شاگرد اول های انقلاب در سبزوار(4)

محسن تدینی ثانی/ مجله اینترنتی اسرارنامه

قسمت چهارم

 

محرک اصلی انقلاب در سبزوار

سید محمد حسن علوی، فرزند سیدمهدی و نوه آیت الله حاج سیدمحمدابراهیم علوی در ۲۸ بهمن ۱۳۰۹ در سبزوار به دنیا آمد.

تحصیلات خود را نزد فاضل هاشمی از روحانیون سبزوار آغاز کرد و بخش هایی از کتاب کشف المراد را نزد وی آموخت.در سبزوار از محضر اساتیدی همچون سیدعبدالله برهان،حاج شیخ محمدتقی عندلیبی و حاج میرزا حسن سیادتی بهره برد. ایشان مدتی هم در حوزه علمیه مشهد به تحصیل پرداخت و سپس برای ادامه تحصیل به قم رفت.

وی مجددا برخی از کتاب هایی که قبلا در سبزوار آموخته بود نزد آیت الله مشکینی، سیدمحمدباقرسلطانی، بروجردی فرا گرفت. ایشان درس خارج را از محضر آیت الله شریعتمداری،محقق داماد،حاج شیخ مرتضی حائری و میرزا هاشم آملی بهره برد. آیت الله سیدمحمدحسن علوی از سال ۱۳۴۸ به وطن خود بازگشت و به درس و بحث و تبلیغ امور دینی پرداخت.

ایشان سردمدار انقلاب در سبزوار بود و بیت آیت الله محل تصمیم گیری ها درباره انقلاب و جریان سازی ها در سطح شهر و روستا بود.  ویاز روحانیان انقلابی برای سخنرانی در سبزوار دعوت می کرد.

از دیگر فعالیت ها که در بیت آیت الله علوی صورت می گرفت اعزام روحانیان به روستاها برای همراه کردن مردم با انقلاب بود.

سخنرانان مذهبی اغلب توسط روحانیان سبزوار از جمله آیت الله علوی و سیدفخرالدین افقهی یا بوسیله انجمن خیریه نیکوکاران دعوت می شدند.

از جمله روحانیان برجسته دعوت شده به سبزوار می توان به آیت الله مکارم شیرازی، جعفرسبحانی، نوری همدانی، خزعلی، سیدعبدالکریم هاشمی نژاد، شیخ احمدکافی، امامی کاشانی، محمدتقی فلسفی و... اشاره کرد. اما مهم ترین مهمان دیارسربداران در دوران مبارزات علیه طاغوت آیت الله خامنه ای بودند. اقامت رهبر معظم انقلاب در منزل آیت الله علوی به سال های ۱۳۵۳-۱۳۵۴ برمی گردد.

حمیدرضا کفاش که آن روز ها دانش آموز بود عنوان می کند:ما به عنوان عده ای دانش آموز مذهبی خدمت رهبر انقلاب در منزل آیت الله علوی رفتیم.

ایشان از ما پرسیدند چه یاد گرفته اید؟ آیات و احادیثی که حفظ کرده بودیم برای ایشان خواندیم،ما را تشویق کردند و کتاب خودشان را که درباره صبر بود به ما هدیه دادند.

براساس تلگرام سازمان اطلاعات و امنیت(ساواک)آیت الله علوی محرک اصلی انقلاب در شهرستان سبزوار است.

سند شماره ۵۸-۲۳۱۳ مورخ ۱۳۵۷/۷/۵

ساواک: یکی از روحانیون سرشناس سبزواری به نام سیدمحمدحسن علوی پیشنماز خطاب به دانش آموز می گوید: از دین و مذهب خود تا آخرین قطره خون مقاومت و مثل آقای خمینی شجاع باشید.

 

چهارشنبه خونین در سبزوار

با گذشت دو روز از عاشورای حسینی در سبزوار تظاهرات پرشور مردم در دهه ی اول محرم،شب دوازدهم خبری مبنی بر تظاهرات طرفداران شاه در شهر منتشر شد. طرفداران شاه از فلکه سی هزار متری به سمت خیابان بیهق و مسجد جامع حرکت کردند.

به ماموران شهربانی دستور تیراندازی دادند تا از شاه دوستان حمایت کنند. آیت الله علوی و حاج آقای افقهی با ارسال نامه ای خواستار تجمع روستائیان در شهر شدند. اعلام کردند مردم در اوایل صبح در مسجد جامع حضور یابند و برای دفاع از خود به سلاح سرد مجهز شوند.

به دنبال این تصمیم کامیونی پر از چوپ از روستاها به شهر منتقل و شب در بین مردم تقسیم شد تا مردم در برابر هجوم سربازان از خود دفاع کنند. برخی از جوانان هم با ساختن کوکتل مولوتف و بمب های دستی در پشت بام مسجد جامع سنگر گرفتند.

صبح روز چهارشنبه ۲۲ آذر ۱۳۵۷ برابر با ۱۲ محرم ۱۳۹۹ عده ای از طرفداران شاه که بیشتر از روستاها به سبزوار آمده بودند از سی هزارمتری به سمت بیهق تظاهرات کردند. این عده عکس هایی از محمدرضا شاه داشتند و تعدادشان به ۲۵ هزار نفر می رسید.

جمع کثیری از اسفراینی ها نیز به مردم انقلابی سبزوار پیوستند.

در مسجد جامع، محمدتقی مقیسه ای، محمدعارفی، حاج آقای افقهی و آیت الله علوی برای اجتماع کنندگان سخنرانی کردند.

مردم مخالفان را تعقیب و طرفداران شاه به سمت دروازه عراق فرار کردند. چون گفتند احتمال دارد بعداز ظهر مخالفان مجددا بیایند اجتماع کنندگان همچنان در مسجد حضور داشتند.

ساعت دوازده و نیم ماموران شهربانی به مردم حمله کردند. آنان ابتدا تیرهوایی و سپس گاز اشک آور شلیک کردند تا از مردم زهر چشمی بگیرند. در این حادثه ۴ نفر کشته و هفده نفر مجروح شدند و پنج نفر از ماموران شهربانی نیز مصدوم شدند.

همچنین عبور و مرور در خیابان بیهق را ممنوع و در غیاب مردم همه اثاثیه مسجد جامع را غارت کردند‌.

 

لبیک تاریخی

در اربعین حسینی ۱۳۵۷ راهپیمایی عظیم از سوی بیت آیت الله علوی برنامه ریزی شد.

در این اجتماع پرشور مردم انقلابی سبزوار در مقابل مسجد جامع تجمع و درحالی که تمثال امام،دکترعلی شریعتی و برخی از شهدای سبزوار را به همراه داشتتد از خیابان بیهق به سمت سی هزار متری تظاهرات کردند.

در این راهپیمایی که زنان، حضور پررنگ و فعالی داشتند و از روستاهای اطراف نیز برای شرکت در این اجتماع به سبزوار آمده بودند حدود هفتاد تا صدهزار نفر شرکت کرده بودند.

 

سرنگونی مجسمه شاه

در نهم دی بعد از تظاهرات عده ای از مردم به میدان مجسمه(میدان حکیم سبزواری)رفتند تا مجسمه شاه را در سبزوار سرنگون کنند.

مردم سیم بکسل را به مجسمه بستند و آنقدر کشیدند تا مجسمه شاه افتاد و مجسمه را در چاه فاضلاب مسجد جامع انداختند.

 

صندوق قرض الحسنه ادامه نهضت

تعدادی از معتمدین و علمای سبزوار این صندوق را تشکیل دادند تا حمایت مادی از افرادی که ممکن بود در درگیری ها مجروح شوند انجام دهند. این صندوق موظف بود برایرتامین امرار و معاش خانواده های زندانیان سیاسی اقدام کند.

این صندوق به خانوادهای افرادی که در جریان انقلاب شهید،زخمی و یا از کار بیکار می شدند و در اثر اعتصاب مغازه هایشان دچار مشکل مالی می شد کمک می کردند. همچنین هزینه های دعوت از سخنرانان،نوشتن پلاکارد،چاپ اعلامیه و تکثیر نوار از محل این صندوق تامین می شد.

 

حادثه پاسگاه طبس

در ۲۹ دی ۱۳۵۷ مصادف با اربعین حسینی بنابر دعوت از اهالی روستای افچنگ برای حضور در راهپیمایی در بازگشت از مسیر جاده طبس-اسفراین ماموران پاسگاه طبس اتومبیل آنها را متوقف کردند. فرمانده پاسگاه به آنها فحاشی کرد،اهالی افچنگ که از رفتار وی عصبانی بودند با سلاح سرد به پاسگاه حمله کردند. ماموران به پشت بام پاسگاه عقب نشینی کردند و با دستور رئیس پاسگاه به مردم تیراندازی کردند.

با پایان یافتن گلوله ها، مردم به پشت بام رفتند و فرمانده پاسگاه را کشتند و سربازان فرار کردند اما در این حادثه پنج نفر از اهالی افچنگ شهید و چهار نفر زخمی شدند.

 

تشکیل ستاد استقبال از امام

با خبر بازگشت امام در ۶ بهمن،به توصیه حاج علیرضا دولت آبادی از جمله خیرین شهرستان سبزوار ستادی در مسجد جامع تشکیل شد. تشکیل این ستاد به منظور عزیمت مردم به تهران و استقبال از امام بود. 100 اتوبوس از سبزوار برای استقبال به تهران رفتند.

از علمای سبزوار آیت الله علوی،سیدمحمداخلاقی و سید محمد قریشی برای استقبال از امام به تهران رفتند.

 

شاگرد اول های کلاس

دانش آموزان دبیرستان اسرار همیشه جلوتر از زمان بودند.

آغازگر جنبشی علیه طاغوت بودند که خیلی از روشنفکرهای کرواتی بعدها به آن پی بردند و وقتی به توده مردم آمدند چون سهم خود را در بین آنها پیدا نکردند راه خود را از آنان جدا کردند. فهم و بصیرت آنها همیشه راهگشا بود تا جایی که بسیاری از حرکت های انقلابی سبزوار از همین دبیرستان آغاز شد.

اولین تظاهرات منسجم دانش آموزی از دبیرستان اسرار شروع شد.

بعد از پیروزی انقلاب دانش آموزان این دبیرستان تصمیم گرفتند همچنان بدرخشند.

۴۱ دانش آموز این دبیرستان کلاس درس را در جبهه های حق علیه باطل دیدند و با شهادت نمره قبولی گرفتند و در دانشگاه انقلاب فارغ التحصیل شدند.

 

دانشگاه جنگ

مادر همیشه با ذکر دعا شیرش می داد. همین باعث شد بعدها غرور مردانه خاصی در کلامش موج بزند. دستکاری ماهرانه احمد در شناسنامه باعث شد تا در دانشگاه جنگ ثبت نامش کنند.

مادر احوال فرزند در جبهه می پرسد و احمد می گوید:برای رزمندگان چای می آورم. بعدها می فهمند این بزرگ مرد کوچک در کنار بزرگترها کارهای مهمی چون خنثی کردن مین را انجام داده است. آرزو داشت به جمکران برود،اگرچه این مهم اجابت نشد اما اصابت گلوله به گردنش شهادتی علی اصغر گونه برایش رقم زد.

شهید احمد نظیف جوان ترین شهید دانش آموز هشت سال دفاع مقدس از خطه سربداران پای در میدان جنگ گذاشت تا بعضی ها که از نعمت آرامش برخوردارند اما برای دفاع از کشور به جبهه نمی روند خجالت بکشند.

 

اولین انتخابات مجلس شورای اسلامی در سبزوار

در این انتخابات سه طیف و گرایش در سبزوار وجود داشتند.

  1. طیف وابسته به حزب جمهوری اسلامی که مورد حمایت بیت آیت الله علوی و شامل حسین هراتی و حجت الاسلام علی اصغرباغانی بودند.
  2.  عباسعلی محمودی و محمدحسین فاضل که گرایش های ملی گرایانه داشتند و مورد حمایت حاج آقای افقهی بودند.
  3. محمد رحیمی و محمد کریمی که کاندیدای مجاهدین خلق بودند.

در ۲۴ اسفند ۱۳۵۸ انتخابات برگزار و به دوره دوم کشیده شد. حسین هراتی با ۴۷/۸۴۶ رای و حجت الاسلام علی اصغر باغانی با ۴۷/۷۲۱ رای حدود ۶۶ درصد آراء را کسب و به این ترتیب هر دو نامزد مورد حمایت حزب جمهوری اسلامی و بیت آیت الله علوی برای اولین دوره نمایندگی مردم سبزوار در مجلس شورای اسلامی انتخاب شدند.

 

حمایت جانانه

در نوزدهم بهمن ۱۳۵۷ مردم سبزوار تظاهرات صدهزارنفری در حمایت از دولت موقت مهندس مهدی بازرگان برگزار کردند.

ده هزار نفر از بانوان سبزوار با اجتماع در مهدیه این شهر ،حمایت خود را از دولت موقت مهندس بازرگان اعلام کردند.

 

رادیو انقلابی در سبزوار که اسرار هویدا می کرد

مهندس حسین قلعه نویی به همراه برخی از جوانان سبزوار یک مرکز رادیویی با وسایل بسیار مبتدی در پشت بام مسجد جامع ساخته بود که برد آن تقریبا پنجاه کلیومتر بود.

بلندگوهای در رادیو نصب کرده بودند و مرتب اخبار سبزوار را پخش می کردند که به رادیو محلی معروف بود.

اوج فعالیت این رادیو محلی در ۱۲ بهمن همزمان با ورود امام به کشور بود.

قرار بود مراسم استقبال از امام و سخنرانی ایشان در بهشت زهرا به صورت مستقیم از تلویزیون پخش شود، بعد از مدتی ناگهان برنامه قطع و به مدت چند لحظه عکس شاه ظاهر شد‌. این موضوع خشم مردم را برانگیخت و مردم به خیابان ها آمدند. اما ابتکار جوانان انقلابی سبزوار باعث شد سخنان امام خمینی را سبزواری ها زودتر از همه بشنوند.

در دوازدهم بهمن، یکی از جوانان سبزواری که در بهشت زهرا حضور داشت سخنان امام را بر روی نوار کاست ضبط کرد و بلافاصله طی تماس تلفنی آن را به سبزوار مخابره کرد.

این نوار هم بوسیله مرکز رادیویی مسجد جامع پخش و مردم که در خیابان بیهق تجمع کرده بودند آن را شنیدند. متن سخنان امام از ساعت چهار بعداز ظهر تا ساعت هشت شب چندین بار پخش شد و همگان از محتوای آن اطلاع یافتند.

رادیو محلی سبزوار پس از انقلاب برنامه های مختلفی از جمله سخنرانی های مذهبی و انقلابی، اخبار و رویدادهای روز  را به اطلاع مردم می رساند.

یک سال بعد نیروهای مجاهدین خلق که در دستگاه های دولتی سبزوار نفوذ کرده بودند این رادیو انقلابی را به بهانه نداشتن مجوز تعطیل کردند.

 

ارتش سبزوار

مردم روستای افچنگ هر وقت برای تظاهرات به سبزوار می آمدند،سلاح سرد و چوب همراهشان داشتند.

وقتی افچنگی ها می آمدند مردم روحیه می گرفتند و دلگرم بودند اگر درگیری پیش بیایید افچنگی ها هستند اول از همه جلو بروند و درگیر شوند. به دلیل جسور بودن اهالی افچنگ،آنها به ارتش سبزوار معروف شدند.(روستای افچنگ ۴۶ شهید،۲۰ آزاده و ۱۵۰ جانباز تقدیم نظام جمهوری اسلامی کرده است)

 

بهار آزادی

در روز ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ همه اقشار  از مردم انقلابی سبزوار در راهپیمایی پیروزی ،حضوری پرشور و فعال داشتند.

خیل عظیم جمعیت در حالی که عکس هایی از امام،دکتر علی شریعتی و شهدای سبزوار در دست داشتند از  بیهق به سمت خیابان عطاملک حرکت کردند.

ازدحام جمعیت به حدی بود که مسیر کوتاه راهپیمایی حدود سه ساعت به طول انجامید.

 

اولین فرمانده

بعد از پیروزی انقلاب در تمامی شهرها سپاه پاسداران برای حفظ دستاوردهای نظام جمهوری اسلامی تاسیس شد.

هسته ی اولیه سپاه را در سبزوار محمدرضا محسنی ثانی، شهید محمد فرومندی (قائم مقام لشکر پنج نصر) ،حسین هراتی (نماینده مردم سبزوار در دوره اول، دوم و سوم مجلس شورای اسلامی، معاون سابق پرورشی وزارت آموزش و پرورش) ، علی اصغر جعفری نسب (استاد حوزه و دانشگاه و نویسنده کتاب نوای نای مجروح) ابراهیم شایقی کارگر(ایثار هشت سال دفاع مقدس)، علی اصغر صفار و شهید سید ابراهیم شجیعی (فرمانده گردان عبدالله تیب ۲۱ امام رضا) تشکیل دادند.

دکتر محمد رضا محسنی ثانی که  در ۱۳۳۱ در سبزوار به دنیا آمده بود پس از اتمام تحصیلات خود در رشته علوم سیاسی در انگلستان به کشور بازگشت. وی به عنوان نخستین فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در سبزوار انتخاب شد.

وی علاوه برای مسئولیت سپاه سبزوار،سمت های فرماندار شهرهای آمل،قم،دامغان،مشهد،معاون سیاسی اجتماعی خراسان بزرگ،معاون سیاسی امنیتی زنجان،سرپرست استانداری خراسان بزرگ،استاندار لرستان،نماینده مردم سبزوار در مجلس شورای اسلامی در دوره هشتم و نهم،نائب رئیس کمیسیون اجتماعی مجلس در دوره هشتم،ریاست کمیته امنیت - کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس در دوره نهم،مدیرکل نظارت و امور استان های شورای نگهبان قانون اساسی را در کارنامه خود دارد.

 

تشکل ۴۵ هزار نفری

با شکل گیری حزب جمهوری اسلامی، دکتر محمدجواد باهنر از اعضای موسس حزب از حجت الاسلام باغانی خواست تا شاخه حزب را در سبزوار تاسیس کند . حزب جمهوری اسلامی در سبزوار ۴۵ هزار نفر عضو داشت.

هزینه های حزب از مردم جمع آوری می شد البته حزب جمهوری اسلامی مشهد هم به این تشکل کمک هایی می کرد.

 

فروغ ستارگان کویر در آسمان هویزه

کویر سرزمین الهام است،کویر جهانی است که در آن هبوط کرده ایم.کویر سرزمینی است که به آسمان نزدیک است.آنقدر نزدیک که می تواندستاره ها را شمرد. با راهنمایی ستارگان،در شب کویر می توان راه را از بیراهه بازشناسی. جهت خویش را پیدا کنی و نه تنها خود که دیگران را نیز با خود همراه کنی.

در آسمان اهل دل نیز ستارگانی پدیدار می شوند که برای قرن ها،آیندگان را راهنمایی می کنند.ستارگانی که از خاک به افلاک پر کشیدند. ستاره های بخت بلند شهیدان،اکنون بر فراز زمان و مکان دیگران اوج گرفته و صعود کرده اند. دیگران می آیند و می روند،اما آنان همچنان در آن بالا در معرض دید اهل دل اند.

سبزوار، در کرانه کویر است و از دیر باز سرزمین آزاد مردان و آزاد زنان بوده است. ستاره ها چه پرفروغ اند و ما ناسپاس. جهادگران سبزوار در کویر طلوع و در هویزه آسمانی شدند. اسطوره هایی که باید دوباره مرور شوند. آنها مصداق مصرع:"یار در خانه و ما گرد جهان می گردیم."هستند.

محمد فاضل به همراه حسن فتاحی ثانی،مجید مهدوی،مجید کریمی و سیدمصطفی مختاری گروه اخلاص را در هویزه تشکیل دادند. آن ها دانشجویان پیرو خط امام بودند که جهاد را تا شهادت دنبال کردند. دو چاهی نقطه ی پرواز آنها شد.

محروم ترین نقطه ی سبزوار در بخش روداب که مردمانش دامدار بودند و فقط در آنجا سکونت داشتند،خانه نداشتند،یک سرپناهی بود که فقط روز را شب می کردند،نه مدرسه،نه مسجد،نه حمامی،نه خانه بهداشتی،نه برقی،تنها آبی شور و تلخ در آنجا یافت می شد غیر قابل شرب بود.

بچه های گروه اخلاص کارشان را با اردوی جهادی در روستای دوچاهی شروع کردند. می دانستند کجا بروند، از دوچاهی پر کشیدند به هویزه رسیدند. هویزه برای دشمن به مانند رگ های حیاتی برای ادامه تجاوز محسوب می شد.

نیروهای عراقی در این منطقه متشکل از واحدهای تانک از نوع "تی-۶۲"،"تی-۵۵"،موشک های زمین به زمین و امکانات نظامی پیشرفته و بیش از ۶ هزار نفر پیاده نظام بودند ولی همین نیروهای اندک مدافع شهر،از کمترین امکانات دفاعی بی بهره بودند.

خیانت بنی صدر باعث شد تا در حماسه هویزه ۱۴۰ نفر از نیروهای مومن،متعهد،تحصیل کرده و انقلابی سپاه و بسیج، که تعدادی از آنها از دانشجویان پیرو خط امام بودند به شهادت برسند.

روزی اسب ها بر پیکر بی جان اصحاب حسین می تاختند و روزی تانک ها بر پیکرهای بی جان شهدای هویزه مانور می دادند.

باید بدانیم اگر امروز بر کرسی ریاست و مسئولیت تکیه زده ایم،میراث دار خیل عظیم جانبازان و ایثارگران و رشادت های جان برکفانه و خون های ریخته شده هستیم.

وصیت شهیدی را نباید هیچگاه از یاد ببریم آنجا که فرمود: آی مسئولان،میزهای شما پاره های تابوت های خونین شهداست، مواظب باشید.

 

نظرت را بنویس
comments
پربازدیدترین محبوب‌ترین‌ها پرونده ویژه نظرات شما