل تعیینکننده شیوه ارائه نمایش و عناصر مشخصکننده پلان و موقعیت اجرایی، محدود به سبک، نگرش و نظر کارگردان در هر نمایش هست؛ و چون نگاه ما در نمایش «شاهکشی» منعطف، سیال و در نهایت قابلیتمند جهت ارائه در سالنهای آمفیتئاتر قاب صحنهای (یکسویه) و دیگر گونههای سالنهای نمایشی بود، الزام خاصی در استفاده از سالنهای بلکباکس، پلاتو، گرد، نیمگرد در آن نداشتیم. دلیل استقرار گروه در نگارخانه امیرشاهی و تن دادن به این نوع پلان، فقط طراحی حجیم و عدم اشغال دیگر سالنهای تئاتر شهرستان جهت استفاده گروههای نمایشی بوده و بس.
چه مشکلاتی برای آمادهسازی سالن اجرا داشتید؟
مشکلات عدیدهای جهت آمادهسازی نگارخانه امیرشاهی برای تبدیل به پلاتویی جمعوجور و خفیف از لحاظ امکانات وجود داشت؛ از اعتراض انجمن هنرهای تجسمی و نقاشی و خوشنویسان به اشغال آن تا ناسازگاری جدارهها سنگی و کف تراورتن با خواستههای حداقلی ما؛ اما به شکرانه و حمدانه خدا و همیاری و همکاری همهجانبه آقای رضا شجاع مقدم، رئیس محترم اداره ارشاد، در گذر از این مرحله، هم بچههای تئاتر از آوارگی عدم وجود پلاتو رهیدند و هم هنرمندان سایر حوزهها صاحب نگارخانهای شیکتر، بهروزتر و در دسترستر شدند. عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد...
پیشبینی خودتان از استقبال مردمی چه بود؟
نمایش «شاهکشی» از همان ابتدا با رویکرد جذب مخاطب اکثریتی و ارتقای جایگاه ازدسترفته تئاتر و تئاتر زایی وارد مرحله تولید و تهیه شده و تمام سعی بنده و سایر عوامل بر اساس همین هدفگذاری تعیین و تعریف شده است. هدفی که صرفاً تهیه و تولید یک اثر نمایشی تنها نیمی از این راه محسوب شده و ارائه و پرزانته کار نیمه دیگر آن و حائز همان استانداردهای تولید است. امید که با توجه به بداعت این شیوه در شهرستان اهداف ذکرشده حاصل شده و بتوان در سالهای بعدازاین تجربه هرچند دارای خطا، بهعنوان الگو و مرجع جهت سایر نمایشها نام برد و استفاده کرد.
«شاهکشی» تا به امروز چقدر هزینه تولید داشته است؟
نمایش «شاهکشی» برای اولین بار در سبزوار با حضور یکی از هنرمندان باسابقه تئاتر در کسوت تهیهکننده، بهصورت کاملاً حرفهای تولید و آماده اجرا شده است و با توجه به محجوبی و مهجوری هنرمندانه جناب مهندس زرقانی برای عدم تمایل به رسانهای شدن مبلغ تهیه، بهترین گزینه برای جواب به این سؤال این است که نمایش «شاهکشی» تا همین الآن 20 برابر تولید یک نمایش معمولی در سبزوار هزینه داشته. اتفاقی میمون و قابلتحسین در امتزاج سرمایهگذاران خصوصی با اهالی فرهنگ و هنر.
-
عوامل:
طراح و کارگردان: محمد اکبری
تهیهکننده و مشاور کارگردان: سید هادی زرقانی
موسیقی: گروه داروگ
کاری از همفرم / انجمن هنرهای نمایشی سبزوار
بازیگران: محمد اکبری / محمود اجنوردی / میترا آسیایی / ابراهیم حاجی صوفی / سعید فاضلیپور/ حسن شمسآبادی / زهرا شمسآبادی / امین باغجری / متین جناتی پور / محمد حسینزاده / پویا رهبران / امیرحسین رامشینی / پوریا رسولی پور / رضا رمضانی / امین علیزاده / مسیح صبور / امیرحسین فرهادیان
دستیار کارگردان: محسن کیان دوست
طراح پوستر و لوگو: سید ایمان ارضی
مدیران تولید: علی شقایقی / حسن شمسآبادی
مدیر اجرایی: زهرا شیرازی / مدیر تشریفات: سجاد شعبانی
مدیر فروش: سروش صدر
مدیران صحنه: مرتضی فوجی / مهرداد عظیمی نژاد / علی صدقیانی / المیرا نجفی
مدیر اتاق فرمان: سید علی علوی / صوت: سجاد رازقندی / امیرمحمد استاجی / نور: حسامالدین جوان
مشاوران تبلیغات: خلیل خسروانی / آبتین آراد / علی علوی / امیر احمدی / امید محرابی
مشاور رسانه: رضا قدیریان / محمد حشمتی
لباس و کلاهگیس: عاطفه بدیعیان / زهرا بدیعیان
مدیر تدارکات: مصطفی امیری نسب
تدارکات: امیر فضلی / علی اسلامی مقدم
منشی صحنه: افسانه حداد
برای مطالعه مطالب بیشتر به قلم امیر مسکنی هم اکنون روی اینجا کلیک کنید.
کوچه پس کوچه پیوندها
کلیک کنید:
نظرت را بنویس