دومین میزگرد پژوهشی وضعیت تئاتر سبزوار (گذشته، اکنون، آینده ) در کافه ویرگول

براتعلی رجبی / مجله اینترنتی اسرارنامه

میزگرد پژوهشی وضعیت تئاتر سبزوار (گذشته، اکنون، آینده ) شامگاه یکشنبه 19 اسفندماه 1397 با حضور اساتید هنر تئاتر سید نورالله رضوی، حسین شمس آبادی، سید هادی زرقانی، محمد اکبری و شماری از هنرمندان، هنر دوستان و اساتید دانشگاه سبزوار در کافه ویرگول برگزار شد.

به گزارش مجله اینترنتی اسرارنامه  در ابتدای این نشست سید نورالله رضوی پژوهشگر، نویسنده و کارگردان تئاتر سبزوار گفت: اتفاقی که در حوزه تئاتر این شهر افتاده است عدم خود باوری  نزد هنرمندان  نسل جوان است. از طرف دیگر نسل های جدید ما ازپیشینه غنی  شهر خود آگاه نیستند و نمی دانند که ملا حسین واعظ کاشفی اولین کسی است  که نوشته هایش منتج به آئین نمایش ایرانی تعزیه شده است . جمشید ملک پور با تحقیق و پژوهش در کتاب تاریخ ادبیات ایران ثابت کرده است که روضه الشهدا  ساختار دراماتیک دارد. به طور واضح هیچکس تا ملاحسین واعظ کاشفی نبوده است که نمایش را تبیین کند. البته قبل از کاشفی در ایران آئین سوگ سیاوش و شاهنامه خوانی را داشته ایم ولی به شکل نمایشی که چند بازیگر داشته باشد فقط نوشته های ملاحسین واعظ کاشفی است که سرمنشا نویسندگی در حوزه تعزیه می شود.

پیشکسوت تئاتر سبزوار اظهار داشت: سبزوار با این سابقه درخشانی که دارد در حوزه نویسندگی باید ویژه و خاص باشد، کما اینکه ما نویسنده هایی داشته ایم مثل حسین شمس آبادی که در دهه 60، 70 و 80 نمایشنامه های درخشانی از وی به روی صحنه رفته است که با استقبال خوب تماشاچیان هم روبرو بوده است. آیا در دهه 90 در سبزوارسراغ دارید  متون نمایشی  را که مبتنی بر خلق و خوی فرهنگ ما و با دقت و قدرت  گذشته به روی صحنه رفته باشد؟ متاسفانه در دهه 90 متون نمایشی هنرمندان سبزوار رو به افول رفته است و احساس می شود که این متون می خواهد ذائقه مخاطبان را پائین بیاورد.

نویسنده «شهرآباد رمل» افزود: اگر در دهه های 60 و70 تئاتر سبزوار موفق بود شاید یکی از دلایلش حضور بزرگانی چون استاد رجب فسنقری و استاد ثابت قدم در کنار بچه های تئاتر آن زمان بود که همه به کسوت و دانش تئاتری این اساتید ایمان داشتند  و این بزرگان  نیز به هنرمندان تئاتر کمک کردند تا نوشته هایشان بهتر شود.

این کارشناس تئاتر سبزوار ادامه داد: اولین خاطره ای که از استاد رجب فسنقری دارم مربوط  به دهه 60 است که با شور وشوق نمایشنامه ای را که نوشته بودم خدمت ایشان بردم و گفتم که می خواهم این نمایش را برای جشنواره فجر کار کنم. استاد متن مرا یکسال تمام نگهداشت تا هیجان من فروکش کند بعد از یکسال متن را به من برگرداند و گفت حالا بخوان، وقتی نوشته ام را بعد از یکسال خواندم آنقدر خجالت کشیدم که حد نداشت امادرسی که از استاد رجب فسنقری گرفتم برایم بسیار با ارزش بود. نسل  امروز آیا مثل نسل های گذشته انتقاد پذیر هستند؟ در بین نسل جوان تئاتر سبزوار کسی را سراغ دارید که  تاب و تحمل نقد تند زرقانی را که البته سازنده است را داشته باشد؟

نویسنده «خونه باد» تصریح کرد: در بحث تخصص، پزشک متخصص هیچ وقت نمی تواند درباره فن و تخصصش دروغ بگوید چون در بزنگاهی مثل اتاق عمل دروغش آشکار می شود. در موسیقی هم دقیقا به همین شکل است شما به عنوان نوازنده نمی توانید بدون اینکه فن نواختن را بیاموزید پشت سازی قرار بگیرید اما متاسفانه در تئاتر هرکس که از راه می رسد، ادعا می کند که من تئاتری هستم گروهی جمع می کند و بدون هیچ آگاهی و ریاضتی نمایشی را روی صحنه می برد.

در ادامه این نشست استاد حسین شمس آبادی نویسنده، بازیگر و کارگردان تئاتر سبزوار گفت: مشکل ایران بحث درام نویسی است و این مشکل تنها مختص سبزوار نیست. در برنامه شبهای تئاتر شبکه 4 بحثی به نام مشکل درام نویسی مطرح شد که در این برنامه تعبیر زیبایی توسط کارشناس تئاتر برنامه بیان شد مبنی بر این که وقتی ما می خواهیم تئاتری به روی صحنه ببریم برای ساخت دکور و لباس  قرار دادی امضا می کنیم و پولش را نقدا می پردازیم اما حاضر نیستیم برای متنی که از نویسنده اثر گرفته ایم یک ریال هزینه کنیم.

کارگردان تئاتر سبزوار اظهار داشت: من در تمام جلسات مختلف که رفته ام به صراحت بیان کرده ام برای 2 سال این جشنواره های پر طمطراق تئاتر را تعطیل کنید و هزینه اش را صرف پرورش و کشف استعدادهای نویسندگان جوان کنید تا تولید درام که اصل و اساس تئاتر است شکل بگیرد و کارگردانان ما مجبور نباشند برای به صحنه بردن تئاتری به سمت نمایشنامه های خارجی بروند.

 نویسنده و کارگردان «گل ممد» گفت: برخلاف بعضی از هنرها مثل داستان نویسی، خوشنویسی، نقاشی که فردی است، هنر نمایش این طور نیست و هنر جمعی است. نمایشنامه برای خواندن نوشته نمی شود بلکه برای به صحنه رفتن و دیده شدن نوشته شده است. متاسفانه شرایط اجرا این روزها خیلی سخت شده است.

نویسنده و کارگردان « افسانه آتش» افزود: اگر درست به تئاتر بخواهیم نگاه کنیم جمله معروف به ذهن می رسد که تئاتر واقعا دهشت انگیز است. انگیزه حضورمان روی صحنه امروز با گذشته فرق کرده است. این روزها که به عنوان بازیگر در نمایشی حضور دارم، مدام هر شب سر تمرین از بچه ها می شنوم که به همدیگر می گویند جشنواره که برویم تو بی شک  جایزه بازیگری می گیری، باورکنید از این خبرها نیست ما خودمان را فریب می دهیم و انگیزه های کاذب برای هم می سازیم.  من بعد از 55 سال نفس و حضور تماشاگر در سالن را با هزاران جایزه عوض نمی کنم.

در ادامه این میزگرد سید هادی زرقانی گفت: اگر بخواهم ابتدا به ساکن تئاتر سبزوار را آسیب شناسی کنم در راستای ورود به کندو کاو معتقدم ما در نسل خودمان نسبت به همدیگر سعی در سبقت هنری و سبقت ادبی داشتیم وهمه ای ما به این صراط مستقیم پای بند بودیم. اما در نسل های بعد  این سبقت هنری و ادبی  جایش را به سرقت هنری و ادبی داد.

نویسنده و کارگردان «یک کاست لته» اظهار داشت: صریح و صادق بخواهم بگویم ما چیزی به عنوان تئاتر در سبزوار نداریم ولی تا دلتان بخواهد مدعی تئاتر دراین شهر داریم. هنرمندان ما امروزه شدیدا به محتوا دزدی روی آورده اند. هرکسی در هرجاه، مقام و مکانی به خودش اجازه می دهد که متنی را اختیار کند و گروهی جمع آورد و نمایشی را به رو ی صحنه ببرد.

کارگردان «جان در راس اکنون» افزود:صاحب نامی در این شهر فیلمی محصول 2003 را می بیند و استنباطش این است که این فیلم را فقط خود او دیده است بعد می آید و یک کپی از همان فیلم را به روی صحنه می برد. در یکی از دانشگاههای ما نمایشی به روی صحنه می رود و انواع و اقسام تمجیدها و تشویق ها از این کار می شود بعد کاشف به عمل می آید که این نمایش دزدی واضح از یک فیلم خارجی است تا جایی که کارگردان نمایش در طراحی لباسش هم خلاقیتی از خودش به خرج نداده است که لااقل طراحی ها را عوض کند. در تئاتر این شهر آدمهایی به اشتباه در جایگاه اشتباه قرارگرفته اند و با تئاتر فراش می کنند و پشت  الفاظ و واژه های سانتی مانتال پنهان می شوند و دایعه فضل می کنند.

کارگردان تئاتر «رولت روسی»  ادامه داد: اگر امروز مشهد در سطح کشور نام ونشانی پیدا کرده به خاطر این است که سبزوار برخلاف شهرهای دیگر که سهراب کشی دارند ما در این شهر رستم کشی داریم و متاسفانه بزرگانمان رابه راحتی قربانی می کنیم.

کارگردان تئاتر «مسیح هرگز نخواهد گریست»  گفت: در نسل ما مثل امروز دسترسی به اطلاعات به این سرعت نبود. به عنوان مثال  اگر بزرگان ما می آمدند و از مکاتب و سبکها سخن می گفتند ما همت به خرج می دادیم و در کتابها کنکاش می کردیم و مطالب را جامع می خواندیم. اما از وقتی که گوگلیسم آمد این مشکل را به اصطلاح به صورت سطحی و کم عمق حل کرده است دیگر کسی به خودش زحمت نمی دهد برود و جامع  مطالعه کند. اطلاعات را سطحی دریافت می کنند و کم عمق به خورد مخاطب می دهند و چه بسا مخاطب این اطلاعات را پر مغز می داند در صورتی که کلامشان جانمایه ندارد.

در ادامه نشست آسیب شناسی تئاتر سبزوار محمد اکبری گفت: اگر بخواهیم نقاط ضعف تئاتر شهرستان را اولویت بندی کنیم درد آموزش هست ولی اولویت اول ما نیست. در 15 سال پیش که حداقل 10 تا 15 نمایش در سال  به روی صحنه می رفت شاید می شد آن زمان براساس کسوت و کیفیت اجراها اولویت را آموزش دانست اما اکنون اوضاع خیلی بدتر شده است. براساس واقعیت که جلوی چشم ماست بچه های تئاتر سبزوار امروز در بدیهیات تئاتر لنگش دارند.

نویسنده و کارگردان  تئاتر «خونچلیک» اظهار داشت: در بحث آموزش، آخرین هنرمندی که از سبزوار در دانشگاه تئاتر قبول شد، سال 1389 مصطفی لعلیان بود. ما بعد از آن هنرمند تئاتری که احساس نیاز کند باید به  دانشگاه برود و به صورت آکادمی تئاتر را ادامه دهد نداشته ایم، البته غیر تئاتری بوده اند ولی از بچه های تئاتر سبزوار نداشته ایم. ولی  برعکس مشهد را که نگاه کنید در سطح دکتری تئاتر کسی مثل محمود رضا رحیمی است که هم در مشهد و هم تهران فعالیت می کند و پل ارتباطی  بین این دو شهر ایجاد کرده است.

کارگردان و بازیگر تئاتر «رازینه» ادامه داد:  20 سال پیش در تئاتر سبزوار به خاطر گلوگاه ها و فیلترهای سختی که وجود داشت به راحتی نمی شد تئاتری را به روی صحنه برد. اما الان در این شهر بازیگر و کارگردان شدن و نمایشی را به روی صحنه بردن مثل آب خوردن است.

بازیگر و کارگردان نمایش « خونه باد»  افزود: سوالی که همیشه  نسل جوان می پرسند این است که چرا محسن فرمانبر، سیدنورالله رضوی ، هادی زرقانی و دیگر بزرگان امروز کار تئاتر نمی کنند؟ من این توپ را که شما با سوالتان  در زمین این بزرگان انداخته اید به خودتان برمی گردانم و از شما میپرسم، شما به عنوان راغب تئاتر نسبت به علاقه ات چه  کرده ای؟ استعداد اولین و پیش پا افتاده ترین عنصررا کنار بگذارید، برای پرورش خودتان که در چرخه تئاتر بمانید چه کرده اید؟ من بسیار آدم های علاقه مند و مستعد دیده ام که هنوز درالفبای تئاتر لنگش دارند.

بازیگر نمایشهای «گل ممد، افسانه آتش، خونچلیک » گفت: من محمد اکبری اگر ده سال در تئاتر سبزوار کار نکرده ام اما در عوض همه چیز را از آموزش تا تئاترهای که چه در سبزوار، مشهد تا تهران  روی صحنه رفته اند همه را  رصد کرده ام و این حرفی را که می خواهم بگویم براساس تحلیل هایم می گویم. سبزوار اگر کارگردان، طراح صحنه و نویسنده خوب نداشته که داشته است حتی به فرض مثال اگر هیچکدام از این موارد را نداشته است اما همیشه بازیگر داشته است. ده سال سبزوار در جشنواره های استانی هیچ جایزه بازیگری را کسب نکرده است. البته پارسال با زور بسیار مجتبی علیزاده بازیگری سوم را کسب کرد ولی این برای شهری مثل سبزوار که غنی از بازیگر بوده است اصلا خوب نیست.

وی اظهار داشت: در نسل جدید با وجود تکنولوژی و سرعت بالای تبادل و انتقال اطلاعات تغییر و به روز شدن در همه موارد جامعه و اجتماع به وضوح دیده می شود ولی متاسفانه این پیشرفت را ما هیچ وقت در تئاتر سبزوار نمی بینیم چون نگاه مان را به تئاتر درست نکرده ایم و خیلی راحت به تئاتر می پردازیم و شاید عقب افتادگی تئاتر سبزوار همین نگاه پیش پا افتاده برخی از تئاتریان به این هنر دهشتناک است.

 

 

 

 

 

 

نظرت را بنویس
comments
پربازدیدترین محبوب‌ترین‌ها پرونده ویژه نظرات شما