گذري به كوچه علي چپ

مسئولين بی جاده، جاده هاي بي مسئولین

آنقدر روزها و روزها، بارها و بارها شاهد گزارش های تلخ تصادفات جاده اي در محورهای منتهی به سبزوار، اين جاده های خونين بوده ايم كه ديگر کمتر به چرایی آن می اندیشیم، امری عادی شده است؛ همان اندازه عادی که وقتی وزیر راهش بعد بارها استیضاح، استعفا می دهد و طلب کار دولت می شود و زبان به انتقاد همان ساختاری می گشاید که خودش در آن وزیری کرده و رشد و نمو یافته است؛ دیگر بجای آنکه به این امور غیرعادی شک کنیم به عقل مان شک می کنیم. روده درازی نشود از همین جاده های منتهی به سبزوار بگوییم و از نگاهی دیگر به آن بنگریم؛ جاده هایی که مسئولیت نمی پذیرند و مایی که به بي مسئوليتي اين جاده هاي بي كفايت خو كرده ايم! جالبه نه!

با اينكه مسئولين به فكرهستند و سر مي جنبانند لكن هنوز آب از آب تكان نخورده است.

شنيده ايم كه مي گويند ٧٥ درصد علت اين تصادفات، خود رانندگان عزیز هستند. ١٠درصد هم مشكلات جاده ها و باقی هم لابد ماشین ها. خیلی جالب است عجب ضرایبی!!!

حال اينجا سوال پيش مي آيد كه مشكل از راننده عزيزي است كه وقت خواب نمي خوابد يا جاده اي كه جاي خواب ندارد؟ یا ماشینی که خواب ناز دارد؟

البته مسئولين دلسوز از ديرباز به فكر احداث استراحتگاه بوده اند لكن اين مصالح جاده اي و ساختمانی هستند كه كاري نمي كنند. هيچ خشتي عزمش را جزم نمي كند كه به روي خشتي ديگر بند شود، هیچ آهنی، گارد ریل نمی شود، هیچ گاردی نرم نمی شود و ماشین ها را در بغل نمی گیرد و هیچ ...، بگذریم.

چه خوب مي شد برای تنبه، چندين  مصالح و گارد و امثالهم، گوشمالي شوند و بخاطر اين بي مسئوليتي شان مواخذه ومحاكمه شوند البته از همین محکمه های یواشکی علنی. تابلكه خيال مسئولين راحت شود و بتوانند بدون هيچ رو در وايسي به مردم وعده و وعيدهاي جديد، درباره بی اثر شدن تحریم های جهاني بدهند.

این جاده هم كه مادرزادي، مسیرش كوراست وگويا راه علاجي ندارد؛ اگر هم داشت قطعا مسئولين مرتبط اقدامي مي كردند و نسبت به اين حجم ازتصادفات بي تفاوت نبودند. پس ما نيز ناچارا به همان لاعلاجي اكتفا مي كنيم .

علاوه برآن مشكل بعدي كوتاهي عملکرد گاردريل هاست  و محدودیت و کمبود و عدم استقامت این عزیزان همیشه جان برکف. همان گارد ریل های موجود هم آنقدر پير و فرتوت اند كه جور خودشان را هم به زحمت مي كشند.

قربون جاده ها برم آنها دیگر نوبر هستند دراز و بی قواره و بی درخت و دال و سرسبزی و ...، البته تا دلت بخواد سراب آب و نور و بخار موجود است لامصب چنان با تو عناد دارند که تو می پیچی آن ها نمی پیچند، تا نمی پیچی آنها قشنگ دورت می زنند آنچنان دوری که سر دست بردن آرامستان به پیش چشمت می آید.

راننده ها هم که اجبار دارند؛ می بینند که اینهمه نیروهای خدوم از این ماشین های مرگ بارِ مچاله شده آویزان جاده کرده اند باز هم می گویند:" ایش" و باز با چرت لایتناهی همچنان می روند.

از طرفی فقدان  و یا بهتر بگوییم کمبود واحد امداد ونجات است كه حتي اگر حادثه به مصدوم رحم كند، انتظار رسيدن امداد از فاصله ٨٥كيلومتري او را تلف مي كند. مضاف براينكه هر آمبولانس حداكثر توان حمل ٢مصدوم را دارد و مابقي بايد درانتظار آمبولانس بعدي سماق بمكند و مواظب باشند حضرت عزرائيل تا رسيدن امداد بعدي پيدايشان نكند. البته باز گلی به جمال همین عزیزان و آمبولانس هوایی که اگر همین ها رو نمی داشتیم باید چه خاکی به سرمان بریزیم.

خلاصه اينكه هميشه پيشگيري بهتر از درمان است. پس چند تا از این پدر سوخته ها را، از جمله مصالح بی مسئولیت، گارد ریل های بی خاصیت، پرایدهای نازنین و دیگر ماشین های با وجدان کاری فوق العاده را به به دار مکافات به سپاریم تا ترک بر ندارد چینی نازک مسئولین.

بگذَریم و بگذُریم؛ براستی که گذر از اين جاده ها، متهوري پردل واز جان سيرشده مي طلبد .

و اما یک توصیه؛ مسافران عزيز فعلا منتظر بمانيد تا بلكه به دستور مسئولين دلسوز و پيگير، خشت های خجالت زده و ماشین های دارای وجدان کاری ساختارمند، دست به كار شوند؛ جاده ها هم كمي به روي مباركشان بياورند و خود به خود بازسازي شوند و صد البته راننده ها نخوابند- مگر دنیا به آخر رسیده خوب نخوابید ذیگر- و بی مبالاتی نکنند دیگر ای بابا.

و سخن آخر؛ تشکر ویژه از مسئولین عزیز داریم بخاطر برندسازیهای هدفمند و با ارزش که با دست با کفایت این شایستگان فرهیخته، جهانی شده است از جمله: برند ایجاد جاده های مرگبار،  برند استادیوم با امکانات دار مجازات.

فاطمه ازقند

نظرت را بنویس
comments

همشهری

سلام.تشکر از مطالب توت فقط اینکه در کشور شیعه،کلمه ها و جملاتی نامناسب به ائمه نسبت دادن اصلا کار درستی نیست کوچه علی چپ، ا زنظر شما درسته؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
پربازدیدترین محبوب‌ترین‌ها پرونده ویژه نظرات شما