«نظام آموزشی و کارآفرینی»

مجله اینترنتی اسرارنامه / جواد نکونام:
 
سابقه آموزش عالی در ایران به صورت جامع به دوران نظامیه و حتی پیش از آن یعنی عصر ساسانی باز می‌گردد؛ اما به فرم نوین و آکادمیک حدود یک قرن از تاسیس نخستین دانشگاه در ایران می گذرد. تاکنون صدها دانشگاه در کشور با عناوین مختلف تشکیل شده است که از آن جمله می توان به دانشگاه های دولتی، آزاد، پیام نور، غیرانتفاعی، جامع علمی و کاربردی، فنی و حرفه ای و… اشاره نمود. هر ساله هزاران دانشجو در مقاطع مختلف کاردانی تا دکتری از این دانشگاه ها فارغ التحصیل می شوند.
 
سوال اصلی اینجاست آیا تمامی دانشجویان مذکور پس از فارغ التحصیلی کارآفرین هستند و می توانند به استناد آموخته های نظری و عملی خود کالا و خدمات تولید کنند یا باز هم برای اشتغال نیازمند به استخدام دولتی هستند؟ آیا دولت که زمینه تحصیل جوانان را فراهم نموده است حال موظف است پس از فراغت تحصیلی، آنان را استخدام نماید؟ آیا فارغان از تحصیل کاردانی تا دکتری نباید پس از آموزش متوسطه و آموزش عالی(پس از دو دهه تحصیل) خود صاحب فن و مهارت باشند و بتوانند با احداث کارگاه و بنگاه کارآفرین باشند و چه بسا برای دیگران نیز اشتغال آفرینی کنند؟ آیا دانشجویان در دوره تحصیلی صرفا دایره محفوظات خود را افزایش داده اند یا علاوه بر آن از تجربه و مهارت لازم نیز برخوردار شده اند؟
 
در پاسخ به سوالات مطروحه باید گفت امروز در ایران صدها رشته شغلی شناخته شده وجود دارد؛ اما تربیت دانشجو تنها منحصر به چند رشته خاص و پرطرفدار شده است. اگر از دهه های قبل توزیع کارآمد جوانان برای ورود به بیش از صدهارشته شغلی شناخته شده و مورد نیاز کشور انجام می شد و هدایت تحصیلی به درستی صورت می گرفت امروز همه به دنبال چند شغل محدود و پرطمطراق، پشت میزنشینی، دکتر و مهندس شدن و مانند آن نبودند و چه بسا اصلا نیازی نبود تا همه افراد به دانشگاه بروند.بنابراین سیاست گزاران باید به گونه ای برنامه ریزی کنند که امکان ورود جوانان به حرفه و مشاغل گوناگون مورد نیاز جامعه را فراهم آورند.
 
امروز بیش از هر زمان دیگری نیاز به تربیت نیروی انسانی صاحب فن و مهارت احساس می شود که بلافاصله پس از فراغت از تحصیل، جذب بازار کار شوند و در تعامل با نیاز بازار و صنعت کشور باری از دوش دولت بردارند نه اینکه پس از صرف هزینه های هنگفت تحصیلی دوباره وبال گردن دولت شوند و منتظر استخدام رسمی باشند. امروز نظام آموزشی  باید به سمتی حرکت کند که در تعامل با صنعت و کاستی های بازار، نیروی انسانی اهل فن و مورد  نیاز کشور را پرورش دهد.
 
پیشنهاد می شود دانشگاه ها برنامه جذب سالیانه دانشجو را  بر اساس نیازهای روز صنعت و بازار کار کشور طراحی کنند  تا حداقل دوسوم فارغ التحصیلان در پایان هر سال امکان جذب در بازار کار را داشته باشند. در این صورت شاید  کمتر شاهد اتلاف عمر و اتلاف هزینه خانواده ها و در عین حال هزینه عمومی کشور باشیم و در نهایت سرمایه انسانی کشور به نحوی مفید و شایسته مورد بهره برداری قرار گیرند. وقت آن رسیده است که با توجه به آمار بالای بیکاری در جامعه و انبوه فارغ التحصیلان بیکار، انقلاب کارآفرینی رخ دهد و نظام آموزشی کشور صد در صد بر پاشنه ی کارآفرینی بچرخد.
 
جواد نکونام- ۹۵/۰۵/۱۶
 
برای مطالعه یادداشت های بیشتر به قلم این نویسنده هم اکنون روی اینجا کلیک کنید.
 
نظرت را بنویس
comments
پربازدیدترین محبوب‌ترین‌ها پرونده ویژه نظرات شما