چهارشنبه گذشته مراسم غبارروبی و گلباران مقبره حکیم حاج ملاهادی سبزواری با حضور شماری از فرهیختگان و اساتید دانشگاه حکیم سبزواری، فرهیختگان و شعرای سبزوار برگزار شد. در حاشیه این مراسم خبرنگار اسرارنامه به گفتگویی کوتاه با رئیس اداره میراث فرهنگی  شهرستان سبزوار پیرامون جایگاه حکیم اسراری و اقداماتی که اداره میراث فرهنگی برای ترمیم آرامگاه و معرفی این فیلسوف برجسته و عارف نامی ایران انجام می دهد، پرداخته است.

 

اسرارنامه در ادامه ابتدا متن گفتگو با محمودرضا سلیمانی را منتشر می کند و در انتها تحلیلی کوتاه بر یکی از جنبه های عملکرد وی ارائه می دهد که این عملکرد می تواند به عنوان یک بزنگاه در مسیر موفقیت یا عدم موفقیت وی محسوب شود.

 

محمودرضا سلیمانی در این گفتگو با خبرنگار اسرارنامه اظهار داشت:

 

تعمیر آرامگاه حکیم سبزواری به طور جد در دستور کار ما قرار گرفته و تا الان کارهای خیلی خوبی در این زمینه انجام گرفته است به طوری که تمام موارد رطوبتی و خسارت های پیرامون باغ که خیلی هم در معرض خطر بود و از زیبایی این مکان کاسته بود، برطرف شده و الان لکه های رطوبتی را مرمت کرده ایم. در داخل مقبره هم یک مقدار لکه گیری خاص لازم دارد که آن ها را هم در هفته آینده به امید خدا انجام خواهیم داد. 

 

وی سپس گفت: مورد دیگر از اقداماتی که پیگیری می کنیم معرفی محل آرامگاه حکیم سبزواری به عنوان باغ اسرار خراسان رضوی است که ما در انتخاب این اسم تعمد خاصی هم داشته ایم.زیر باغ اسرار خراسان دو معنا را به ذهن می رساند یکی اینکه مقبره اسرار در اینجا واقع شده است و دیگر اینکه مکانی است برای معرفی تمام شهرستان های خراسان رضوی تا در واقع در هریک از شبستان های اطراف آرامگاه از اسرار فرهنگی و تمدنی این استان پهناور رونمایی و رمزگشایی شود.

 

وی افزود: در واقع اسرار خراسان رضوی هم در اینجاست یعنی هر کس می خواهد خراسان رضوی را بشناسد باید در اولین و مهترین ورودی استان خراسان رضوی از سمت غرب پایش را در باغ اسرار بگذارد.

 

سلیمانی در همین راستا ابراز امیدواری کرد که عکس های لازم از تمامی شهرستان های خراسان رضوی به سبزوار برسد تا پیش از سال جدید که در محوطه باغ نصب شود.

 

وی سپس درباره ساختمان موجود در ضلع جنوبی آرامگاه اسرار گفت: طبقه پایین این ساختمان به نمایشگاه و فروشگاه دائمی صنایع دستی سبزوار تبدیل می شود و طبقه بالای آن برای اسکان میهمانان علمی و میهمانانی که ویژه سبزوار، خراسان، تاریخ شهر و خصوصا خود حاج ملاهادی به اینجا می آیند، اختصاص خواهد یافت.

 

رئیس اداره میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری سبزوار در ادامه درباره موزه عرفان و فلسفه که چندی قبل در یکی دیگر از رسانه ها خبر راه اندازی آن را مطرح کرده بود، گفت: بعضی از اسامی هستند که باید ببینیم تا چه حد ظرفیت اجرایی دارند؟ موزه عرفان صحبت خیلی بزرگی است و برای راه اندازی آن باید تا حد بسیار زیادی همه دوستان در شهر عنایت کنند و همت کرده و مواد فرهنگی را به اینجا منتقل کنیم. وگرنه تا به حال کسی در ایران موزه عرفان راه نینداخته و ما در فضای قابل توجهی که در مقبره حاجی در اختیار داریم می توانیم این کار را انجام دهیم و در همین جا ویترین ها را قرار دهیم و نسخ خطی، مهرها، حکم ها و نامه های عارفانه و هر سوژه دیگری که به مسائل عرفانی ربط داشته باشد را در اینجا به نمایش بگذاریم و به موزه عرفان تبدیل کنیم. اما عرض بنده بر سر این است که خود باغ اسرار ، عرفانی درون خود دارد که حضور در این باغ خود به خود آن عرفان خود را به نمایش می گذارد.

 

در ادامه این گفتگو خبرنگار اسرارنامه از سلیمانی پرسید: یکی از راه هایی که برای معرفی بزرگان هر شهری اتفاق می افتد این است که همتایان آن بزرگان را در شهرهای دیگر کشور یا خارج از کشور پیدا کنند و نوعی پیوندهای دوستی و برادرخواندگی و خواهرخواندگی پیرامون آن ها برقرار کنند. آیا برای حکیم سبزواری هم چنین تصمیمی دارید؟

 

این مسئول در پاسخ به خبرنگار ما گفت: ما یک مسئله اساسی داریم که مایلم در اینجا بگویم، مسائلی مثل خواهرخواندگی خیلی خوب است و بنده منکرش نیستم. اما خودتان می دانید که عملکرد واقعی در واقع کار درستی است که ما به واسطه آنچه هست انجام می دهیم. کارهای نمادین ما زیاد انجام می دهیم اما این کارهای نمادین ، در یک دوران هست و در دورانی دیگر نیست.

 

وی افزود: البته چنین اقداماتی صد در صد از جهت رسانه ای تأثیر زیادی دارد. اما این بُعد رسانه ای اگر عملی پشتش نباشد به ضرر ماست. اما نظر بنده درباره حکیم سبزواری این است که آیا ما گروه فلسفه در دانشگاه حکیم نداریم؟ چرا گروه فلسفه در دانشگاه حکیم انستیتویی به نام اسرارشناسی دایر نمی کند؟

 

چرا ما استاد مدعو نداریم از آلمان که ویژه اسرار بیاید و فلسفه اسرار را تدریس کند؟ بنده پیشنهاد برگزاری تور فلسفی اسرار و تور ابوالفضل بیهقی را داده ام. یا اگر ما مثلا مفسر قرآن در سبزوار داشته ایم، چرا تور تفسیر قرآن برگزار نمی کنیم؟

 

سلیمانی در ادامه گفت: ما تا می گوییم تور فقط یک تصور رایج در ذهن افراد شکل می گیرد که چهارنفر را صرفا به قصد تفریح ببریم. البته آن ها هم خوب است. حرفی در آن تورها نیست. اما تور گردشگری که می گوییم، یعنی آیینی که می تواند یک شهر را متحول کند. بنابراین اگر تورهایی با چنین موضوعاتی برگزار شود، هنگامی که گردشگران به یک شهر می آیند در کنارش ممکن است به یک روستا هم یا از  چند تا بنای تاریخی هم بازدید کنند و لذت ببرند و حتی موسیقی آیینی را هم بشنوند. و وقتی بر می گردند سبزوار را طوری دیگر نگاه می کنند.

 

وی در پاسخ به این سئوال اسرارنامه که هرچند راه اندازی مراکزی نظیر انستیتوی اسرار شناسی در گروه فلسفه دانشگاه حکیم سبزواری کار خوبی است اما در حوزه کارهای دانشگاه است و شما در حوزه اداره میراث فرهنگی چه برنامه هایی دارید؟ گفت: ما هم منکر فعالیت هایی نظیر بازشناسی پیوندها بین حکیم سبزواری و سایر بزرگان سبزوار با سایر مشاهیر کشور و جهان نیستیم و به طور مثال معتقدم می توان بین فلسفه حکیم سبزواری و هگل در آلمان ارتباط برقرار کرد. و جا دارد همایشی برای تطبیق فلسفه هگل و اسرار برگزار شود. و اتفاقا این موضوع احیای پیوندها در کمیسیون گردشگری شورای شهر سبزوار هم تصویب شده است.

 

رئیس اداره میراث فرهنگی سبزوار سپس توضیح بیشتری داد و گفت: تصویب شد که به واسطه حکیم اسراری ما یک ارتباطی با کشور آلمان برقرار کنیم و موارد فلسفی اش را با فلسفه آلمان در میان بگذاریم و امیدواریم واقعا این مصوبات انجام بگیرد.

 

وی سپس ادامه داد: اگر کار در حد رزومه ای باشد که من رئیس اداره می خواهم ارائه بدهم این را دو خط می نویسم و می گویم ما به واسطه حکیم سبزواری خواهر خوانده فلان شهر شدیم. اما حرف بنده سر این است که از من مسئول نخواهید که اول این کار را انجام بدهم، از من بخواهید که اول حاجی را در شهر خودش بشناسانیم. بنابراین من دست یاری را به سوی همه دوستان همفکر و خوش فکر و کسانیکه در این زمینه دغدغه دارم می گیرم و می فشارم. بیایید همه مان اسرار را جهانی کنیم. 

 

سلیمانی در پایان در پاسخ به این سخن خبرنگار اسرارنامه که بالاخره اگر قرار باشد کاری جدی برای بازشناسی حکیم سبزواری صورت بگیرد، یکی از جاهایی که باید اولین قدم ها را بردارد و بیشترین همت را به خرج دهد شما و همکارانتان در اداره میراث فرهنگی هستید، با تأکید گفت: بله ما هستیم. نه تنها یکی ، بلکه اصل قضیه هستیم.

 

گفتنی است سلیمانی در ادامه از طرح 60 مکان ، 60 رویداد نیز که مدتی است پیگیری آن را در برنامه های کاریش قرار داده توضیحات مختصری داد.

 

*    *    *

 

اینک به نظر می رسد دکتر محمودرضا سلیمانی به عنوان یکی از معدود رئسای اداره میراث فرهنگی سبزوار که خوشبختانه علم و اطلاعات کافی را در حیطه مسئولیت خود دارد و در واقع یک مدیر متخصص محسوب می شود و از طرفی دیگر به اندازه کافی خوش فکر و دارای ایده هایی ناب برای رونق و توسعه گردشگری سبزوار است و از همه مهمتر خود را بارها و بارها سرباز پیاده نظام میراث فرهنگی ایران و سبزوار معرفی کرده است، در این مقطع باید مراقب آفتی باشد که دامن بعضی مدیران مستعد و علاقه مند مانند او را می گیرد و آن آفت چیزی نیست جز،  ایده پردازی های بزرگ و بی رویه در شرایطی که منابع محدودی برای عملی کردن همه این ایده ها وجود دارد.

 

 البته داشتن ایده های خوب و جدید یکی از ویژگی های مدیران موفق است اما به شرط آنکه حداقل بتوانند نیمی از ایده های خوب مطرح شده شان را عملی کنند و انشاالله این رئیس علاقه مند و دلسوز میراث فرهنگی سبزوار در مسیر عملی کردن ایده های خود هم گام های موثری بر می دارد.

 

اما تنها به عنوان یک نمونه باید به این مورد اشاره کرد که وی به تازگی و البته در همین مصاحبه اخیر، ایده راه اندازی موزه عرفان و فلسفه را در سبزوار مطرح کرده است و حتی خودش در خلال مصاحبه با خبرنگار اسرارنامه می گوید راه اندازی این ایده نیاز به همکاری و همراهی سایرین دارد. 

 

این در حالی است که از مدت ها قبل در سبزوار توسط خود سلیمانی یا مسئولان پیشین در میراث فرهنگی و سایر ادارات شهرستان (شهرداری و دانشگاه علوم پزشکی و ....) ، ایده های دیگری نظیر راه اندازی موزه تاریخ ادبیات، راه اندازی موزه تاریخ طب، یا موزه تاریخ سربداران ... نیز مطرح شده که همه آن ها از جهاتی به سبزوار ارتباط موضوعی دارند اما متأسفانه اکثرشان یا به طور کل انجام نشده و یا مانند موزه طب در محل مقبره بقراط نیمه کاره باقی مانده اند.

 

بنابراین همینطور که روزها و ماه های بیشتری از آغاز ریاست محمودرضا سلیمانی بر اداره میراث فرهنگی سبزوار می گذرد، وی باید به تدریج از میزان گسترش ایده های جدید که شاید پشتوانه اجرایی کافی را نداشته باشند، بکاهد و در مقابل به اجرایی کردن ایده های ارزشمندی بپردازد که قبلا توسط خودش یا سایرین مطرح شده است.

 

به هرحال زمان به سرعت می گذرد و بسیاری از کسانی که بر جایگاه های مدیریت در ادارات و سازمان های مختلف دولتی تکیه می زنند، ممکن است فقط از نوع تشنگان قدرت نباشند که هیچ گونه تعهدی در کار خود ندارند و بلکه شاید بسیاری از مدیران اتفاقا حسن نیت کافی را نیز در کارشان داشته باشند، اما مرور تاریخ بروکراسی اداری در ایران نشان می دهد که میزهای مدیریتی چندان پایداری ندارند و خیلی زودتر  از آنچه مدیران گمان می کنند، دوره انجام وظیفه آنان به پایان می رسد و آنچه در انتها به عنوان کارنامه مدیران باقی می ماند، کارهای خوب و بدی است که در عمل انجام داده اند و ایده هایی که عملی نشده اند هر چه قدر هم که عالی و ناب باشند، تقریبا هیچ امتیاز مثبتی در کارنامه کاری مدیران محسوب نمی شوند.