نامه ای از جنس توسعه / ضرورت حفظ وفاق و همدلی مسئولان سبزوار به نفع مردم

دکتر اسماعیل نصرآبادی از چهره های فرهنگی و فعالان توسعه شهرستان سبزوار، در یادداشتی که هفته گذشته در نشریه ستاره شرق منتشر به قلم وی منتشر شده، به استقبال نامه 4 امضایی نمایندگان و مدیران طراز اول سبزوار رفته است، که قرار بود آغازی بر رفتار همدلانه مسئولان شهرستان باشد.
 
به گزارش مجله اینترنتی اسرارنامه هرچند تنظیم نامه های 4 امضایی پیش از این نیز در دوره های هشتم و نهم مجلس شورای اسلامی به صورت یک روال معمول درآمده بود و شهرستان در آن زمان تقریبا وفاق و همدلی خوبی را بین مسئولان و نمایندگان تجربه کرد و به نتایج خوبی نظیر ارتقاء 4 بخش جوین، جغتای، خوشاب و داورزن در کمتر از 5 سال رسید، اما ظاهرا مدتی است وفاق و همدلی سابق اندکی کمرنگ شده و خصوصا در روزهای اخیر و بعد از مطرح شدن خبر اخذ مجوز یک پروژه بزرگ صنعتی در سبزوار برخی کانال های تلگرامی پر بازدید شهرستان اخبار و مطالبی را منتشر می کنند که حکایت از کمرنگ شدن وفاق و همدلی سابق دارد.
 
اینک مناسب به نظر می رسد با نگاهی به یادداشتی که ستاره شرق هفته قبل به قلم دکتر نصرآبادی منتشر کرده است، لزوم حفظ وفاق و همدلی بین مسئولان شهرستان را یادآوری کنیم:
 
نامه ای از جنس توسعه
 
در 24 تیرماه 1396 نامه ای در 5 سطر با امضای مشترک امام جمعه، معاون استاندار و فرماندار و نمایندگان مردم دیار سربداران در مجلس شورای اسلامی خطاب به رئیس سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور نگاشته و در جلسه ای با حضور امضاکنندگان تقدیم ایشان شد و پاراف ایشان خطاب به معاونشان آقای دکتر دژپسند با مضمون "جهت اجرا، تسریع و تخصیص مناسب" اخذ شد اگرچه این نامه در هیاهوی دنیای پرزرق  وبرق مجازی گم شد و با کمترین واکنشی از طرف هواداران توسعه و دلسوزان منطقه ای روبرو شد اما می توان این حرکت را به "سرآغاز فصل نوینی در توسعه سبزوار" تبدیل کرد.
 
اما این سئوال پیش می آید که مگر چه چیز مهمی در این نامه وجود دارد که نگارنده به آن به این درجه بالای از اهمیت و تاثیر گذاری نگاه می کند؟! آیا تا به حال یک پاراف ساده و آن هم با عبارات معمولی و عمومی در بین مسئولین معجزه کرده که این بخواهد چنین کند؟! آیا این پروژه علاوه بر پاراف دو رئیس جمهور سابق و اسبق چندین و چند پاراف از وزیر و مسئول دریافت نکرده است؟! او چندین و چند آیا و مگر دیگر...
 
اگرچه اتصال راه آهن سبزوار به راه آهن سراسری و در ادامه اتصال به راه آهن بافق-مشهد در آینده یکی از استلزامات و زیر ساخت های اساسی توسعه را فراهم می کند و سبزواریان به یکی از خواسته ها و مطالبات به حق خود رسیده و نهالی از نهال های توسعه مبتنی بر مشارکت واقعی و هوشمندانه مردم در توسعه و مبتنی بر مدل توسعه گرای مردمی به بار می نشیند و چهره ظلمی  تاریخی از چهره دیار سربداران زدوده می شود و... و چندین و چند دلیل دیگر که در مورد نقش راه آهن در توسعه می توان برشمرد! اما به زعم بنده این ها علت اهمیت این نامه نیست.بلکه اصلی ترین علت و دلیل اهمیت این نامه نقشی است که این نامه می تواند در سر آغاز فصل جدیدی از شکل گیری اتحاد و همدلی در بین مسئولین بازی کند! به نظر اگر همه دست به دست هم بدهیم و در تعامل و گفتگو در دنیای واقعی و مجازی بر این حرکت پافشاری و آن را کانون گفتگوهای خود قرار دهیم در آینده شاهد شکل گیری و تحقق یک وفاق رو به تزاید در بین مسئولین و نمایندگان در مورد توسعه خواهیم بود و فارغ از به بار نشستن پاراف این نامه – که آرزوی مردم است – به اصل توسعه که «تغییر در شناخت، نگرش و عمل افراد» است دست پیدا خواهیم کرد.
 
ایجاد استان خراسان غربی به مرکزیت سبزوار و تولد چهار فرزند برومند و افتخار آفرین جوین، جغتای، خوشاب، داورزن در قالب شهرستان های جدید و تلاش و پی گیری مجدانه در تولد پنجمین فرزند با نام شناسنامه ای ششتمد در آینده در کنار پروژه هایی همچون راه آهن، فرودگاه، سیمان، داروسازی طاها و... فارغ از اینکه تا به امروز تا چه اندازه محقق شده و یا نشده اند و یا نقشی که در تولید و اشتغال و... دارند- که بخش دیگر را می طلبد- ناشی از وجود تفکری ناب درباب توسعه و مبتنی بر فراست و هوشمندی بالای مردمان این دیار است که خود آستین احقاق مطالبات به حق و تحقق توسعه را بالا زده و شعار داده اند که «سبزوار را سبزواری ها می سازند»! و با اقدامات و پیگیری های خود سخت در پی تحقق این مهم بوده اند.
 
پروژه ای که نخستین مکاتبات آن در دهه 70 خورشیدی و با اختصاص داوطلبانه حقوق تعدادی از کارمندان و با کمک مالی بازاریان و کسبه جهت پرداخت هزینه مطالعات مرحله اول شروع شد؛ امروز با گذشت دو دهه از آن زمان از نگاشتن نامه در مورد این پروژه می توان به عنوان محور و گرانی گاهِ تحقق وفاق و همدلی بیشتر بهره برد.
 
متاسفأنه مدتی بود که در سپهر سیاسی سبزوار، اتحاد به سمت اختلاف و دوستی به سمت کدورت و دست گیری به مچ گیری گرایش پیدا کرده بود و هم افزایی مدیریتی در تبدیل چالش ها به فرصت، در حال رنگ باختن بود و عده ای سهواً و یا عمداً بر طبل این اختلاف کوبیده و آتش بیار معرکه عموماً خود ساخته شده بودند.
 
به نظر، گاهِ آن است که همه دلسوزان دیار سربداران و دل باختگان توسعه از این نامه حداکثر سود و منفعت را در رسیدن به وفاق و همدلی در توسعه را فراهم کرد بازتاب و توجه به این نامه می تواند به آب سردی بر آتش اختلافات تبدیل شود.
 
واضح و مبرهن است که نه بعد از نگاشتن این نامه و نه هیچ وقت دیگری، انتظار آن نیست که نمایندگان و مسئولین نظرات و باورهای سیاسی خود را کنار بگذارند. چرا که این نه شدنی است و نه مطلوب و انتظاری نا به جا و ناصواب خواهد بود؛ اما خواهش نگارنده از دلسوزان و بزرگان آن است که از این نامه به عنوان یک الگو در پی گیری خواسته ها  و مطالبات به حق مردمان دیار سربداران و حوزه انتخابیه سبزوار بزرگ سود جسته و شاهد هم افزایی در توان مدیریتی در راستای تحقق مطالبات بر زمین مانده منطقه باشیم که شرح این مطالبات و در حوزه شهرستان های منطقه خود مجالی دیگر می طلبد.
 
منبع: هفته نامه ستاره شرق
نظرت را بنویس
comments

منتخب مردم

جناب مقصودی چند چند هستین،، ؟؟ یک بار به این سمت یک بار به آن سمت. در حضور اصولگرایان طوری، در حضور اصلاح طلبان طوری دگر. شما خودتون توی تمام جلساتتون گفتید نه اصولگرایم نه اصلاح طلب ولی یک با به شریعتی می چسبیدو یک بار به چفیه انداز و این ور و اون ور میروید. مردم مسخره شما نیستند، عملکرد شما در این دوسال چه نفعی برای شهر ومردم شهر داشت؟ جناب مقصودی بنده شمارو دعوت به صداقت کاری و راستگویی و دینداری میکنم. تا کی عوام فریبی
پربازدیدترین محبوب‌ترین‌ها پرونده ویژه نظرات شما