توسعه سیاسی یا توسعه اقتصادی ؛ کدام یک در ایران اولویت دارد؟

دکتر مهران صولتی جامعه شناس سبزواری و تحلیلگر مسائل سیاسی کشور در جدیدترین یادداشتی که در کانال تلگرامی خود منتشر کرده است، به بررسی تقدم و تأخر دو مفهوم توسعه سیاسی یا اقتصادی نسبت به یکدیگر در ایران پرداخته است و البته در این مطلب اذعان داشته است که خود طرفدار این دیدگاه است که در اوضاع کنونی کشور توسعه سیاسی بر توسعه اقتصادی مقدم است.
 
اسرارنامه در ادامه متن کامل یادداشت جدید این جامعه شناس و تحلیلگر سیاسی را منتشر می کند:
 
 توسعه سیاسی یا توسعه اقتصادی ؛ کدام یک در ایران اولویت دارد؟ 
 
نخستین بار در سال ۷۷ بود که موضوع اولویت توسعه سیاسی یا اقتصادی ، به بحثی داغ در جامعه ، دانشگاه ها و مطبوعات تبدیل شد و اندکی بعد دامنه آن به مناظره های تلویزیونی هم کشید و صاحب نظرانی از دو جناح سیاسی کشور در آن جلسات حاضر شدند. افرادی مانند صادق زیباکلام و ...تا جایی که خاطرم هست این بحث ها به فرجام روشنی نینجامید و بالاخره مشخص نشد که در ایران توسعه سیاسی مقدم است یا توسعه اقتصادی ؟! البته در سال های اخیر گرایشی هم متاثر از آموزه های مصطفی ملکیان شکل گرفته است که مقوله ای به نام " توسعه فرهنگی " را مقدم بر هر دو نوع توسعه پیشین دانسته و از اولویت آن سخن می گوید ! اما به راستی کدام یک از این سه نوع توسعه اولویت دارد ؟ می کوشم تا در ادامه از اولویت توسعه سیاسی دفاع کنم .
 
در ایران ما با یک" دولت حداکثری" و ناکارآمد روبرو هستیم (دولت ها در غرب حداقلی و کارآمد هستند) ، به این معنا که این دولت اگر چه تا تعیین وضع پوشش، سبک زندگی و کیفیت حریم خصوصی شهروندان پیش می رود ولی از اخذ مالیات ، تامین رفاه ، نظام بانکی پیشرفته و برکنار ماندن از فساد سیستمی عاجز است. در مواجهه با چنین دولتی باید تجویز توسعه سیاسی مهمترین اولویت باشد. نخست باید حدود و ثغور مداخله آن در جامعه قاعده مند و به سامان شود تا در ادامه  بتواند به سمت و سوی انجام وظایف ذاتی خود (تامین رفاه و امنیت) و پرهیز از برهم زدن منطق ذاتی سایر بخش های جامعه  یا سلطه  بر آن ها هدایت شود.
 
در ایران ما با فقدان " خردسیاسی" مواجه هستیم . خرد سیاسی به " وجود سازوکارهای پایدار جهت به رسمیت شناخته شدن رقابت سیاسی میان حکومت و اپوزیسیون " اطلاق می شود و آشکارا دستاورد توسعه سیاسی در کشور می باشد . سازوکارهایی که می تواند ثبات و توسعه پایدار را به ارمغان آورده و زمینه را برای انباشت مولد سرمایه فراهم نماید (داخلی و خارجی ). از این منظر توسعه سیاسی شرط ضروری برای توسعه اقتصادی است چون خط مشی و رفتار پیش بینی پذیر حکومت در بلند مدت را معرفی ، و فضا را برای اتخاذ تصمیم گیری های خردمندانه اقتصادی باز می کند.
 
توسعه اقتصادی بدون توسعه سیاسی یا منجر به شکل گیری حکومت خودکامه می شود ( چین و روسیه کنونی) ، یا منجر به هرج و مرج اقتصادی و شکل گیری گروه های مافیایی ( دوران بعد از فروپاشی شوروی) . به عبارت دیگر وجود" دولت حداکثری" یا وجود شرایط " بی دولتی " ، از تبعات فقدان توسعه سیاسی می باشد.البته شکل گیری توسعه سیاسی هم منوط به وجود طیفی میانه رو در قدرت و انجام فشار از پایین توسط جنبش های اجتماعی می باشد . در غیر این صورت هیچ حکومتی داوطلبانه با تحدید قدرت و اختیارات خود موافقت نمی کند.
 
تکمله : دست یابی به توسعه متوازن و پایدار یک فرآیند است . انجام حداقلی  از توسعه سیاسی باید به سرعت با انجام توسعه اقتصادی و توسعه فرهنگی ایمن و بازگشت ناپذیر شود تا نیروهای دموکراسی خواه بتوانند پشتیبانی بخش های بیشتری از مردم را برای اجرای فازهای بعدی برنامه توسعه سیاسی جلب نمایند . در غیر این صورت دموکراسی نوپا می تواند به سرعت به خودکامگی بازگردد .
 
برای مطالعه یادداشت های بیشتر به قلم مهران صولتی هم اکنون روی اینجا کلیک کنید.
 
کوچه پس کوچه پیوندها
کلیک کنید:

 

 
نظرت را بنویس
comments
پربازدیدترین محبوب‌ترین‌ها پرونده ویژه نظرات شما