فرماندار سبزوار در زمان طاغوت:من فرماندار مردم هستم نه شریف امامی!/ وقتی جنبش دانش آموزی در سبزوار به همگرایی شورای اداری شهرستان انجامید

 
محسن تدینی ثانی/ مجله اینترنتی اسرارنامه
 
این روزها که نوسانات قیمت ها و گرانی منجر به کاهش قدرت خرید مردم بویژه طبقه متوسط شده است برخی در داخل و خارج کشور سعی در ایجاد فاصله میان مردم و نظام دارند.
این در شرایطی است که منشا بیشتر این گرانی ها داخلی است و برخی سودجویان سعی می کنند دکان و دستگاه خود را فربه تر نمایند بی آنکه ملاحظه ی مردم را بکنند.
 
مسئولین باید به میان مردم آمده و صادقانه با ملت صحبت کنند و فضای روانی ایجاد شده را تعدیل نمایند.
 
تحریم و یاوه گویی های ریئس جمهور آمریکا چیز تازه ای نیست، در هشت سال دفاع مقدس  با تمام دنیا  جنگیدیم درحالی که تحریم بودیم و تنها دویست هزار بشکه نفت صادر می کردیم و به مراتب وضعیت مان از امروز وخیم تر بود اما آنچه آن روز ها مردم بر خود مقدم می دانستند وطن بود نه چیز دیگر!
 
خانواده ها جگر گوشه هایشان را روانه ی جبهه های حق علیه باطل می کردند.
 
پیرزن روستایی که سال پیش نیمی از طلاهای خود را برای مخارج جنگ به رزمندگان داده بود امسال با یک سبد پر از تخم مرغ های محلی سعی می کند تا دین خود را ادا کند!
 
آنچه امروز بیش از هر چیز کمبود آن احساس می شود هم صدایی و وحدت میان مردم و دولت که بی شک با آن این دوران را نیز همچون گذشته سپری خواهیم کرد.
 
در زیر نمونه ای از این وحدت میان مسئولین و مردم آمده است که درنهایت منجر به پیروزی انقلاب اسلامی گردید.
 
سرآغاز جنبش دانش آموزدی در سبزوار
 
اعتراض معلمان و دانش آموزان در سبزوار از همان روزهای اول آبان 1357 شروع شد.
 
سرآغاز این جنبش توسط دانش آموزان سوم اقتصاد دبیرستان اسرار شکل گرفت که طی هماهنگی از حضور در کلاس خودداری و در محوطه تجمع کردند.
 
آنها ابتدا کافی نبودن ظرفیت کلاس ها و تخلفات اداری رئیس دبیرستان را علت اعتراض خود بیان کردند و خواهان رسیدگی به وضع موجود شدند.
 
غیبت در کلاس های درس در اندک زمانی به مدارس دیگر نیز سرایت کرد.چندی بعد اعتراضات سراسری منجر به اجتماع در دبیرستان اسرار شد به گونه ای که معترضین نماز ظهر را به امامت حاج آقای علوی که از وی دعوت کرده بودند ،در اجتماع آنها حضور یافت و اقامه کردند.
 
سپس اجتماع کنندگان در حالی که عکس هایی از امام و دکتر شریعتی در دست داشتند از دبیرستان اسرار خارج شدند و در خیابان های شهر راهپیمایی کردند.این در حالی بود که عده ای از کسبه،کشاورزان و افراد طرفدار شاه با حمل عکس محمد رضاشاه (7 آبان 13579) و پرچم سه رنگ ایران در فلکه دروازه عراق اجتماع کرده بودند.مواجه این دو گروه به درگیری فیزیکی انجامید که یک معلم و یک دانش آموز صدمه دیدند و به علت جراحت های وارده در بیمارستان فوت کردند.
 
کیهان این رویداد را منعکس می کند و می نویسد:پلیس در سبزوار به پنج هزار تظاهرات کننده حمله کرده و آنها که هیچ گونه شعاری نمی دادند را با باتوم متفرق کرد.در این جریان عده ای چماق به دست هم که با وانت به محل تظاهرات آمده بودند به تظاهرات کنندگان حمله کردند و آنها را مضروب کردند .
 
حمله ی عده ای چماق به دست ناشناس به دانش آموزان و فرهنگیان که اولین بار در شهرستان سبزوار رخ داده بود اعتراض های شدید مردم را به دنبال داشت.
 
دو روز بعد دوباره عده ای از دانش آموزان و دبیران مدارس در دبیرستان "ابن یمین"اجتماع کردند و با نزدیک شدن ظهر درحالی که عکس امام و دکتر شریعتی را در دست داشتند به سمت خیابان بیهق تظاهرات کردند .
 
تظاهرات کنندگان، مجروحان را به بیمارستان امدادی منتقل کردند اما دکتر معماری مسئول بیمارستان به بهانه ی اینکه آنان را شهربانی معرفی نکرده از مداوای آنان خودداری کرد بنابر گزارش روزنامه اطلاعات در این رویداد چهل نفر به شدت زخمی شدند.
 
بعد از ظهر روز مزبور معلمان سبزوار در خانه فرهنگ اعتصاب عمومی کردند آنان با صدور اعلامیه ای اظهار کردند:به مدت ده روز از حضور در کلاس های درس خودداری خواهند کرد و خواسته های آنها به این شرح است:
 
1)تامین امنیت مدارس
2)مجازات اراذل و اوباش
3)آزادی زندانیان سیاسی از جمله مهدی غنی
4)لغو حکومت نظامی
5)برکناری ریئس شهربانی و تنی چند از ماموران خاطی
 
با اعتصاب فرهنگیان سبزوار گروهی از روحانیان،وکلای دادگستری،اصناف با اعلام همبستگی با آنان آمادگی خود را برای دفاع از مجروحان تطاهرات اخیر اعلام کردند.
 
حسن عارفی ،دانشجوی سال چهارم دانشکده ادبیات دانشگاه تهران ،با ارسال نامه ای خطاب به دادستان علیه ماموران شهربانی اعلام جرم کرد.
 
استعفای فرماندار سبزوار و ریئس آموزش و پرورش در حمایت از فرهنگیان 
 
به دلیل اعتصاب فرهنگیان در خانه فرهنگ سیدمجتبی اشکان ،فرماندار سبزوار در جمع آنان حضور یافت و معترضان از وی خواستند شکایت آنان را به مقامات استان و کشور اعلام کند.
 
وی سخنانی از تحصن کنندگان حمایت و با بیان موافقت نظر آنها گفت:از استاندار خراسان خواستار برکناری سرهنگ جعفر شمس ریئس وقت شهربانی و عامل اصلی درگیری ها شده است و در صورت اجرا نشدن این خواسته از سمت خود استعفا می دهد.
 
اشکان در پایان سخنانش گفت:من فرماندار مردم هستم نه فرماندار شریف امامی!
 
با تساهل و تسامح استاندار خراسان در عزل ریئس شهربانی سبزوار اعتصاب فرهنگیان در خانه فرهنگ ادامه می یابد و چون هنوز ریئس شهربانی برکنار نشده بود معلمان از حضور در کلاس درس خودداری می کردند.
 
در 29 آبان 1357 با ارسال تلگراف هایی به نخست وزیر ،جعفر شریف امامی ،وزیرکشور و استاندار خراسان به علت اهانت ماموران به مردم،روحانیان و همچنین ضرب و شتم فرهنگیان اشکان از سمت خود استعفا کرد.
 
با استعفای فرماندار،نورالدین رزاق پور ،ریئس آموزش و پرورش سبزوار نیز با ارسال تلگرافی به وزیر آموزش و پرورش و مدیرکل آموزش و پرورش خراسان به دلیل اهانت پلیس به معلمان ازسمت خود استعفا داد.
 
به دنبال استعفای فرماندار و ریئس آموزش و پرورش ،حدود هزار نفر از فرهنگیان با مخابره ی تلگراف هایی به وزارت کشور و آموزش و پرورش تقاضا کردند این دو مامور وطن پرست در سمت های خود ابقا شوند. همچنین تهدید کردند در غیر این صورت همه فرهنگیان استعفا خواهند داد.
 
بیست و دو نفر از رؤسای اداره های دولتی سبزوار هم در حمایت از فرهنگیان و اعتراض به رفتار ماموران شهربانی در دفتر کار دادستان تجمع کردند.از خواسته های مؤکد آنان ابقای مجدد فرماندار و رئیس آموزش و پرورش شهرستان بود.
 
در خیابان عطاملک عده ای افراد ناشناس درحالی که چماق به دست بودند جلوی فرار مردم را سد کرده بودند و ماموران هم به قصد انتقام جویی به جان مردم افتاده بودند و مجروح شدن دو تن از ماموران را دروغ خواندند.
 
در پنجمین روز تحصن فرهنگیان هیئتی بوسیله دولت متشکل از نمایندگان استاندار ،دادگستری،شهرداری،آموزش و پرورش و شهربانی برای رسیدگی به خواسته های فرهنگیان سبزوار به این شهر آمدند .
 
هیئت اعزامی در جلسه ای با حجت الاسلام افقهی درباره خواسته های معترضین گفت و گو کردند. مهم ترین خواسته ی آنها عزل یا انتقال ریئس شهربانی و پنج ماموری که در ضرب و شتم جمعی از مردم و فرهنگیان نقش داشتند بود .
 
اما بر خلاف قول نماینده اعزامی آموزش و پرورش خراسان حضور این هیئت به خواسته های فرهنگیان جامعه عمل نپوشاند و سرهنگ جعفر شمس ریئس خاطی وقت شهربانی سبزوار نه تنها برکنار نشد بلکه مدتی به مرخصی فرستاده شد و سروان خفاجری به عنوان سرپرست شهربانی انتخاب شد .
 
در جواب فرهنگیان معترض هم اعلام کردند که پرونده ی متهمان در دست بررسی و رسیدگی است و مسببان را در اسرع وقت مجازات خواهند کرد.
 
فاجعه ی زندگی من این است که یک بار زندگی را مثل زهر نوشیده ام و گذشته ام، 
و اکنون که به اندیشیدن بدان بازگشته ام،
احساس می کنم همان جام زهر را  بی نهایت بار از نو و از نو می نوشم و می نوشم.
 
(روزگار سپری شده مردم سالخورده،محمود دولت آبادی)
نظرت را بنویس
comments
پربازدیدترین محبوب‌ترین‌ها پرونده ویژه نظرات شما