«باغ و موزه مشاهير» ؛ ضرورتي انکارناپذير براي سبزوار

* علي نورآبادي / مجله اینترنتی اسرارنامه 
 
پنج شنبه گذشته در رسمي نيکو، بزرگداشت استاد محمود برآبادي نويسنده برجسته کودکان و نوجوانان برگزار شد. اين بزرگداشت بسيار نيکو و به جا بود چون بعد از سال ها دوباره ارتباط يکي ديگر از شخصيت ها و چهره هاي سبزواري را با زادگاهش برقرار کرد. اي کاش غفلت و کوتاهي نمي کرديم و چنين مراسمي را براي استاد قندي، فخرالدين حجازي، محمود بيهقي و برخي بزرگان ديگر نيز در زمان حيات شان برگزار مي کرديم. افسوس که دير شد؛ آنها رفتند و حسرت شان بر دلها ماند. اميد است که اين افسوس ها و حسرت ها درسي براي ما باشد تا از اين به بعد غفلت ها، کم کاري ها و کوتاهي هاي چند دهه گذشته را جبران کنيم. 
 
ان شاء ا...  که استاد برآبادي صد سال ديگر زنده باشند اما اين بزرگداشت، فرصتي بود تا مسئولان فرهنگي و غير فرهنگي سبزوار از او قول بگيرند که آثار، کتابخانه شخصي و وسايلش بعدا به زادگاهش منتقل شود. حتي مي توانند کاغذ مکتوب از او بگيرند و يا مانند استاد سبزواری وصيت کنند. نمي دانيم آيا مسئولان مسئولان شهري اين فرصت را غنيمت شمردند و اين کار را کردند يا نه؟ اما هنوز هم دير نشده است. فقط هم استاد برآبادي نيست، مسئولان فرهنگي نبايد دست دست کنند تا اين بزرگان به رحمت خدا بروند که آن وقت خيلي دير است. بايد بجنبند و تا آنها در قيد حيات هستند دستخط شان را براي انتقال آثار، کتابخانه شخصي و وسايل شان به سبزوار بگيرند. 
 
پيش از اين قرار بود همزمان با چهلم استاد سبزوار موزه شخصي او در کنار آرامگاهش افتتاح شود اما به علت مناسب نبودن مکان مورد نظر راه اندازي آن به تعويق افتاد. اخيرا نيز رئيس دانشگاه حکيم سبزواري خواهان واگذاري آرامگاه اسرار به اين دانشگاه براي راه اندازي موزه فلسفه و علم در جوار آن شده بود.
 
همه اين ها را گفتم تا بار ديگر بر ضرورت احداث "موزه مشاهير يا باغ مشاهير" تاکيد کنم. اصل پيشنهاد احداث باغ مشاهير به چند سال قبل برمي گردد اما متاسفانه پيگيري نشد و به جايي نرسيد. 
 
حال با اين اتفاقاتي که رخ داد و کارهايي که صورت گرفت بايد بيش از پيش ضرورت راه اندازي "موزه يا باغ مشاهير" براي مديريت شهري سبزوار روشن شده باشد.
 
اگر مسئولان محترم براي احداث و راه اندازي اين موزه عزم شان جزم است و تصميم قطعي گرفته اند؛ تذکر چند نکته در همين رابطه لازم است: 
 
1- احداث و راه اندازي اين موزه از اولويت هاي شهرستان بزرگ است و نبايد در اين زمينه کاهلي و تاخيري صورت گيرد. اگر آثار و وسايل اين بزرگان را به سبزوار بياوريم مکان مناسبي براي نگهداري آنها نداريم، همچنان که الان براي جانمايي آثار استاد سبزوار جاي آبرومندي نداريم. مسئولان در مراسم چهلم بهانه اي داشتند که بگويند وقت کم بود و نتوانستيم موزه اثار استاد را آماده کنيم اما در سالگرد او چه خواهند گفت؟ اين چند ماه باقي مانده تا سالگرد به سرعت مي گذرد و آنها بايد از هم اکنون به فکر آماده کردن موزه باشند. 
 
2- موزه يا باغ مشاهير بايد مکاني بزرگ و آبرومندي باشد. اين موزه بايد بزرگ باشد چون ما بزرگان و مشاهير زيادي داريم. مثلا اگر آثار و وسايل بزرگاني مانند حميد سبزواري، محمود دولت آبادي، حسين قندي، فخرالدين حجازي، حسين ترابي، علوي مقدم، غلامرضا بسکي حتي محمدتقي و دکتر علي شريعتي و ديگران به زادگاه شان منتقل شود، مکان قابل توجهي لازم است. اين مکان همچنين بايد آبرومند باشد تا شان و جايگاه اين بزرگان حفظ شود. به هر حال قرار است در اين موزه آثار و وسايل همه بزرگان، شخصيت ها و چهره هاي ملي و جهاني سبزوار به نمايش گذاشته شود. همچنين بايد آبرومند باشد چون اين موزه ملي اندک اندک در سطح ملي مطرح خواهد شد و بازديد کنندگاني از سراسر کشور خواهد داشت.
 
3- مي دانيم که احداث چنين مکاني زمان بر است و همچنين اعتبار قابل توجهي مي خواهد. براي همين تا آماده شدن موزه اصلي، مديريت شهري مي تواند مکان موقتي اما خوبي را براي اين منظور مشخص کند. 
 
4- احداث و راه اندازي اين موزه از پراکنده شدن آثار اين بزرگان و همچنين موازي کاري هاي نهادهاي مختلف جلوگيري مي کند. بجاي اين پراکنده کاري ها و اين که هر سازمان و نهادي ساز خودش را بزند، بهتر نيست که يک بار هزينه کنيم و يک موزه بسازيم اما آبرومند؟ اين کار تنها با همفکري، همکاري و تعامل همه افراد و نهادهاي شهرستان امکان پذير است. حتي هزينه اين موزه را هم دستگاه هاي مختلف مي توانند با همياري يکديگر بدهند. 
 
5- راه اندازي اين موزه قطعا تاثير زيادي در هويت بخشي و الگو گيري جوانان، دانش آموزان و دانشجويان خواهد داشت. نسل جديد با ديدن اين موزه و اين بزرگان به ريشه هاي کهن خود پي خواهد برد. جوانان ما مي فهمند که کي هستند؟ چکاره اند؟ و بر دوش هاي چه بزرگاني ايستاده اند؟
 
6- اگر به درستي سياستگذاري و برنامه ريزي شود،‌ اين موزه مي تواند در زمينه هاي علمي و فرهنگي در منطقه نيز جريان ساز و پيشرو باشد. 
 
7- راه اندازي اين موزه همچنين در رونق گردشگري شهرستان بسيار موثر خواهد بود. همه اين بزرگان چهره هاي ملي و بين المللي هستند و گردشگران زيادي براي ديدن اين موزه خواهند آمد. مثلا اگر آثار و وسايل دکتر شريعتي، حميد سبزواري يا محمود دولت آبادي در غرفه هاي مختلف اين موزه به نمايش درآيد، علاقه مندان زيادي براي بازديد از آن به سبزوار مي آيند. نياز به گفتن نيست که رونق گردشگري يعني پيشرفت شهرستان و يعني کارآفريني. 
 
8- البته قبل از همه اين ها مديريت شهري سبزوار بايد هر چه زودتر مکان مناسبي و آبرومندي نيز براي خاکسپاري اين مشاهير و بزرگان مشخص و آماده کند. ما تجربه دفن استاد سبزواري را پشت سر داريم. ديديم که براي خاکسپاري او به چه روزي افتاده بودم و چهار جا عوض کرديم. اگر بزرگ ديگري از مشاهير شهرستان، وصيت کرد که در زادگاهش دفن شود و يا خانواده اش خواست چنين کاري بکند، چه خاکي بر سرمان مي خواهيم بريزيم؟ آيا مي خواهيم هر کدام از مشاهير و شخصيت ها را در يکي از پارکها دفن کنيم؟‌ چرا باز غفلت و کوتاهي مي کنيم تا فردا دوباره به چه کنم چه کنم گرفتار شويم؟ آيا يکبار و دو بار تجربه کافي نيست؟ مطلوب آن است که مکان تدفين و موزه مشاهير هر دو در کنار هم باشند. به عبارتي بهتر آن است که تا جايي که امکان دارد "باغ مشاهير" و "موزه مشاهير" در جوار هم باشند اما اگر به هر دليلي چنين چيزي ممکن نيست مسئولان محترم بايد به طور جدي به فکر آماده کردن باغ و موزه مشاهير در سبزوار باشند. 
 
برای مطالعه یادداشت های بیشتر به قلم علی نورآبادی هم اکنون روی اینجا کلیک کنید.
نظرت را بنویس
comments

متاسفانه مسئولان ما فقط به يک ساعت مراسم نيکوداشت دلشان خوش است و همه حاضر مي شوند اما مراسم که تمام شد همه پراکنده مي شوند و ديگر از کارهايي که بايد انجام دهند يادشان مي رود. اتفاقا کار اصلي مسئولان تازه بعد از مراسم نکوداشت ها شروع مي شود. آيا آنها کاري خواهند کرد.
پربازدیدترین محبوب‌ترین‌ها پرونده ویژه نظرات شما