بورس تحصیلی امام حسین یا شُله زرد؟ / هنگام درنگ با اندیشه های دکتر شریعتی

(به مناسبت ایام عزاداری های دهه آخر ماه صفر)
چند روز گذشته مطلبی در اسرارنامه منتشر کردیم که در آن ضمن احترام گذاشتن به باورهای دینی و آداب  و رسوم سنتی مردم ایران در حوزه مسائل مذهبی ، به ضرورت تغییر اساسی در برخی از آداب و رسوم مذهبی اشاره کردیم.
از جمله رسومی که ضرورت تغییر آن مد نظر اسرارنامه قرار گرفت، تغییر در شیوه ارائه نذرهای مذهبی توسط مردم مومن کشورمان بود.
به طوری که واقعاً در دوره کنونی ضروری به نظر می رسد که جهت هرچه پربارتر کردن محافل عزای امام حسین ، مردم فرهیخته ایران اسلامی به ویژه سبزواری ها که در تاریخ خراسان و به طور کل درمنطقه شرق کشور همواره دارای اصالت و مرجعیت فرهنگی و دینی بوده اند. (منبع1) ، (منبع2) ، (منبع3) (منبع4) ، (منبع5) ، (منبع6) ، (منبع7) نسبت به حذف یا کمرنگ تر کردن نذرهای خوراکی که عملاً نیاز امروز جامعه نیست و کاربرد اجتماعی و اقتصادی خاصی ندارد ، بکوشند .
 در نقطه مقابل در همان مطلب اشاره کرده بودیم که ، در شرایط کنونی باید جهت گسترش نذرهای فرهنگی نظیر اهدای کتاب به کتابخانه ها ، مشارکت در احداث یا تجهیز مدارس ، بیمارستان ها ، مساجد ، تکایا ، سرمایه گذاری در کارهای تولیدی اشتغال زا ، حمایت از فعالیت های سالم هنری ، ورزشی و اجتماعی و ...بکوشیم . تا بدین ترتیب از دین مقدس اسلام و مذهب پاک تشیع ، چهره ای مترقی ، منطقی و سازنده -چنان که واقعاًهست- به جهانیان ارائه دهیم.
برای مطالعه کامل مطلب مورد مورد ذکر به پیوند زیر مراجعه نمایید:
یک ابتکار ارزشمند فرهنگی توسط هیأت محبان المهدی سبزوار

البته در ایران ما به دلیل اعتقادات مذهبی مردم ، غذای نذری از ارزش  و احترام خاص خود برخوردار است. همچنین دیگر به مرور زمان نذری دادن و نذری خوردن و حتی در صف گرفتن نذری ایستادن برای بسیاری از ایرانی ها همراه با یک حس خوشایند و خاطره انگیز قدیمی است. لذا منظور اسرارنامه توهین به این اعتقادات مذهبی و این خاطرات و نوستالوژی های شیرین مردمی نیست ، اما فقط منظور این است ، که بگوییم مگر تمام ثواب های دنیا مثلاً در پختن حلیم و صف ایستادن های طولانی مردم از ساعت 4 و 5 صبح در گرما و سرما در صف گرفتن حلیم خلاصه می شود؟!!!
آیا راه های بهتری برای ابراز ارادت به اهل بیت ، توسل کردن و شفا و هدایت گرفتن وجود ندارد؟
آیا نباید سال به سال و روز به روز خود را و راه  روش خود را تکمیل تر کنیم؟
پس چرا نباید به تدریج نذرهای فرهنگی را در جامعه جایگزین نذرهای خوراکی (شکمی) کنیم؟
حداقل اگر قرار نیست نذرهای قبلی تغییر کنند ، اما می شود بعد از این نذرهای جدید مردم را در مسیر های سازنده تر و دین مدارانه تری هدایت کرد. که البته این نیازمند فرهنگ سازی توسط رسانه ها ، ادارات اوقاف و امور خیریه و کلیه نهادهای فرهنگی و مذهبی در سطح شهرهای کشور است.
چنین حرکت فرهنگی خوبی ، خوشبختانه  چند سالیست توسط گروهی از جوانان خوش فکر در یک هیئت مذهبی به نام محبان المهدی در دارالمومنین سبزوار، به اجرا در آمده است.
اما این فکر سازنده فرهنگی ، اولین بار نه در اسرارنامه و نه در هیئت محبان المهدی سبزوار بلکه در اندیشه های مترقی و ارزشمند معلم فرزانه و متفکر بزرگ معاصر دکتر علی شریعتی به نحو زیبایی مطرح شده است.
البته قطعاً پیش از دکتر شریعتی نیز بوده اند علما و روحانیون عالی مرتبه ای که به این موضوع با اهمیت توجه نشان داده اند ، اما با توجه به فراگیری و محبوبیت گسترده اندیشه های دکترعلی شریعتی مزینانی این فرزند راستین خطه سربداران ، تصمیم داریم در ادامه این مطلب به انتشار دیدگاه های وی در حدود چهل یا پنجاه سال قبل پردازیم ، که به زیبایی تبیین کرده است ، به جای نذرهای خوراکی که صرف شکم می شوند ، باید در جامعه به ترویج نذرهای فرهنگی پرداخت که صرف گسترش فکر و اندیشه و رشد و تعالی انسان های می شوند. و دکتر شریعتی در آن زمان به زیبایی از پدیده ای به نام بورس تحصیلی امام حسین(ع) به جای برخی نذرهای شکمی ... سخن به میان آورده است.
پیش از انتشار متن کامل نظر دکتر علی شریعتی در این زمینه ، از همکاری ارزشمند همشهری فرهیخته مان آقای مهدی یاقوتیان مدیر وبلاگ وزین خطه فرومد که در تهیه این مطلب به ما یاری رسانیدند ، سپاسگزاری می کنیم.

بورس تحصیلی امام حسین (ع)
نکته ـ پروفسور عبدالعزیز ساشادینا در سالهاي 1966- 1971میلادی برابر با 1344 ـ 1349 هجری شمسی در مشهد در حال تحصیل و از دانشجویان دکتر شریعتی بوده است .
قسمتی از سخنرانی دکتر علی شریعتی در دانشکده نفت آبادان در سال 1350
از تانزانيا من دوستي داشتم كه شيعه اثني عشري بود و آمده بود اينجا يك رشته ‌اي بخواند و شاگرد من بود .
اين آقاي ساشادين ، در تانزانيا از دانشمندان و نويسندگان آنجا و براي خودش شخصيّتي بود . مي‌ گفت : ما آنجا يك وضع خاص داريم : اقليّت كوچكي هستيم ( شيعه در تانزانيا ) ؛ امّا همين اقليّت كوچك شيعه در تانزانيا از حكومت مترقّي آقاي « نيرره » از لحاظ سيستم‌ هاي اجتماعي ، جلوتر است . به اين دليل كه در آنجا چون فقط خودمان هستيم ، مسلمان‌هاي آماتوريم و مسلمان حرفه‌ اي نداريم ، با هم نشستيم ، گفتيم : بايد اين مقدار زكات بدهيم ، اين مقدار سهم بدهيم ؛ خوب، به چه كسي بدهيم ؟ كسي نيست ( آنجا هنوز تشكيلات رسمي براي اين كار به وجود نيامده ) ، خودمان بايد كاري بكنيم .
موارد مصرف زكات را در اسلام نگاه كرديم ، آمديم يك صندوق درست كرديم ، پول‌ها را در آنجا مي‌ ريزيم و تحت نظر يك هيئت به مصرف اجتماعي مي‌ رسانيم .
 بعد مسئله خمس پيش آمد ؛ خوب ، اينجا همه سياه هستند ، سيّد نداريم ( گرچه اين اواخر پيدا شده بود ، گويا از كشورهاي خارج رفته بوده است ) ، گفتيم : اين را چكار كنيم ؟ آمديم يك سازمان بيمه درست كرديم و تمام شيعيان آنجا را بيمه كرديم ؛ بيمه عمر و بيمه‌ اي كه دائماً روي سرمايه ‌اش پول مي‌ آيد .
بعد آمديم يك بانك قرض الحسنه درست كرديم كه به همه سرمايه بدهيم ، بدون يك شاهي ربح ، و به‌ صورتي كه دائماً به سرمايه ‌اش افزوده مي‌ شود . و اين يك راه‌ حل اقتصادي است كه نه در نظام سوسياليستي و نه در نظام سرمايه داري ، چُنين چيزي وجود ندارد .
مسئله ديگر اينكه ، اينها چون تشيّعشان را از هندي‌ ها گرفته‌ اند و هندي‌ ها هم از ايراني ‌ها، ماه محرم و عاشورا كه مي ‌شد، باز همان عَلَم و كُتَل و شُلِه و اِطعام و بخوربخور و امثال اينها پيش مي ‌آمد ( روز عزا ، شكمي از عزا در مي ‌آورند ! اين يك سنّت ايراني است ) .
 آمديم ، نشستيم و گفتيم : اين چه كاري است ؟ اينجا الان ، در هر سال ، پانصد تا ششصد هزار تومان و گاهي نزديك به يك ميليون تومان صرف خوردن مي‌ شود ، بعد از هفت ، هشت ساعت هم كه توليد مثل مي شود ! چيزي نمي ‌شود و از بين مي ‌رود . اين مبلغ را به مصرفي برسانيم كه ارزش داشته باشد . آمديم گفتيم كه ؛ اين پول‌ ها و اين خرج ‌ها چون براي امام حسين است ، بياييم اين مقدار پول را به‌ جاي اينكه تبديل به كود انساني بكنيم ، توي يك صندوق بگذاريم و به اسم صندوق بورس تحصيلي امام حسين . ما تصميم گرفتيم اين كار را كرديم ، چون در آنجا گروهي نبود كه از اين تبديل پول شُلِه و روضه به صندوق بورس ضرر كند و جلوي اين كار را بگيرد .
[ در تهران شایع کرده بودند که من با اهل بیت موافق نیستم . بعد من تعجّب کردم چون من تمام عشق و ایمانم ، اهل بیت پیغمبر است و بیشتر از هر شیعه افراطی به این خانواده عشق می ورزم . از اوّل عمرم این جور بوده است . در خانواده ای که پدر علی است ، مادر فاطمه است ، پسر حسن و حسین است ، دختر زینب است ، این اصلاً خودش یک اصالت بشری دارد ، یک ارزش ایده آلیستی است . بعد فهمیدم که اینها اهل بیت خودشان را می گویند ! خوب صدمه می خورد ! وقتی پولها این جور بشود ، می گویند به جای یک شُله یک کتاب ، به جای یک تکیه یک مدرسه درست بشود ، خوب عدّه ای ضرر می کنند ؛ « اهل بیت » از کجا بخورد ! امّا در آنجا که اهل بیتی وجود نداشته ، بلافاصله می توان بورس تحصیلی امام حسین به وجود آورد . ]
مي‌ گفت : سال اوّل چهارصد تا پانصد هزار تومان ـ به پول ما ـ به صندوق ريختند. در آن موقع كه او مي ‌گفت (چهار سال پيش) : هفتاد و چند نفر دانشجو در سراسر دنيا از امريكايي شمالي گرفته تا مشهد ( كه همين دانشجو بود ) ، از رشته‌ هاي مختلف از ادبيات فارسي گرفته تا فيزيك آتمسفر ، از بورس امام حسين تحصيل مي ‌كنند ؛ بورسي كه از مردم منحطّ تانزانيا فراهم آمده ، نه از دولتش ، نه از دانشگاهش ؛ نه از خاور دور و نزديك و كشورهاي خاورميانه ؛ در صورتي كه دولت آقاي نيرره كه يك رژيم سوسياليست مترقّي است فقط سي و چند دانشجو در خارج براي تحصيل دارد ، و اين اقليّت منحطّ كوچك از لحاظ اقتصادي بيشتر از هفتاد نفر ، نه در رشته مذهبي ، در هر رشته اي . و اين باعث شده كه الان سرمايه اين بورس آن‌ قدر زياد بشود كه ما مي‌ توانيم هر دانشجويي را از تانزانيا به خارج بفرستيم ، براي اينكه افرادي هم كه روشنفكر بودند و به شُلِه و امثال اينها پول نمي‌ دادند ، چون مي ‌بينند كه مصرف عوض شده و به‌ صورت يك مصرف مترقّي و انساني در آمده ، حالا پول مي‌ دهند . و اين بيشتر از بودجه غذا و اِطعامي است كه هر سال مصرف مي ‌شد . يعني تشيّع شكم مبدل شده به تشيّع مغز . اين دو نمونه از تشيّع است ، تشيّع صفوي و تشيّع علوي . [ مجموعه آثار 23 (جهان ‌بيني و ايدئولوژي ) ، دکتر علی شریعتی ، شرکت سهامی انتشار ، چاپ 1372 ، ص 74 تا 76 ]

کوچه پس کوچه پیوندها
کلیک کنید:
سرنوشت زیبای نویسنده ای حسینی که به زینب پیوست.
نظرت را بنویس
comments

لیلا نصرابادی

ما خودمان هر سال ماه محرم و ایام احیا مراسم داریم و اتفاقا در محرم شله زرد می دیم که مجلس کلا زنانه است و در ماه رمضان هم شب های احیا حلیم می دیم و مجلس زنانه و مردانه است و تا به حال بزرگترین حاجت هایم را از این مجالس و همین نذری ها گرفتم و نه فقط من بلکه خیلی ها همین را گفته اند. مهم اعتقاد و نیت قلبی است کارهم که ذاتا کار بدی نیست. من دکتر شریعتی را قبول دارم اما بعضی جاها هم در روشنفکری زیاده روی می کند.ولی کاش روشنفکرانمان هم می فهمیدیدند که باید به عقاید و باورهای دیگران احترام بگذارند و اینطور مسخره نکنند.

علی مزینانی

باسلا وتشکر از اطلاع رسانی شمایاران درد امام حسین (ع) دراین زمان داغ علی اکبر وعباس وعون وجعفر (که درود خدا به روان پاک همه ی آنها) نیست متاسفانه دراین زمان که به قول فرزند شایسته کویر افکار شیعه ی صفوی مبتنی بر نمایش وخرافه پروری وخرافه پرستی است رواج یافته است .امروزه مداحان ما البته بعضی از آنها در عزای پسر فاطمه (س) شو لس آنجلسی ونوحه ی رقاصه ام رااجرامی کنند وروحانیت ما در سکوتی عمیق فرورفته ویا به تماشاایستاده اند وباز متاسفانه مدارج حوزوی را تبدیل به مدارک دانشگاهی کرده اند ودر مناصب دولتی به دنبال مدرک معادل دانشگاهی رفته اند و دیگر چه باک که چه برعزای حسین می گذرد . صدالبته نذری دادن که مترادف با آییین قربانی است هیچ اشکالی ندارد اما به قول شما چه بدی دارد اگر این کار درراه بهتر استفاده شود همچون این دوستان هیئتی که نام برده اید کاری فرهنگی وانسان دوستانه شود دوسال پیش درهمین مزینان ما جوانی به خاطر نبود دستگاه اکسیژن قربانی شد ویا درایام عید به خاطر عدم حضور دکتر درمزینان چندین هموطن من تارسیدن به مرکز پزشکی داورزن وسبزوار جان باخته اند چه بسیار نخبگان علمی در روستاهای ما هستند که به خاطر فقرمالی ازادامه ی تحصیل باز مانده اند ودرتهران به میوه فروشی مشغول شده اند....

نیما

ممنون سخنان دکتر شریعتی جالب بود و جای فکر کردن داشت البته هر چیزی به جای خودش، غذای نذری به حد خودش در جای خودش استفاده فرهنگی از نذورات هم بجای خود

امیر مسکنی

مشکل اینجاست که \"اهل بیت\" صدمه میبیند طرف تا گلو پر است از غذا باز می رود سر دیگ حلیم با این نیت که ثوابی ببرد...
پربازدیدترین محبوب‌ترین‌ها پرونده ویژه نظرات شما