دکتر قاسم غنی، سرمایه ای خوش نام و ماندگار...

مهدیه عابدی/ مجله اینترنتی اسرارنامه

صحبت از بی توجهی به مفاخر و مشاهیر سبزوار موضوعی نیست که تازگی داشته باشد. کهن شهر سبزوار با اینکه از وجود بسیاری از بزرگان و اندیشمندان بزرگ ایران و چه بسا جهانی برخوردار است اما می توان به خوبی مشاهده کرد که در مباحث فرهنگی و بعضا شناخت این افراد با مشکل رو به رو هستیم و بسیار کم کاری کرده ایم. البته شاید در این میان جدا از مدیران بی توجه باید نقش خودمان را را هم در این مهم در نظر بگیریم و سعی در شناخت و درک هر چه بیشتر بزرگان شهر و دیارمان باشیم. یکی از این شخصیت های برجسته دکتر قاسم غنی است که در روزگاری نه چندان دور علم و سیاست و ذوق خود در ادبیات و هنر و طبابت را از خود به یادگار گذاشته است...

در این میان کافه ویرگول  هر پنجشنبه میزبان جمعی از علاقه مندان به حوزه کتابخوانی نیز هست که با بررسی زندگی و احوال یکی از مشاهیر و بزرگان سبزوار همراه می شود. هفته گذشته همزمان با 18 مهر و ساعت 10 صبح این مکان میزبان جمعی از مشتاقان به کتاب و کتابخوانی واساتید دانشگاه بود که شرح زندگی و خاطرات دکتر قاسم غنی به بررسی و بحث گذاشته شد و برخی از اعضای شرکت کننده به ارائه نظرات خود در این باره پرداختند:

دکتر حسینی از اساتید دانشگاه حکیم سبزواری در ابتدای این گپ و گفت صمیمانه ضمن اشاره به شخصیت مورد احترام و ارزنده قاسم غنی گفت: در آینده ای نزدیک شاهد برگزاری همایش یکصدمین سال تاسیس بیمارستان حشمتیه خواهیم بود که نام دکتر غنی با آن پیوند خورده است و از این لحاظ این نشست می تواند مقدمه ای برای آن باشد. البته شخصیت دکتر غنی متاسفانه آنچنان که باید بعد از انقلاب مورد توجه و بررسی قرار نگرفته است ولی همچنان که می دانیم حتی در سبزوار نیز خیابانی به نام ایشان داشتیم که حذف شده است. کسی که در کارنامه فعالیت های خود در عرصه های گوناگون سابقه وزرات بهداری و فرهنگ را داشته و پزشک و ادیبی حاذق نیز بوده است اما به گفته بسیاری از دوستان وی اگر به عرصه سیاست پا نمی گذاشت به لحاظ نبوغ و استعداد امروزه بیشتر مورد توجه محافل ادبی و فرهنگی می بود چرا که با وقوع انقلاب اسلامی خیلی ها این سیاستمدار را با هجمه های گوناگون مورد حمله قرار دارند که ناشی از درک نادرست آنان نسبت به شخصیت وی می باشد.

حاج آقا فتاحی از شخصیت های مورد احترام سبزوار و فعال فرهنگی که سابقه خدمت در آموزش و پرورش را نیز دارد در مورد گوشه ای از زندگی دکتر قاسم غنی و دوستان ایشان اشاره کرد: در ادبیات ما اینگونه گفته شده که:          تو اول بگو با کیان زیستی       پس آنگه بگویم که تو کیستی

این بیت مصداق همکاران و دوستان و نزدیکان دکتر غنی است که از مصاحبت وی با ایشان و آن ها با دکتر غنی می توان به این درک از مفهوم شعر رسید. برای مثال یکی از شخصیت هایی که از دوستان نزدیک دکتر غنی به شمار می رفته است علامه محمد قزوینی است که آثار بزرگی همچون تصحیح حافظ با همکاری دکتر غنی، مرزبان نامه و 4 مقاله خلق کرده و او را به عنوان پدرعلم کتاب شناسی نیز می شناسند. محمد تقی بهار، محمد علی جمال زاده، عباس اقبال آشتیانی عبدالعظیم قریب و جلال الدین همایی نیز از دیگر شخصیت ها ممتازی بودند که سال های متمادی دوست و همراه نزدیک دکتر غنی به حساب می آمدند. حتی خود ایشان نیز به وجود بزرگان و مفاخر در کشور بسیار اهمیت می داده و در جمله ای که از ایشان نقل شده اینطور می گویند که استحکام مبانی ملیت بسته به پیدا شدن بزرگانی است که یادگار های مشترک افراد ملت اند، اگر ملتی هزار چیز مادی داشته باشد و بزرگان تاریخی در آن دیده نشوند حق مفاخره و مباهات را ندارد.

حاج آقا فتاحی همچنین به نقل از بزرگی گفت: دکتر غنی پیش از انکه یک طبیب باشد یک شخصیت سیاسی بود و پیش از آن که یک شخصیت سیاسی باشند یک وجود صاحب ذوق و پیش از آن نیز ادیب، صاحبدل و عارف بود.

وی همچنین به نقل از محمد علی جمال زاده در خصوص دکتر غنی افزود: دکتر غنی وجودی نیک بود، علم دوست، با ذوق، با شعور و با فهم، با وفا و پاک نیت، وجودش برای کشور ما مفید و در نزد خارجه و در نزد خارجیان نیز مایه افتخار و آبرو بود.

دکتر حسینی در ادامه جلسه در خصوص شخصیت چند بعدی دکتر قاسم غنی به مهمانان این نشست عرضه داشت: از آثار وی پیداست که ایشان همزمان از چند علم به طور کافی بهره مند بود که می توان نتیجه این بهره مندی را در تالیف کتاب هایی چون تصحیح حافظ، معرفت النفس،تاریخ عصر حاضر، تاریخ طب اسلامی، عصیان فرشتگان و تسلط وی بر هنر،موسیقی، ادبیات و نقاشی به خوبی مشاهده کرد.

می گویند که روزی جمعی از دوستان وی به خانه ایشان رفته و قلم موریانه خورده استاد کمال الملک را دستان ایشان دیده اند  که دکتر غنی در این باره گفته اند: قلمی در دست من است که قلم استاد کمال الملک است و من همیشه آن را همراه خود خواهم داشت .شعر حافظ بهترین بازگوی احساسات من و موسیقی بهترین وسیله برای نمایان کردن آن است.علی اکبر فیاضی در این باره نقل کرده: کمتر کسی را دیدم که به اندازه او از اروپا درس گرفته باشد، او در همه حال حتی سیاست نیز شریف و نجیب بود. دست پاک بود و پرهیزکار و آنچنان که حال هم در نزدیکی سواحل سان فرانسیسکو به خواب ابدی رفته گویی دو دریا کنار هم خفته اند. دکتر روحی فوق العاده موزون و با اعتدال داشت. عقل و احساس و عمل وی در سازگاری با یکدیگر بودند.دین شناسی و ادبیات را به مانند سیاست به خوبی درک کرده بود و در ارائه هر علمی حتی پزشکی و طبابت هنر را فراموش نمی کرد.

شاید بسیاری دکتر غنی را به واسطه طبابت می شناسند و البته خیلی ها ایشان را بیشتر معطوف به حوزه سیاست می دانند اما پیداست که دکتر غنی حتی زمانی که نماینده شاه در مسائل سیاسی نظیر ازواج و طلاق محمد رضا شاه با فوزیه، سفیر ایران در مصر و نمایندگی ایران در سازمان ملل را داشت همواره به حکومت ملی همراه با آزادی معتقد بود و در زمانی که شاه پیشنهاد سفیری در امریکا را به ایشان داد با پاسخ منفی او رو به رو شد  و اندکی بعد در حالی که به بیماری دچار شده بود در سال 1331 شمسی فوت شد.

این جمله معروف ایشان بعد از آمدن از اروپا و عزیمت به سبزوار نیز نشان از حس و علاقه عمیق ایشان به شهر و زادگاه خویش است که می گویند: من فرزند این شهرم و نان و آب این شهر را خورده ام و باید برای مردم زادگاهم خدمت کنم...

 

نظرت را بنویس
comments
پربازدیدترین محبوب‌ترین‌ها پرونده ویژه نظرات شما