احسان شریعتی: منظور شریعتی از بازگشت، بازگشت برای آغاز است
فرزند دکتر شریعتی گفت: منظور از بازگشت به شریعتی، بازگشت به سرچشمهها برای آغازی دیگر بود. از این روست که تفکر شریعتی که با اقتضای زمان معاصر که از سرگیری و نوبازسازی باشد، یک نسبتی خواهد داشت. این تا جایی است که ما به میراث شریعتی وفادار باشیم.
احسان شریعتی در سمپوزیوم اکنون ما و شریعتی بیان کرد: ما باید درکی از تفکر، آینده و نوشریعتی داشته باشیم. در مورد اینکه ذات این تفکر چیست؟ فلاسفه زیادی مانند هایدگر بحث کردند؛ تفکر برای هایدگر یک نوع تذکر است.
او ادامه داد: این یک تعریف از تفکر است اما همانطور که هایدگر میگوید، متفکر کسی است که مقابل متفکر بزرگ میایستد و میاندیشد و ما باید مقابل هایدگر بایستیم و بیندیشیم اما برای مثال مرحوم فردید این کار را انجام نداده است.
این استاد فلسفه دانشگاه تربیت مدرس درخصوص پایانها در قرن بیستم تاکید کرد: ما می دانیم که پایان سده بیستم دوره پساها و پایانها بوده اما اکنون در دورهی پساپساها قرار داریم یعنی پایان پایانها یعنی دورهی پایان فرا روایتها، سپری شده است. امروز در مقابل ما یک خرابه از فراروایتهای قبلی قرار دارد.
شریعتی تصریح کرد: بنابراین در پایان این دورهی پساپساها که ما در مقابل خراب آباد قرار داریم، بحث بازسازی، نوبازسازی یا از سرگیری مطرح است یعنی باید همه چیز بازسازی شود. این بحث در همهی حوزهها مطرح است؛ تفکر معاصر غرب هم که بهتر از بقیه به نقد خویش میپردازد به همین موضوع رسیده است.
او در مورد دموکراسی اظهار کرد: یکی از ضعف های دموکراسی موجود این است که به این توهم باور دارند که می توان دموکراسی را صادر کرد، مانند حمله ای که آمریکا به کشورهای منطقه کرد تا دموکراسی را پیاده کنند اما دموکراسی یعنی آنچه که مردمی می خواهند و سیادتی که از مردم بر می خیزد. دموکراسی های موجود نگران این هستند که آزادیها به هرج و مرج بیانجامد بنابراین دموکراسی های موجود سعی می کنند آنها را نمایندگی کنند.
این پژوهشگر در خصوص دموکراسی در راه اضافه کرد: این دموکراسی در راه سعی می کند این ضعف ها را تکمیل کند و امر ناممکن را بخواهیم. آینده از آن کسانی است که می توانند تخیل قوی داشته باشند؛ دکتر شریعتی یکی از بحثهایی که دارد مفهوم تاریخ آینده است که از یک نویسنده مجارستانی الهام گرفت. تاریخ یعنی گزارش وقایع گذشته مگر می شود از پیش تاریخ فردا را نوشت؟ اینجا تفاوت اصلی شریعتی با بنیادگرایان مشخص می شود.
او با تبیین اندیشه شریعتی در مورد بازگشت، عنوان کرد: منظور از بازگشت شریعتی، بازگشت به سرچشمهها برای آغازی دیگر بود. از این روست که تفکر شریعتی که با اقتضای زمان معاصر که از سرگیری و نوبازسازی باشد، یک نسبتی خواهد داشت. این تا جایی است که ما به میراث شریعتی وفادار باشیم.
فرزند دکتر شریعتی افزود: برای من میراث شریعتی در یک جمله خلاصه میشود که زندگی مبارزه با زر و زور و تزویر و به ویژه این آخریست که شریعتی آن را به استحمار ترجمان کرده بود و یک مفهومسازی بدیع ملی و مذهبی از شریعتی بود. میراث شریعتی به عنوان نقطه عزیمت برای آینده است.
این استاد دانشگاه تربیت مدرس درخصوص نگاه شریعتی به ایسم تصریح کرد: شریعتی باور داشت چیزی به نام ایسم صحیح نیست و به همین دلیل شریعتیسم از نظر او بیمعناست. خود او هم شریعتیست نبود و از ما هم نمیخواهد تا این چنین باشیم.
شریعتی ادامه داد: وقتی میگوییم نوشریعتی، میخواهیم ببینیم میراث شریعتی که چکیده آن زر و زور و تزویر است و بدیل آن عرفان، برابری و آزادی چه معنایی دارد. این نوشریعتی به معنای تکرار شریعتی در اکنون نیست. همچنان که نمیخواهیم از شریعتی عبور کنیم نوشریعتی معادل «نه شریعتی» نیست یا اینکه بگوییم نوشریعتی مشابه نوشریعتی است؛ چنانکه در مورد نومارکسیسم گفته میشود که گویی یک سنتی قبلا حاکم شده و اکنون نئو میخواهد در آن ارتدوکسی تجدیدنظری کند اما در مورد شریعتی هیچگاه ارتدوکسی حاصل نشد که بشود در آن تجدیدنظر کرد.
این استاد دانشگاه در پایان اظهار کرد: منظور این است که اکنون و اینجا در مواجهه با شریعتی و میراث فکری او، خود باشیم و خود بیندیشیم و بنا به این تفکر پرسشگری و اعتراض کنیم و پاسخگوی اندیشه و کار خودمان باشیم.
منبع: شفقنا
نظرت را بنویس
جالبه 2 آذر سالروز تولد شريعتي در بيشتر دانشگاه ها مراسمي و حداقل جلسه سخنراني داشتند و چهره ها و انديشمندان و نخبگان اما هيچ دانشگاه سبزوار با اين همه ادعا حتي يک جلسه سخنراني ساده هم نداشتند. واقعا با اين بي تحرکي و بي رگي مسئولان شهرستان را بايد چکار کرد.؟